آموزش مکالمه زبان انگلیسی

نوشتن رزومه انگلیسی ، انگیزه نامه ، آموزش لغات ، اصطلاحات ، عبارات کاربردی و گرامر انگلیسی برای مکالمه و آیلتس

روز 37: رویارویی با مقاومت اولیه

  • Fazel Ahmadzadeh
  • پنجشنبه ۹ فروردين ۰۳
  • ۲۰:۵۰

روز 37: رویارویی با مقاومت اولیه

در روز سی و هفتم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد "رویارویی با مقاومت اولیه On Initial Resistance" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

در برابر وسوسه‌ها، ایستادگی در ابتدای راه آسان‌تر از انتهای آن است. لئوناردو داوینچی

کتاب 365 روز

برای اینکه در محل کار دچار به تعویق انداختن کارها نشوم، از قانونی به نام "قانون صفر ثانیه" استفاده می‌کنم. به محض اینکه متوجه می‌شوم در حال اتلاف وقت برای فرار از کار هستم، بلافاصله هر کار غیرمولد و بی‌حاصلی که انجام می‌دهم را متوقف کرده و شروع به کار واقعی می‌کنم.

اگر به خودم اجازه دهم که در مورد شروع کار تردید کنم، مقاومت درونم به مرور بیشتر می‌شود و به زودی آنقدر برایم سخت خواهد شد که ممکن است در کل روز نتوانم هیچ کار مفیدی انجام دهم.

این ترفند به این دلیل موثر است که (همانطور که لئوناردو داوینچی گفته است) مقاومت در ابتدای کار قوی‌تر است. هنگامی که انجام یک کار ناخوشایند را شروع می‌کنید و کمی پیشرفت به دست می‌آورید، پایبند ماندن به آن کار از تسلیم شدن و بازگشت به تعویق انداختن، آسان‌تر می‌شود.

هر زمان که متوجه شدید کاری ناخوشایند را به تعویق می‌اندازید، بلافاصله عمل کنید و همین حالا آن را انجام دهید. هر چه زودتر عمل کنید، زودتر از شر آن خلاص خواهید شد.

برای مثال، من همیشه ظروف پخت‌وپز شام را قبل از غذا خوردن می‌شویم. به این ترتیب، می‌توانم شامم را بدون فکر ناخوشایندِ شستنِ ظروف و قابلمه‌های کثیف بعد از غذا، با آرامش بیشتری میل کنم.

عادت‌های کوچک این‌چنینی می‌توانند به شکل‌گیری عادت انجام دادن کارهای سخت در همان لحظه کمک کنند، به جای اینکه اجازه دهید همهٔ وظایف دشوار مثل انبوهی از کارهای عقب‌افتاده در محل کار جمع شوند. هنگامی که این عادت را در خود نهادینه کنید، تأثیر به تعویق انداختن کارها را در زندگی‌تان به میزان قابل توجهی کاهش می‌دهید و در عین حال، از آرامش بیشتری نیز برخوردار خواهید شد!

عادت‌های کوچک این‌چنینی می‌توانند به شکل‌گیری عادتِ انجام دادنِ "اول" کارهای سخت کمک کنند، در نتیجه اجازه نمی دهیم که همهٔ وظایف دشوار مانند انبوهی از کارهای عقب‌افتاده در محل کار تلنبار شوند. هنگامی که این عادت را در خود نهادینه کنید، تأثیر تنبلی را در زندگی‌تان به میزان قابل توجهی کاهش خواهید داد و در عین حال، از آرامش بیشتری بهره‌مند خواهید شد.

 

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 37: On Initial Resistance

It is easier to resist at the beginning than at the end. —Leonardo da Vinci

To avoid procrastination at work, I use a rule I like to call “the zero-second rule”: the moment I realize that I’m wasting my time to avoid work, I immediately stop whatever unproductive thing I’m doing and start working.

If I let myself ponder whether I want to start working or not, my resistance will only grow, and soon, it will be so difficult to overcome that I may fail to accomplish anything productive for the rest of the day.

This trick works because (like Leonardo da Vinci said) resistance is greatest at the beginning. Once you start performing an unpleasant task and gain some momentum, it’s easier to stick to the task than to give up and return to procrastination.

Whenever you catch yourself putting off something unpleasant, act right away and deal with it now. The sooner you act, the sooner you’ll be done with it.

For example, I always wash the cookware I used to cook my dinner before I eat my meal. This way I can eat my dinner without the unpleasant thought in the back of my mind that I’ll not only have to wash the dishes, but also the pots and pans I used for cooking.

Small habits like that can help establish a habit of choosing to do the hard things now instead of letting all the hard tasks accumulate like a backlog at work. When you adopt this habit, you’ll greatly reduce the impact of procrastination on your life — and enjoy more tranquility to boot!

