آموزش مکالمه زبان انگلیسی

نوشتن رزومه انگلیسی ، انگیزه نامه ، آموزش لغات ، اصطلاحات ، عبارات کاربردی و گرامر انگلیسی برای مکالمه و آیلتس

ترجمه فارسی متن ریدینگ کتاب Business Partner C1 درس اول – نوآوری

  • Fazel Ahmadzadeh
  • دوشنبه ۲۶ شهریور ۰۳
  • ۰۰:۴۰

ترجمه فارسی متن ریدینگ کتاب Business Partner C1 درس اول – نوآوری

کتاب شریک کسب و کار یا بیزنس پارتنر Business Partner ، یک کتاب عالی در زمینه آموزش انگلیسی بازرگانی و تجاری است.

کتاب Business Partner C1 یکی از بهترین منابع برای قبولی در آزمون Business Higher C1 است. (BEC Cambridge)

در ادامه ترجمه ریدینگ درس اول این کتاب توسط فاضل احمدزاده مدرس انگلیسی بازرگانی را می خوانیم.

 


Understanding what makes inventors tick

فهمیدن اینکه چه چیزی باعث می‌شود مخترعان خلاق باشند

Technology and industry are increasingly reliant on innovation and are eager to support creative individuals. This can be frustrating when the process of innovation goes against the grain of businesses that demand productivity and efficiency.

فناوری و صنعت به طور فزاینده‌ای وابسته به نوآوری هستند و مشتاق حمایت از افراد خلاق می‌باشند. این امر می‌تواند برای کسب‌وکارهایی که به بهره‌وری و کارآمدی نیاز دارند، هنگامی که روند نوآوری با جریان عادی آنها در تضاد است، ناامید کننده باشد.

Two qualities that define creativity are divergent thinking — thinking beyond normal boundaries — cognitive flexibility, the capacity to restructure ideas and see connections. While most of us look for conventional answers, people with these qualities risk going beyond what is familiar. Understanding their unique ways of thinking is essential to getting the best out of them. Science has found links between highly creative, healthy people and individuals with schizophrenia and bipolar disorder.

دو ویژگی که خلاقیت را تعریف می‌کنند، تفکر واگرا – تفکر فراتر از مرزهای عادی – و انعطاف پذیری شناختی، ظرفیت بازسازی ایده‌ها و دیدن ارتباطات، هستند. در حالی که بیشتر ما به دنبال پاسخ‌های معمول هستیم، افرادی با این ویژگی‌ها خطر فراتر رفتن از آنچه آشنا است را می‌پذیرند. درک شیوه‌های فکری منحصر به فرد آن‌ها برای بهره‌برداری حداکثری از آن‌ها ضروری است. تحقیقات علمی نشان داده است که افراد بسیار خلاق و سالم با افرادی که مبتلا به اسکیزوفرنی و اختلال دو قطبی هستند، ارتباط دارند.

Dr Shelley Carson, a lecturer in psychology at Harvard University, says creativity and schizotypal personality features often go hand in hand because of cognitive disinhibition.

دکتر شلی کارسون، مدرس روانشناسی در دانشگاه هاروارد، می‌گوید خلاقیت و ویژگی‌های شخصیتی شیزوتیپال اغلب به دلیل عدم مهار شناختی دست به دست هم می‌دهند.

'They lack [cognitive] filters which the rest of us have for social appropriateness. Cognitive disinhibition is also likely at the heart of what we think of as the "aha!" experience. During moments of insight, cognitive filters relax momentarily and allow ideas that are on the brain's back burners to leap forward into conscious awareness.'

"آنها فیلترهای شناختی ندارند که بقیه ما برای رفتار مناسب اجتماعی از آنها استفاده می کنیم. عدم کنترل شناختی نیز احتمالاً در قلب چیزی است که ما آن را تجربه "آها!" می نامیم." در لحظات بینش، فیلترهای شناختی برای مدتی شل می‌شوند و اجازه می‌دهند ایده‌هایی که در ذهن پس‌زمینه هستند به جلو پرش کرده و وارد آگاهی هوشیار شوند.

Her ideas are supported by research at the Karolinska Institute in Sweden, which has shown that the dopamine system in the brains of healthy, highly creative people is similar to that of people with schizophrenia.

ایده‌های او توسط تحقیقات انجام شده در موسسه کارولینسکا در سوئد پشتیبانی می‌شود که نشان داده است سیستم دوپامین در مغز افراد سالم و بسیار خلاق شبیه به افراد مبتلا به اسکیزوفرنی است.

Dopamine receptor genes are linked to divergent thinking, inherent in creativity and also associated with psychotic thoughts. Both groups have fewer D2-type dopamine receptors in the thalamus, the brain's filtering system. This enables a flow of information from the thalamus to the frontal lobes, where thoughts become constructive.

ژن‌های گیرنده دوپامین با تفکر واگرا مرتبط هستند، که در خلاقیت ذاتی است و همچنین با افکار روان‌پریشانه مرتبط است. هر دو گروه دارای گیرنده‌های دوپامین نوع D2 کمتری در تالاموس هستند، که سیستم فیلتر مغز است. این کاهش گیرنده‌ها، جریان اطلاعات از تالاموس به لوب‌های پیشانی را افزایش می‌دهد، جایی که افکار سازنده شکل می‌گیرند.

Dr Carson says novel ideas result from a combination of high IQ, a capacity to hold many ideas in mind, and cognitive flexibility.

دکتر کارسون معتقد است که ایده‌های جدید نتیجه ترکیب هوش بالا، ظرفیت نگهداری چندین ایده در ذهن و انعطاف پذیری شناختی هستند.

Gary Klein, a cognitive psychologist, believes companies have much to learn in facilitating creativity. If businesses are to encourage innovation, they need to tolerate a degree of uncertainty. Managers should ask: 'What are we doing that's getting in the way of innovation?'

گَری کلاین، روانشناس شناختی، معتقد است که شرکت‌ها می‌توانند در تسهیل خلاقیت بسیار یاد بگیرند. برای تشویق نوآوری، کسب‌وکارها باید سطحی از عدم قطعیت را بپذیرند. مدیران باید از خود بپرسند: "چه کاری انجام می‌دهیم که نوآوری را محدود می‌کند؟"

Strictly adhering to a plan restricts the creative process. Klein says: 'If you want to kill a creative idea, have an organization that's very hierarchical. It only takes one person in the chain to kill an idea.'

"رعایت دقیق یک برنامه، فرآیند خلاقیت را محدود می‌کند. کلاین می‌گوید: 'اگر می‌خواهید یک ایده خلاقانه را از بین ببرید، یک سازمان بسیار سلسله‌مراتبی داشته باشید. تنها یک نفر در زنجیره کافی است تا یک ایده را از بین ببرد.'"

آموزش و تدریس زبان انگلیسی بازرگانی

  • Fazel Ahmadzadeh
  • شنبه ۲۴ شهریور ۰۳
  • ۱۴:۱۹

آموزش و تدریس زبان انگلیسی بازرگانی

در این مطلب جملات و عبارات مهم مربوط به انگلیسی بازرگانی در شاخه های مختلف را می آموزیم.

نحوه ایمیل زدن و مذاکره در مورد قیمت و هزینه در انگلیسی بازرگانی

We are pleased to submit you a detailed quotation.

با خوشحالی پیشنهاد قیمت دقیق را برای شما ارسال می‌کنیم.

We have the pleasure of enclosing our most recent catalogue.

با افتخار جدیدترین کاتالوگ خود را ضمیمه کرده‌ایم.

The initial order is subject to a discount of 15%.

سفارش اولیه شامل ۱۵٪ تخفیف است.

We can make you a firm offer of ...

ما می‌توانیم به شما یک پیشنهاد قطعی برای ... ارائه دهیم.