روز 36: فراتر رفتن از محدودیت‌ها به صورت گام به گام

  • Fazel Ahmadzadeh
  • چهارشنبه ۸ فروردين ۰۳
  • ۰۱:۵۹

روز ۳۶: فراتر رفتن از محدودیت‌ها به صورت گام به گام

در روز سی و ششم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد "فراتر رفتن از محدودیت ها به صورت گام به گام On pushing your limits Step by Step" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

اون روز، بی‌هیچ دلیل خاصی، تصمیم گرفتم کمی بدوم. پس تا آخر جاده دویدم. وقتی رسیدم، با خودم فکر کردم شاید تا آخر شهر بدوم. و وقتی به اونجا رسیدم، با خودم فکر کردم شاید فقط کلِ گرین‌بو کانتی رو بدوم. بعدش به خودم گفتم، حالا که تا اینجا دویدم، شاید کل ایالت آلاباما رو بدوم. و همین کار رو هم کردم. کل آلاباما رو دویدم. بدون هیچ دلیل خاصی، فقط به دویدن ادامه دادم. تا اقیانوس دویدم. و وقتی رسیدم، با خودم فکر کردم، حالا که تا اینجا اومدم، ممکنه ارزشش رو داشته باشه که برگردم و به دویدن ادامه بدم. وقتی به اقیانوس دیگه‌ای رسیدم، با خودم فکر کردم، حالا که تا اینجا اومدم، بهتره برگردم و به دویدن ادامه بدم. —فورست گامپ

قانونی وجود ندارد که بگوید اگر می‌خواهید انضباط شخصی را در خود پرورش دهید، باید بلافاصله ساعت چهار صبح از خواب بیدار شوید، فقط سبزیجات و میوه بخورید، ۱۲ ساعت در هفت روز هفته به طور مولد کار کنید و از هر لذتی پرهیز کنید و سعی کنید زندگی یک زاهد قرون وسطایی را تقلید نمایید.

گذشته از این واقعیت که اکثر این عادات برای انضباط شخصی ضروری نیستند، خودکنترلی یک شبه ساخته نمی‌شود. شما آن را گام به گام – با شروع از یک چالش آسان و سپس بنا کردن بر روی آن – می‌سازید.

برای شروع سفر به سوی خودِ جدیدتان، به کارهای سخت و طاقت‌فرسا نیاز ندارید. احساس اضطراب یا گناه نکنید که برنامه‌ی ورزشی‌تان را با ۵ دقیقه پیاده‌روی شروع می‌کنید، یا برنامه‌ی تغذیه‌ی جدیدتان را با تصمیم اضافه کردن یک وعده سبزیجات و حذف یک شکلات در روز آغاز می‌نمایید. آن را امتحان کنید، ببینید چه اتفاقی می‌افتد، و اگر موثر بود، چالشی بزرگ‌تر را برای خودتان تعیین کنید.

روز 37: رویارویی با مقاومت اولیه

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 36: On Pushing Your Limits Step by Step

That day, for no particular reason, I decided to go for a little run. So I ran to the end of the road. And when I got there, I thought maybe I’d run to the end of town. And when I got there, I thought maybe I’d just run across Greenbow County. And I figured, since I run this far, maybe I’d just run across the great state of Alabama. And that’s what I did. I ran clear across Alabama. For no particular reason I just kept on going. I ran clear to the ocean. And when I got there, I figured, since I’d gone this far, I might as well turn around, just keep on going. When I got to another ocean, I figured, since I’d gone this far, I might as well just turn back, keep right on going. —Forrest Gump

There’s no law stating that if you want to build self-discipline, you need to immediately wake up at four in the morning, eat nothing but vegetables and fruits, work productively for 12 hours, seven days a week, and abstain from every pleasure, trying to mimic the life of a medieval ascetic.

Setting aside the fact that most of these habits are not necessary to become self-disciplined, self-control isn’t built in one day. You’re building it step by step — starting from an easy challenge, and then building on top of it.

Don’t feel anxious or guilty that you begin your exercise plan with a 5-minute walk or that you commence your new nutrition plan with a resolution that you’ll add one vegetable and subtract one candy bar a day. Try it, see what happens, and if it works out, set a bigger challenge. Nothing else is needed to begin the journey to a new you.

روز 35: در ستایش دشواری

  • Fazel Ahmadzadeh
  • سه شنبه ۷ فروردين ۰۳
  • ۰۲:۴۳

روز 35: در ستایش دشواری

در روز سی و پنجم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی "در ستایش دشواری On the Value of Difficulty" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

آنچه آسان به دست می‌آید، قدرش را نمی‌دانیم. توماس پین

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

موفقیت‌های آسان شاید لذت‌بخش باشند، اما اگر تنها موفقیت‌هایی باشند که به دست می‌آورید، انتظار نتایج سریع و بدون زحمت را خواهید داشت. در این صورت، زمانی که زندگی با چالش سختی به شما ضربه بزند، از استحکام ذهنی لازم برای غلبه بر آن برخوردار نخواهید بود.

به علاوه، هرگز به اندازه‌ی موفقیت‌هایی که با خون، عرق و اشک به دست آمده‌اند، قدردان موفقیت‌های آسان نخواهید بود.

آیا این به معنی آن است که باید از موفقیت‌های آسان دوری کرد و به دنبال سخت‌ترین راه‌ها برای رسیدن به اهداف خود بود؟ قطعا نه.

با این حال، باید اطمینان حاصل کنید که عمدا از سختی‌ها دوری نمی‌کنید. در برابر وسوسه‌ی پایین گذاشتنِ هدف‌هایتان مقاومت کنید. کسب پیروزی‌های آسان به طور انحصاری ممکن است احساس خوبی به شما بدهد، اما با این کار، پتانسیل خود را محدود می‌کنید.

در بلندمدت، اطمینان حاصل کنید که همیشه حداقل یک هدف بزرگ، بلندپروازانه و چالش‌برانگیز در زندگی خود داشته باشید. زیرا در اینجا است که قدرت انضباط شخصی خود را نشان می دهد، جایی که بیشترین رشد شخصی اتفاق می‌افتد و به شما احساس عالیِ انجام دادن کاری ارزشمند را می‌دهد.

روز 36: فراتر رفتن از محدودیت ها به صورت گام به گام

 

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

 

Day 35: On the Value of Difficulty

What we obtain too cheap, we esteem too lightly. —Thomas Paine

Easy successes may be pleasant, but if they’re the only successes you achieve, you’ll come to expect quick, effortless results. Then, when life hits you hard with a difficult challenge, you’ll lack the mental toughness to overcome it.

Moreover, you’ll never appreciate the easy successes as much as the ones that required blood, sweat, and tears.

Does it mean that you should reject easy successes and seek the most difficult ways to accomplish your goals? Of course not.

However, you should make sure that you don’t deliberately avoid hardships. Resist the temptation to set your aims low. Scoring exclusively easy wins might feel good, but you’re limiting your potential that way.

Over the long term, make sure that you always have at least one big, ambitious, and demanding goal in life, as that’s where the power of self-discipline shines, where most personal growth happens, and which delivers the greatest feeling of having accomplished something worth doing.

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.

روز 34: در باب روشنگری

  • Fazel Ahmadzadeh
  • دوشنبه ۶ فروردين ۰۳
  • ۰۲:۰۷

روز 34: در باب روشنگری

در روز سی و چهارم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی "در باب روشنگری On Enlightenment می خوانیم."

مترجم: فاضل احمدزاده

پیش از روشنگری، هیزم‌شکستن و آب‌کشیدن. پس از روشنگری، هیزم‌شکستن و آب‌کشیدن. — یک گفته‌ی ذن، منسوب به شین شین مینگ

("پیام کلیدی این است که حتی پس از رسیدن به روشنگری، کارهای اساسی زندگی (مثل هیزم‌شکستن و آب آوردن) همچنان بدون تغییر باقی می‌مانند. با این حال، نگرش شما نسبت به آنها تغییر می‌کند.")

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

این وسوسه‌انگیز است که فکر کنیم بعد از گذشت زمان کافی، ناگهان به روشنفکری دست پیدا می‌کنیم و خودکنترلی دائمی و غیرقابل شکستی به دست می‌آوریم.

در واقع، اگر به اندازه کافی در برابر وسوسه ها مقاومت کنید، بیداری ناگهانی اتفاق نمی افتد. درست همانطور که امروز به طور آگاهانه انتخاب می کنید که یک تکه شکلات را رد کنید تا یک سال دیگر از اندامی زیبا لذت ببرید، یک سال دیگر هم برای حفظ اندامی که به دست آورده اید، باید یک تکه شکلات را رد کنید.

افراد با انضباط شخصی به هیچ قدرت پنهانی و جادویی دست نیافته اند که به طرز معجزه آسایی در برابر وسوسه ها مقاومت کنند.

با وجود اینکه اندامی سالم و متناسب ساخته‌ام، هنوز هم با وسوسه‌ها مبارزه می‌کنم - و گاهی اوقات شکست می‌خورم. هنوز هم باید مطمئن شوم که بشقاب‌هایم از غذاهای سالم و سیرکننده پر شده‌اند تا مجبور نشوم بعدا آن‌ها را با چیزهای ناسالم پر کنم.  هنوز هم باید میزان غذای مصرفی‌ام را کنترل کنم و از مکان‌هایی که احتمال پرخوری‌ام در آن‌ها زیاد است اجتناب کنم.  هنوز هم برای تمرین خودکنترلی که با گرسنگی همراه است، هر از گاهی روزه‌های کامل می‌گیرم.

فرقی نمی‌کند با چه چالشی روبرو باشم، همچنان از همان راهبردهایی استفاده می‌کنم که پیش از رسیدن به اهدافم به کار می‌بردم. این خودِ اعمال نیست که تغییر می‌کند، بلکه فردی که آن‌ها را انجام می‌دهد تغییر می‌کند.

به عنوان مثال، ممکن است امروز رد کردن شکلات به بزرگترین مجازات دنیا شبیه باشد. اما یک سال بعد، رد کردن شکلات به سادگی بخشی از زندگی روزمره شماست: می‌خواهید در بهترین شرایط بدنی باشید، پس هر روز خودتان را با شکلات پر نمی‌کنید.

هنوز هم به خودکنترلی نیاز خواهد بود، اما تا زمانی که به طور مداوم بر روی اراده‌ی خود تمرین کنید، به احتمال زیاد غلبه بر وسوسه آسان‌تر خواهد شد. و در نهایت، این همان چیزی است که ساختن انضباط شخصی به شما می‌دهد: زندگی آسان‌تر، از طریق انتخاب آگاهانه‌ی طی کردن مسیر سخت.