Your ordered goods are out of stock, but we can offer you a substitute.

کالاهای سفارش داده‌شده موجود نیستند، اما می‌توانیم جایگزینی را به شما پیشنهاد کنیم.

Prices are subject to change without notice.

قیمت‌ها ممکن است بدون اطلاع قبلی تغییر کنند.

The goods come with a two-year guarantee.

کالاها دارای ضمانت دو ساله هستند.

Our terms of payment are as follows: quarterly/monthly payment.

شرایط پرداخت ما به شرح زیر است: پرداخت فصلی/ماهیانه.

We can allow you a three months' credit

ما می‌توانیم به شما یک اعتبار سه ماهه اعطا کنیم.

Under separate cover you will receive a credit note for the sum of €1.000.

به صورت جداگانه، یک یادداشت اعتباری به مبلغ ۱۰۰۰ یورو برای شما ارسال خواهد شد.

نحوه مذاکره و نامه نگاری در مورد نقص قطعات و شکایات در انگلیسی بازرگانی

The goods we ordered on 11th March have not arrived.

کالاهایی که در تاریخ ۱۱ مارس سفارش داده‌ایم، هنوز نرسیده‌اند.

We regret to inform you that our order no.2244, which should have been delivered by 3rd November, is now considerably overdue.

متأسفانه باید به اطلاعتان برسانیم که سفارش شماره ۲۲۴۴، که باید تا تاریخ ۳ نوامبر تحویل می‌شد، اکنون به طور قابل توجهی به تأخیر افتاده است.

Our consignment of 100 computers was stolen in transit.

محموله ۱۰۰ دستگاه کامپیوتر ما در حین حمل و نقل به سرقت رفته است.

Mr Boyle is extremely concerned at ...

آقای بویل به شدت از ...... نگرانن.

We have marked the delivery slip accordingly.

ما برگه تحویل را مطابق با شرایط علامت‌گذاری کرده‌ایم.

Please arrange for reimbursement of the value of the damaged goods.

لطفاً ترتیب بازپرداخت ارزش کالاهای آسیب‌دیده را فراهم کنید.

I want to query the charge for packing which seems unusually high.

من قصد دارم در مورد هزینه بسته‌بندی که به نظر غیرعادی بالا است، سوال کنم.

We are sorry to hear that the goods are damaged.

از شنیدن خبر آسیب‌دیدگی کالاها متأسفیم.

 

نحوه صحبت و مکالمه در مورد تحویل کالا در انگلیسی بازرگانی

Delivery will take three weeks.

تحویل سه هفته طول خواهد کشید.

The items are in stock and should be ready for dispatch by next Wednesday.

اقلام موجود هستند و باید تا چهارشنبه آینده آماده ارسال باشند.

We will dispatch the goods on Tuesday by air freight.

ما کالاها را روز سه‌شنبه از طریق حمل و نقل هوایی ارسال خواهیم کرد.

Please note the address of our office.

لطفاً به آدرس دفتر ما توجه کنید.

Order no. 2113 will be ready for delivery as of 24th August 20.

سفارش شماره ۲۱۱۳ از تاریخ ۲۴ آگوست ۲۰ آماده تحویل خواهد بود.

We are afraid to tell you that we are unable to deliver your order.

متأسفانه باید به شما اطلاع دهیم که قادر به تحویل سفارش شما نیستیم.


The documentation requested has been sent to you by registered post/by messenger/by courier.


مدارک درخواستی از طریق پست سفارشی/پیام‌رسان/پیک به شما ارسال شده است.

آموزش انگلیسی بازرگانی را از ما بخواهید.