روز 35: در ستایش دشواری

 

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 34: On Enlightenment

Before enlightenment, chopping wood and carrying water. After enlightenment, chopping wood and carrying water. —A Zen saying, attributed to Xinxin Ming

It’s tempting to believe that, after enough time passes, suddenly you’ll attain enlightenment and acquire permanent, unbreakable self-control.

In reality, there’s no sudden awakening that will happen if you deny temptations for long enough. Just like today you’re consciously choosing to reject a chocolate bar so you can enjoy an attractive physique a year from now, a year from now you will still need to reject a chocolate bar to maintain the body you attained.

There are no secret powers that self-disciplined people have somehow attained that give them magical powers to resist temptations.

Despite having built a healthy, fit physique, I still fight — and sometimes fail — to overcome temptations. I still need to make sure my plates are full of satiating, healthy foods so that I don’t fill them later on with something less than healthy, yet again. I still need to monitor how much I eat and avoid places where I’m likely to overeat. I still do full-day fasts every now and then to practice self-control that is associated with hunger.

No matter the challenge, I still mostly use the same strategies I’d been using prior to accomplishing my goals. The actions don’t change. What changes is the person performing them.

For example, rejecting chocolate today may feel like the greatest punishment in the world. A year from now, rejecting chocolate is simply a fact of life: you want to stay in top shape, so you don’t stuff yourself with chocolate on a daily basis.

It will still require self-control, but as long as you diligently exercise your willpower muscle, the temptation will most likely be easier to overcome. And in the end, that’s what building self-discipline gives you: an easier life, through voluntarily choosing to live it the hard way.

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.

روز 33: درباره چیزهایی که نمی‌شود عجله کرد

  • Fazel Ahmadzadeh
  • يكشنبه ۵ فروردين ۰۳
  • ۰۴:۰۸

روز 33: درباره چیزهایی که نمی‌شود عجله کرد

در روز سی و سوم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی "درباره چیزهایی که نمی شود عجله کرد On Things You Can’t Rush" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

به دنیا آمدن یک کودک نه ماه طول می‌کشد، مهم نیست چند زن را مسئول کنید. — فرد بروکس

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

صبر و انضباط شخصی با هم فامیل نزدیک هستند. اگر می‌خواهید برای رسیدن به اهداف بلندمدت خود، رضایت آنی را کنار بگذارید، ممکن است ماه‌ها یا حتی سال‌ها طول بکشد تا پاداش بزرگی دریافت کنید. بدون صبر، به هیچ کجا نمی‌رسید.

گاهی‌اوقات می‌توانید با فشار بیشتر به خود و پشتکار زیاد در طول مسیر، نتایج را سریع‌تر به دست آورید، اما بسیاری از مواقع رسیدن به برخی موارد زمان‌بر است و مهم نیست چقدر منابع را به کار بگیرید، راهی برای سرعت بخشیدن به آن‌ها وجود ندارد.

مثل بارداری، برخی از چیزها یک برنامه زمانی طبیعی را دنبال می‌کنند که شما نمی‌توانید آن را کنترل کنید. اگر نتوانید تشخیص دهید که چه چیزهایی را نمی‌توان عجله کرد، ممکن است قدرت انضباط شخصی را اشتباه به کار ببرید و به جای اینکه سریع‌تر به آن‌ها برسید، اصلاً به آن‌ها دست پیدا نکنید.

به عنوان مثال، بدن شما محدودیت طبیعی برای میزان چربی که می‌تواند در طول یک هفته بسوزاند، بدون اینکه عضلات شما را تجزیه کند، دارد. اگر با گرسنگی کشیدن سعی کنید این روند را سرعت ببخشید، به احتمال زیاد نتیجه نهایی یک هفته تقلب برنامه ریزی نشده است که نه تنها شما را به عقب برمی‌گرداند، بلکه به احتمال زیاد مقداری چربی اضافی نیز به اندام شما اضافه می‌کند.

حتی در مورد چیزهایی که اندازه‌گیری آنها دشوار است، مانند یادگیری کنترل ذهن برای اینکه در نهایت بتوانید خوش بینی را ساطع کنید، نمی توانید خود را یک شبه تغییر دهید. سیم‌کشی مجدد مغز شما زمان می برد و مهم نیست چقدر وقت صرف مراقبه یا خواندن کتاب در مورد کنترل احساسات کنید؛ فرآیندی به این عمق به زمان نیاز دارد.

به طور کلی، اگر سال ها یا دهه ها طول کشیده است تا یک ویژگی منفی در خود ایجاد کنید، انتظار نداشته باشید که بتوانید آن را طی چند هفته یا چند ماه معکوس کنید. چنین اقداماتی را با این باور شروع کنید که تمام تلاش خود را انجام خواهید داد، اما اگر روند کار کند بود، دلسرد یا ناامید نشوید. این کار به اندازه شکایت زنی که از نه ماه طول کشیدن بارداری ناراضی است، بیهوده خواهد بود.

روز 34: در باب روشنگری

 


متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

 

Day 33: On Things You Can’t Rush

The bearing of a child takes nine months, no matter how many women are assigned. —Fred Brooks

Patience and self-discipline are close cousins. If you want to reject instant gratification for the sake of accomplishing your long-term goals, it might take months or years before you receive your big compensation. Without patience, you’ll get nowhere.

While sometimes you can force results to come more quickly — by pushing yourself harder and being as diligent as you can during the process— oftentimes things take time and there’s no way to rush them, no matter how many resources you apply.

Like pregnancy, some things follow a natural schedule you can’t control. If you fail to identify which things cannot be rushed, you might misapply the power of self-discipline and instead of achieving them more quickly, fail to achieve them at all.

For example, a body has a natural limit of how much body fat it can burn during a week without breaking down your muscle. If you try to rush the process by starving yourself, the most likely end result is an unplanned cheat week that will not only take you back to square one, but most likely add some additional body fat to your frame.

Even with things that are difficult to measure, such as learning to control your mind so that you can eventually radiate optimism, you can’t force yourself to change overnight. Rewiring your brain takes time, and it doesn’t matter how much time you spend meditating or reading books about emotional control; a process that is so profound takes time.

Generally speaking, if it has taken you years or decades to develop a negative trait, don’t expect that you can reverse it within weeks or months. Approach such undertakings with the belief that you’ll do your best, but that you won’t get discouraged or frustrated if the process is slow. It would be as futile as a woman complaining that pregnancy lasts nine months.

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.

روز 32: پرورش انضباط شخصی مانند پرورش یک گیاه

  • Fazel Ahmadzadeh
  • شنبه ۴ فروردين ۰۳
  • ۰۱:۱۳

روز 32: پرورش انضباط شخصی مانند پرورش یک گیاه

در روز سی و دوم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد "پرورش انضباط شخصی مانند پرورش یک گیاه Cultivating Self-Discipline like a plant" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

فضیلت، قارچ نیست که یک شبه و در خواب ما بروید، یا اینکه اصلاً به آن توجه نکنیم؛ بلکه گیاهی ظریف است که به آرامی و با لطافت رشد می‌کند و برای پرورش آن به زحمت فراوان، مراقبت بسیار و زمان زیادی نیاز دارد، آن هم در خاک نامناسب ما و در هوای ناسازگار این دنیا. آیزاک بارو

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

اگر نظم و انضباط  شخصی مثل قارچی بود که خود به خود سبز می‌شد و نیازی به باغبان نداشت، همه آن را داشتند. اما خوشبختانه - یا متأسفانه، بستگی به دیدگاه شما دارد - نظم و انضباط بیشتر شبیه گیاهی است که باید دائماً آن را پرورش دهید، در غیر این صورت پژمرده می‌شود.

بعضی‌ها فکر می‌کنند یا کسی «دست سبز برای باغبانی» دارد یا ندارد؛ انگار که یک نفر با استعداد ذاتی برای نگهداری از گیاهان به دنیا آمده و دیگری نه.

در واقع، کسی که به اصطلاح «دست سبزی» دارد، فردی است که صرفاً نسبت به گیاهانش با دقت بیشتری رفتار می‌کند. آن‌ها اطمینان حاصل می‌کنند که گیاهانشان تمام مواد لازم برای رشد و شکوفایی را دارند و به طور مرتب آن‌ها را بررسی می‌کنند تا از سلامتشان مطمئن شوند.

به انضباط شخصی هم به همین شکل فکر کنید. به محض اینکه تصمیم گرفتید دیگر به بطالت گذراندن عمرتان پایان دهید و اولویت را به پاداش‌های بلندمدت به جای لذت‌های زودگذر بدهید، بذرش را کاشته‌اید. اما، این لحظه تنها آغاز راه است؛ درست مانند کاشتن بذر یک گل جدید، برای شکوفا شدنش به زمان و انرژی زیادی نیاز خواهید داشت. اگر می‌خواهید گیاهی زیبا داشته باشید، نمی‌توانید گاه‌گاهی به آن آب بدهید یا هر دو هفته یک‌بار آن را از جایی به جای دیگر منتقل کنید.

از خودتان بپرسید: من چه نوع باغبانی برای خود-نظم خودم هستم؟ اگر خویشتن‌داری شما یک گیاه بود، با توجه به اینکه در سال‌های گذشته چگونه آن را پرورش داده‌اید، چه شکلی به نظر می‌رسید؟

روز 33: درباره چیزهایی که نمی شود عجله کرد

 


متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط فردی

Day 32: On Cultivating Self-Discipline Like a Plant

Virtue is not a mushroom, that springeth up of itself in one night when we are asleep, or regard it not; but a delicate plant, that groweth slowly and tenderly, needing much pains to cultivate it, much care to guard it, much time to mature it, in our untoward soil, in this world’s unkindly weather. —Isaac Barrow

If self-discipline were like a mushroom that springs up of itself without the need for a gardener, everybody would possess it. Unfortunately — or fortunately, depending on how you look at it — it’s more like a plant that you need to constantly cultivate, or else it withers.

Some people believe that one either possesses a “green thumb” or not — as if one person were born with an inborn talent to care for plants and another not.

In reality, the person with the supposed green thumb is simply more attentive to their plants. They make sure their plants have everything they need to thrive and regularly check up on them to make sure they stay healthy.

Think of self-discipline in the same way. You plant its seeds the moment you decide it’s time to stop coasting through life and prioritize long-term rewards over instant gratification. However, this moment is just the very beginning; as in the case of planting the seed for a new flowering plant, there’s a lot of time and energy you’ll still need to invest to make it bloom. If you want to have a beautiful plant, you can’t water it occasionally or move it from one place to another every other week.