چگونه با نوشتن یک رزومه قوی، توجه کارفرمایان را جلب کنیم

  • Fazel Ahmadzadeh
  • شنبه ۲۰ مرداد ۰۳
  • ۱۰:۵۲

چگونه با نوشتن یک رزومه قوی، توجه کارفرمایان را جلب کنیم

توصیه‌های مختلفی درباره نحوه نگارش رزومه وجود دارد. آیا بهتر است رزومه یک صفحه باشد یا بیشتر؟ آیا بهتر است در ابتدای رزومه، خلاصه‌ای از مهارت‌ها و تجربیات خود را ارائه دهیم؟ آیا باید به علایق شخصی و فعالیت‌های داوطلبانه اشاره کرد؟ و چگونه می‌توان رزومه را از سایر رزومه‌ها متمایز کرد، به خصوص زمانی که تعداد زیادی رزومه برای یک موقعیت شغلی ارسال می‌شود؟ رزومه اولین فرصت برای ایجاد یک تاثیر مثبت بر کارفرما است، بنابراین اهمیت زیادی دارد که آن را به بهترین شکل ممکن تهیه کنید.

متخصصان رزومه نویسی چه می گویند

تدوین یک رزومه انگلیسی موثر و تاثیرگذار نیازمند زمان، تلاش و دقت است. به گفته جین هایفتز، متخصص رزومه نویسی، نوشتن یک Resume خوب در مدت زمان کوتاه امکان‌پذیر نیست. برای ایجاد یک رزومه موفق، باید با دقت انتخاب کنید که چه اطلاعاتی را در رزومه خود بگنجانید و چگونه آن‌ها را سازماندهی کنید تا مدیر استخدام متوجه شود که شما فردی مناسب برای جایگاه شغلی مورد نظر هستید.

به عبارت دیگر، رزومه شما باید مانند یک سند بازاریابی عمل کند. علاوه بر مدیران استخدام، افراد شبکه شما نیز می‌توانند از رزومه شما استفاده کنند. در شرایط رقابتی بازار کار، رزومه شما باید به گونه‌ای نوشته شود که در ذهن مخاطب باقی بماند و منجر به معرفی شما شود. در ادامه، راهکارهایی برای نوشتن یک رزومه جذاب ارائه شده است.

اولین نکته مهم این است که رزومه خود را برای هر شغل به طور جداگانه تنظیم کنید. به گفته هایفیتز، داشتن یک رزومه پایه یا سی وی CV که اطلاعات اصلی را به خوبی بیان می‌کند مفید است، اما برای هر فرصت شغلی باید آن را متناسب با نیازهای آن موقعیت تغییر دهید. ممکن است نوشتن اولین نسخه رزومه بدون اطلاعات کامل درباره شغل مورد نظر ضروری باشد، اما برای نسخه‌های بعدی، درک دقیق موقعیت شغلی بسیار مهم است.

هایفیتز توصیه می‌کند که ابتدا شرح شغل یا Job Descriptions را به دقت مطالعه کرده و مهم‌ترین وظایف و کلمات کلیدی Keywords را شناسایی کنید. سپس، این اطلاعات را در خلاصه و بخش‌های تجربیات و دستاوردهای رزومه خود بگنجانید. لازم نیست هر نسخه رزومه را به طور کامل تغییر دهید، اما باید آن را با توجه به موقعیت شغلی، صنعت مربوطه و سایر عوامل مرتبط، تنظیم کنید. لیس پیشنهاد می‌کند که ترتیب موارد و زبان مورد استفاده در خلاصه را تغییر دهید.

برای رزومه خود به یک بخش خلاصه در ابتدای آن نیاز دارید. ۱۵ تا ۲۰ کلمه اول رزومه شما بسیار مهم است، زیرا معمولاً این میزان زمان تنها چیزی است که برای جلب توجه مدیر استخدام دارید. با یک توصیف کوتاه از تخصص‌های خود شروع کنید. می‌توانید در ادامه رزومه و نامه پوششی یا کاورلتر خود به طور کامل به تجربیات خود بپردازید.

در حال حاضر، خلاصه باید بسیار مختصر و مفید باشد و به وضوح نشان دهد که شما چه کسی هستید، چرا برای این موقعیت شغلی مناسب هستید و چرا بهترین گزینه برای استخدام هستید. باید در این بخش به طور واضح بیان کنید که دارای مهارت‌ها و توانایی‌های لازم برای انجام وظایف این شغل هستید. بهتر است از یک عنوان یا توصیف شغلی مانند "متخصص امنیت اطلاعات که ..." استفاده کنید. مهم نیست که این دقیقاً عنوان شغلی قبلی شما باشد، بلکه باید با نیازهای شغل مورد نظر مطابقت داشته باشد. دو مثال در ادامه آورده شده است:

Healthcare executive with over 25 years of experience leading providers of superior patient care.

  • مدیر حرفه‌ای با بیش از ۲۵ سال تجربه در مدیریت سازمان‌های ارائه دهنده مراقبت‌های بهداشتی با تمرکز بر ارائه خدمات برتر به بیماران

Strategy and business development executive with substantial experience designing, leading, and implementing a broad range of corporate growth and realignment initiatives.

  • مدیر متخصص در طراحی و اجرای برنامه‌های رشد و بازسازی شرکت با سابقه طولانی در رهبری تیم‌ها و دستیابی به نتایج قابل توجه.

از به کار بردن عبارات کلیشه‌ای مانند "حرفه‌ای بسیار پرانرژی" خودداری کنید. به گفته لیس، استفاده از این نوع عبارات در خلاصه یا هر قسمت دیگری از سند، "در واقع مثل این است که بگوییم، من فرد خاصی نیستم". این عبارات بی‌مفهوم، پیش‌بینی‌پذیر و خسته‌کننده هستند.

ممکن است به این فکر بیفتید که این قسمت رزومه را حذف کنید، اما هیتز توصیه می‌کند این کار را نکنید. لیس پیشنهاد می‌کند اگر در نوشتن این بخش مشکل دارید، از یک دوست، همکار سابق یا مربی بخواهید که اگر قرار بود شما را برای یک شغل توصیه کند، چه چیزی می‌گفت. سپس از این توصیفات استفاده کنید. یا می‌توانید از خودتان بپرسید که اگر کسی می‌خواست شما را به مدیر استخدام معرفی کند، دوست داشتید چه چیزی درباره شما بگوید.

ترتیب اطلاعات در رزومه شما بسیار مهم است.

اگر قصد تغییر حوزه کاری دارید، بهتر است با ذکر تجربیات نامرتبط با شغل موردنظر شروع نکنید. برای ایجاد ارتباط موثر بین تجربیات خود و نیازهای شغلی، هیتز پیشنهاد می‌کند که یک بخش جداگانه برای دستاوردهایتان در نظر بگیرید. این بخش باید شامل مهم‌ترین موفقیت‌ها و توانایی‌های شما باشد که توجه خواننده را جلب می‌کند و تمایل او برای مصاحبه با شما را افزایش می‌دهد. به عبارت دیگر، باید نشان دهید که چه کاری انجام داده‌اید، نه اینکه چه کسی هستید. نمونه‌ای از یک رزومه موفق در این زمینه را می‌توانید در کتاب جان لیز با عنوان "رزومه ناک اوت" پیدا کنید.

پس از بخش دستاوردها (در صورت وجود)، لیستی از مشاغل قبلی و تجربیات مرتبط با آن‌ها را تهیه کنید. برای جزئیات دقیق در مورد اطلاعات مورد نیاز، به قسمت زیر مراجعه نمایید. پس از آن، تحصیلات مرتبط خود را اضافه کنید. برخی افراد تمایل دارند تحصیلات خود را در ابتدای رزومه قرار دهند، اما برای رزومه‌های حرفه‌ای در دنیای کسب‌وکار، بهتر است ابتدا به برجسته‌سازی تجربه کاری پرداخته و سپس به مدارک تحصیلی و گواهینامه‌ها بپردازید.