Ask yourself: what kind of a gardener am I for my own self-discipline? If your self-control were a plant, how would it look based on how you’ve been cultivating it the past years?

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.

روز 31: فراتر از عادی بودن

  • Fazel Ahmadzadeh
  • جمعه ۳ فروردين ۰۳
  • ۰۳:۲۵

روز 31: فراتر از عادی بودن

در روز سی و یکم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد "فراتر از عادی بودن On Being Noraml" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

عادی بودن آرمان ایده‌آل افراد ناموفق است، برای تمام کسانی که هنوز پایین‌تر از سطح کلی سازگاری قرار دارند. اما برای افرادی با توانایی بالاتر از حد متوسط، کسانی که کسب موفقیت و انجام سهم خود از کار دنیا را هرگز دشوار نمی‌دانستند، اجبار اخلاقی به «عادی بودن» به معنای بستر پروکروستس است (تخت شکنجه‌ای که افراد را برای هم‌ اندازه شدن، کش می‌دادند) می‌خواباند – خستگی مهلک و غیرقابل تحمل، دوزخی از عقیمی و ناامیدی. – کارل یونگ

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

در ساختن نظم شخصی، هیچ چیز «عادی» وجود ندارد. اکثر مردم از هرگونه ناراحتی و تلاشی طفره می‌روند. آن‌ها به دنبالِ رشد شخصی نیستند، چون این کار با عادت‌هایی مثل پر کردن شکم خود با سیب‌زمینی سرخ‌شده، تلف کردن ساعت‌های بی‌شمار پای تلویزیون، خرج کردن پول‌هایی که ندارند برای چیزهایی که نیاز ندارند، سهل‌انگاری در محل کار و کم‌کاری در هر فرصتی که پیش می‌آید، تداخل پیدا می‌کند.

اگر می‌خواهید به جمع اقلیت افرادی بپیوندید که خودکنترلی دارند و برای تقویت بیشتر آن تلاش می‌کنند، ممکن است عجیب به نظر برسید. این به معنای آن است که باید خود را برای تمسخر احتمالی، اخم دیگران و درک نشدن آماده کنید.

شاید در ابتدا رویارویی با این همه سختی، زمانی که تنها هدف‌تان بهبود خودتان است، دشوار باشد. برای غلبه بر این وضعیت، این حقیقت را در صدر ذهنتان قرار دهید: "عادی بودن" آرمان افراد متوسط ​​است، "استثنایی بودن" (یا به قول ناموفقان "عجیب و غریب") آرمان افراد با دستاورد بالا و پیشگامان است.

هر وقت احساس می‌کنید با بقیه دنیا همگام نیستید، به یاد داشته باشید که افراد دیگری هم مثل شما هستند. در دوران سخت، زمانی که در حال لغزیدن هستید، به خودتان یادآوری کنید که حتی زمانی که شکست می‌خورید، همچنان مسیر خودتان را می‌سازید، کاری که اکثر قریب به اتفاق مردم هرگز انجام نمی‌دهند. شما می‌توانید از ثمرات موفقیت خود به روشی که آن‌ها هرگز تجربه نخواهند کرد، لذت ببرید و به همین دلیل است که ارزش آن را دارد تا استثنایی باشید. استثنایی باشید!

روز 32: پرورش انضباط شخصی مانند پرورش گیاه

 


متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 31: On Being “Normal”

To be “normal” is the ideal aim for the unsuccessful, for all those who are still below the general level of adaptation. But for people of more than average ability, people who never found it difficult to gain successes and to accomplish their share of the world’s work — for them the moral compulsion to be nothing but normal signifies the bed of Procrustesdeadly and insupportable boredom, a hell of sterility and hopelessness. —Carl Jung

There’s nothing “normal” in building self-discipline. Most people avoid all kinds of discomfort and effort. They don’t want to experience personal growth because it interferes with them stuffing themselves with French fries, wasting countless hours in front of TV, spending money they don’t have on things they don’t need, lollygagging at work, and cutting corners whenever they can.

If you want to join the minority of people who do possess self-control and strive to strengthen it even further, you’ll be considered weird. This means that you need to prepare yourself for potential ridicule, being frowned upon, and not being understood.

It might be hard at first to face so much adversity when all you want to do is to improve yourself. To overcome this situation, get the following fact at the forefront of your mind: “normal” is the ideal for the mediocre, “exceptional” (or, in the words of the unsuccessful, “weird”) is the ideal for the high-achievers and trailblazers.

Every time you feel out of sync with the rest of the world, remember that there are other people like you. During the challenging times, when’re you’re stumbling, remind yourself that even when you’re failing, you’re still forging your own path, something that the vast majority of people will never do. You can enjoy the fruits of your success in a way that they will never experience, and that’s why it’s worth it to be exceptional. Be exceptional.

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.