آن بخش پرطرفدار "مهارت‌ها" را چطور؟ هایفتز توصیه می‌کند که این بخش را حذف کنید. او توضیح می‌دهد که اگر تا پایان رزومه نتوانید با ارائه مثال‌ها و تجربیات خود نشان دهید که دارای مهارت‌های مورد نظر هستید، انتظار نداشته باشید که صرفا با ذکر آن‌ها در یک بخش جداگانه مورد باور قرار بگیرید. بهتر است مهارت‌های خود را در بخش تجربیات مرتبط با کار بگنجانید و اگر مهارتی برای موقعیت شغلی خاص ضروری است، آن را در خلاصه ابتدای رزومه برجسته کنید.

نگران نباشید اگر در رزومه شما فاصله‌های زمانی یا گپ وجود دارد.

یکی از سوالات متداول این است که چگونه می‌توان توضیحی قانع‌کننده برای دوره‌های بیکاری یا مرخصی‌های طولانی، مثلاً برای مراقبت از خانواده، در رزومه فارسی ارائه داد. اگر در این مدت فعالیت مرتبطی داشته‌اید، می‌توانید آن را به عنوان تجربه کاری در نظر بگیرید. همچنین، می‌توانید در نامه پوششی Cover Letter توضیح مختصر و مثبتی درباره این فاصله ارائه کنید. خوشبختانه، در شرایط فعلی بازار کار، کارفرمایان کمتر به فاصله‌های زمانی در رزومه حساس هستند. بر اساس یک نظرسنجی اخیر، ۸۷ درصد از مدیران استخدام، بیکاری یا وقفه در سابقه کار را به‌عنوان یک عامل منفی ارزیابی نمی‌کنند.

انتخاب دقیق داشته باشید. Be Selective

درج تمام مشاغل، دستاوردها، فعالیت‌های داوطلبانه، مهارت‌ها و مدارک تحصیلی قبلی در رزومه ممکن است وسوسه‌انگیز باشد، اما این کار ضروری نیست. همانطور که هفیتز می‌گوید، "رزومه یک مجموعه گزینشی از اطلاعات است و نباید شامل تمام جزئیات شود. اگر اطلاعاتی به جذب توجه مدیر استخدام کمک نکند، باید حذف شود." این اصل در مورد کارهای داوطلبانه نیز صادق است. تنها در صورتی که مرتبط باشد، کار داوطلبانه را به عنوان بخشی از تجربه کاری خود، همراه با مشاغل پرداختی، درج کنید.

لیس می‌گوید: «خوانندگان معمولاً نسبت به اطلاعات شخصی در رزومه‌ها خوش‌بین هستند اما باید به لحن خود توجه کنید.» اگر برای شغلی در شرکتی با محیط کاری منعطف و توجه به تعادل زندگی شخصی و کاری درخواست می‌دهید، می‌توانید به طور مختصر به علایق خود اشاره کنید. اما برای شرکت‌های رسمی‌تر، بهتر است اطلاعات شخصی را حذف کنید.

به جای شرح وظایف، بر موفقیت‌ها و دستاوردهای خود تمرکز کنید.

هِیفتز معتقد است که ۹۵ درصد از محتوای صحبت‌های شما باید بر روی آنچه که به دست آورده‌اید تمرکز کند، نه اینکه چه کاری انجام داده‌اید. جمله‌ای مانند "من یک تیم ۱۰ نفره را مدیریت کردم" اطلاعات کافی را ارائه نمی‌دهد. لازم است به جزئیات بیشتری بپردازید و توضیح دهید که اعضای تیم شما چه دستاوردهایی داشته‌اند. به عنوان مثال، آیا آنها ارتقاء گرفتند یا از اهداف تعیین شده فراتر رفتند؟ لیس نیز تأکید می‌کند که استفاده از اعداد و ارقام برای بیان دستاوردها بسیار مؤثر است. نمونه‌های موفق بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهند چگونه می‌توان با استفاده از این روش، یک رزومه قوی و تاثیرگذار تهیه کرد. البته، لازم نیست تمام اطلاعات را به صورت عددی بیان کنید و رزومه شما نباید به یک گزارش مالی تبدیل شود.