روز 30: ترس از احمق به نظر رسیدن

  • Fazel Ahmadzadeh
  • پنجشنبه ۲ فروردين ۰۳
  • ۰۲:۰۹

روز 30: ترس از احمق به نظر رسیدن

در روز سی ام از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد ترس از احمق به نظر رسیدن Looking like a fool" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

زمانی که به دنبال پاسخ به سوالاتتان هستید باید احمق به نظر برسید. دن والداشمیت

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

یکی از جنبه‌های اغلب نادیده گرفته شده در تقویت نظم شخصی، این واقعیت است که اگر می‌خواهید از سطح متوسط فراتر بروید، باید این را بپذیرید که هر از گاهی ممکن است کارهایی انجام دهید که باعث مضحکه شدن خودتان شوید.

شاید با هیجان به همه دوستانتان بگویید که می‌خواهید کسب و کاری راه بیندازید، اما به دلیل نداشتن نظم و انضباط کافی، کسب و کارتان ورشکسته شود و تمام پس‌اندازتان را از دست بدهید.

شاید هدف خود را بر به کارگیری قدرتِ نظم شخصی برای یادگیری فن بیان (با وجود وحشت از سخنرانی در جمع) قرار داده‌اید، اما در نهایت عملکرد چندان درخشانی نداشته باشید.

این طبیعیه - شما باید با شکست خوردن به سمت موفقیت حرکت کنید - اما برای بسیاری از افراد، این ضربه ای است که تحملش را ندارند. ممکن است آنقدر از شکست خوردن آسیب ببینند که برای اینکه از تحقیر شدن در آینده جلوگیری کنند، حاضر باشند هر کاری انجام دهند - حتی از رسیدن به اهدافشان دست بکشند.

شکست، رد شدن و تحقیر، هرگز خوشایند نیستند. اما توانایی تحمل آن‌ها و ادامه دادن، یکی از تفاوت‌های کلیدی بین افراد موفق و کسانی است که در رسیدن به رویاهایشان شکست می‌خورند.

می‌دانیم پذیرش این موضوع که گاهی اوقات در مسیر موفقیت، ممکن است احمق به نظر برسید، ناخوشایند است. اما خوشبختانه، هرچه بیشتر خود را در معرض طرد شدن، تحقیر یا شکست قرار دهید، کنار آمدن با احساساتی که ایجاد می‌کنند برایتان آسان‌تر می‌شود.

روز 31: فراتر از عادی بودن


متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

 

Day 30: On Looking Like a Fool

You have to look like a fool while you’re looking for answers you don’t have. —Dan Waldschmidt

A frequently overlooked aspect of building self-discipline is the fact that if you want to rise above mediocrity, you need to be fine with the fact that you’ll undoubtedly make a fool of yourself every now and then.

Perhaps you tell all of your friends that you’re going to build a business, but the business goes bankrupt and you lose all of your savings.

Maybe you set a goal to harness the power of your self-discipline to learn public speaking (even though you’re terrified of standing in front of the crowds), and then deliver a less than stellar performance.

This is normal — you have to fail your way to the success — but for many people, it’s a blow they can’t withstand. They might be so harmed by it that they’ll do anything to avoid future humiliation — including giving up on their goals.

Failure, rejection, and humiliation are anything but pleasant. However, the ability to withstand it and keep going is one of the key differences between successful individuals and those who fail to make their dreams come true.

As disagreeable as it can be, accept that occasionally looking like a fool as a part of the process of becoming a successful person. Fortunately, the more often you voluntarily expose yourself to rejection, humiliation or failure, the easier it will be to handle the feelings they generate.

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.

روز 29: اجتناب از تلاش

  • Fazel Ahmadzadeh
  • چهارشنبه ۱ فروردين ۰۳
  • ۰۰:۲۴

روز 29: اجتناب از تلاش

در روز بیست و نهم و هفته پنجم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد "اجتناب از تلاش Avoiding Effort" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

اینکه هر روز از خواب بلند شوید و با کمترین تلاش ممکن به زندگی خود ادامه دهید، به نوعی اشتباه است. اگر انتظارات شما همیشه در حد رضایت از زندگی بدون چالش فیزیکی باشد، پس زمانی که با چالش های ذهنی، اخلاقی یا احساسی روبرو می شوید، به دلیل اینکه از تمرین کردن دور بوده اید، در مقابله با آن‌ها شکست خواهید خورد. — مارک ریپتو

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

من ورزش را برای هر کسی که می‌خواهد نظم شخصی خود را تقویت کند و به اهدافش برسد، عادتی ضروری می‌دانم. درست است که همه سلامتی لازم برای فعالیت بدنی شدید را ندارند، اما همیشه راهی برای تحرک بدن به روشی مفید وجود دارد.

علاوه بر فواید آشکار سلامتی، فعالیت بدنی فایده‌ی بسیار مهم دیگری نیز به همراه دارد: این فعالیتی برای عادت دادن خود به تلاش و چالش به منظور بهتر شدن است. همانطور که مارک ریپتو در این نقل قول بیان می‌کند، زندگی کردن بدون چالش‌های فیزیکی باعث می‌شود در مواجهه با سایر انواع چالش‌ها - از جمله چالش‌های ذهنی، اخلاقی یا احساسی که گاهی اوقات به نیرویی بیش از یک تمرین تناسب اندام نیاز دارند - آمادگی لازم را نداشته باشید.

چند وقت یکبار از تلاش طفره می‌روید، در حالی که رویارویی با آن می‌توانست به نفعتان باشد؟ اگر به زندگی آسان و بدون دردسر راضی هستید، آیا به این هم رضایت می‌دهید که هرگز به تمام توان بالقوه خود به عنوان انسانی که برای شکوفایی در محیط‌های چالش‌برانگیز تکامل یافته است، دست پیدا نکنید؟

روز 30: ترس از احمق به نظر رسیدن

 


متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 29: On Avoiding Effort

There is just something wrong with getting up every day and moving through your existence with the least possible effort. If your expectations are always those of someone content to live without physical challenge, then when it comes time for mental, moral, or emotional challenge, you fail to meet it because you are out of practice. —Mark Rippetoe

I consider physical exercise a fundamental habit for every person who wants to build self-discipline and achieve their goals. Granted, not everyone has the health required for strenuous physical activity, but there’s always some kind of effort you can undertake to move your body in a beneficial way.

In addition to obvious health benefits, physical activity provides another immense benefit: it’s an exercise in exposing yourself to effort and challenge for the sake of bettering yourself. As Mark Rippetoe states in the quote, living your life without physical challenges makes you rusty when it comes to dealing with other types of challenges — including mental, moral, or emotional challenges that sometimes require more strength than a fitness workout does.

How often do you avoid effort when it would have been beneficial to face it? If you’re content to live an easy, effortless life, are you also content to live your life without ever realizing your full potential as a human being that has evolved to thrive in a challenging environment?

 

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.

روز 28: درباره زندگی با رویکرد تهاجمی

  • Fazel Ahmadzadeh
  • سه شنبه ۲۹ اسفند ۰۲
  • ۰۱:۳۹

روز 28: درباره زندگی با رویکرد تهاجمی

در روز بیست و هشتم و انتهای هفته چهارم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی، درباره "زندگی با رویکرد تهاجمی Living in Offensive Mode" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

زندگی یک فرآیند دائمی انتخاب بین امنیت (ناشی از ترس و نیاز به دفاع) و ریسک (به خاطر پیشرفت و رشد) است:  در طول روز انتخاب برای رشد را چندین بار برگزینید (یعنی ریسک کردن در زندگی را انتخاب کنید و به خاطر ترس انتخاب های خود را انجام ندهید). —آبراهام مازلو

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

اگر این کتاب را می‌خوانید، به احتمال زیاد در رفاه نسبی زندگی می‌کنید، خواه با این برداشت موافق باشید یا نباشید.

با توجه به اینکه به وسیله‌ی الکترونیکی برای مطالعه دسترسی دارید، یعنی مقداری درآمد دارید که نشان می‌دهد در فقر شدید زندگی نمی‌کنید. همچنین به احتمال زیاد در یک قبیله‌ی دورافتاده در دل جنگل یا روستایی کوچک در منطقه‌ی جنگی که در آن بقا یک چالش روزانه است، زندگی نمی‌کنید.

در نتیجه، مجبور نیستید در حالت تدافعی زندگی کنید. عواقب منفی کارهای شما، در مقایسه با افرادی که به اندازه شما خوش‌شانس نیستند، در اکثر موارد ناچیز است.

شما می توانید بدون این خطر که قبیله دشمن شما را بکشد، به جهان بیرون قدم بگذارید. می توانید شروع به راه اندازی یک کسب و کار جانبی کنید؛ زیرا حتی اگر شکست بخورید، همچنان یک شغل امن و شاید حتی مقداری پس انداز خواهید داشت. می توانید رژیم بگیرید و به طور موقت مصرف کالری خود را محدود کنید - به شما اطمینان می دهم که از گرسنگی نخواهید مرد.

تصمیماتی که طی هفته گذشته گرفته‌اید را بررسی کنید و از خود بپرسید که آیا آن‌ها بر اساس نیاز به دفاع و امنیت بوده‌اند یا بر مبنای پیشرفت و رشد؟ اطمینان حاصل کنید که بخش اعظم تصمیمات‌تان به نفع ریسک‌پذیری هوشمندانه باشد، به جای اینکه اجازه دهید ترس شما را کاملاً متوقف کند.

روز 29: اجتناب از تلاش


متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 28: On Living in Offensive Mode

Life is an ongoing process of choosing between safety (out of fear and need for defense) and risk (for the sake of progress and growth): Make the growth choice a dozen times a day. —Abraham Maslow

If you’re reading this book, you’re most likely living in relative abundance, whether you agree with that perception or not.

You have access to some kind of an electronical device for reading, which means you have some disposable income, which means you don’t live in extreme poverty. You also most likely don’t live in a native tribe somewhere in the jungle or in a small village in the warzone, where survival is a daily challenge.

Consequently, you don’t have to live in defense. The negative consequences of your acts, when compared to people who aren’t as lucky as you, are in most cases negligible.

You can afford to venture out into the world without the risk that the enemy tribe will kill you. You can risk launching a side business because even if it fails, you’ll still have a secure job and perhaps even some savings. You can go on a diet and temporarily restrict caloric intake — I assure you that you won’t starve to death.

Analyze the decisions you’ve taken during the past week and ask yourself whether they were motivated by the need for defense and safety or by the prospect of progress and growth. Make sure that the great majority of your decisions favors some smart risk-taking instead of letting the fear stop you dead in your tracks.

 

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آزمون آیلتس استفاده کنید.