در شرایط فعلی بازار کار که رقابت بسیار شدید است، برجسته کردن موفقیت‌ها و دستاوردهای کاری امری ضروری است. اگر در دوران شیوع کرونا مشغول به کار بوده‌اید، می‌توانید با تأکید بر نقش خود در کمک به تیم برای سازگاری با شرایط جدید، رزومه خود را تقویت کنید. به عنوان مثال، هفیتز توصیه می‌کند که اگر توانسته‌اید با ایجاد رویه‌های جدید برای کار از راه دور، یک تیم بی‌روحیه و پراکنده را متحد کرده و به عملکرد موثر برسانید، این تجربه ارزشمند را در رزومه خود بگنجانید.

لیز بیان می‌کند که دیگر نیازی به محدود کردن رزومه به یک صفحه نیست. او توضیح می‌دهد که در گذشته برای جا دادن همه اطلاعات، مجبور بودیم از فونت‌های کوچک استفاده کنیم و حاشیه‌ها را به حداقل برسانیم. در حال حاضر، دو یا سه صفحه برای یک رزومه مناسب است، اما بیشتر از این نشان‌دهنده عدم توانایی در خلاصه کردن اطلاعات است. هایفتز نیز با این نظر موافق است و معتقد است که برای ارائه یک رزومه جذاب و تاثیرگذار، به فضای بیشتری نیاز است. علاوه بر اطلاعات موجود در صفحه، می‌توانید از لینک‌ها برای نمایش نمونه کارهای خود استفاده کنید، اما باید مدیر استخدام را ترغیب کنید تا روی لینک کلیک کند. به جای صرفا درج آدرس اینترنتی، به طور مختصر اهمیت کار خود را توضیح دهید."

از فونت‌های معمول و ساده استفاده کنید و از طرح‌های پیچیده و غیرمعمول که ممکن است توسط سیستم‌های آنلاین قابل تشخیص نباشند، پرهیز کنید. همان‌طور که هایفیتز می‌گوید، مهم نیست چقدر طراحی شما جذاب است، بلکه مهم این است که متن شما واضح، تمیز و به سادگی زیبا باشد. طول خطوط را متنوع کنید و از تراکم بیش از حد متن و پاراگراف‌های یکسان خودداری کنید. هدف این است که با ایجاد فضای کافی بین خطوط، خوانایی متن را افزایش دهید و انگیزه مدیر استخدام را برای ادامه خواندن حفظ کنید. به‌عنوان مثال، خلاصه ابتدایی می‌تواند شامل سه یا چهار خط متن یا دو یا سه مورد باشد. به گفته هایفیتز، مهم‌ترین نکته این است که متن به راحتی قابل خواندن باشد.

درخواست کمک کنید.

ارزیابی دقیق توانایی‌ها و دستاوردهای شخصی می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. بسیاری از افراد تمایل دارند توانایی‌های خود را بیش از حد بزرگ یا کوچک نشان دهند یا در بیان مناسب آن‌ها مشکل دارند. توصیه می‌شود با یک متخصص نوشتن رزومه، یک مشاور یا حتی یک دوست قابل اعتماد مشورت کنید تا به جای تمرکز بر کفایت شخصی برای یک موقعیت شغلی، بر مناسب بودن خود برای آن موقعیت تمرکز کنید. اگر از دوست خود بازخورد می‌خواهید، مشخص کنید که دقیقاً به دنبال چه نوع بازخوردی هستید. پرسیدن سوال کلی مانند "این خوب است؟" ممکن است پاسخ‌های کلی و غیرمفیدی دریافت کنید. حداقل از یک نفر بخواهید متن را از نظر منطق، گرامر، املا و نقطه گذاری بررسی کند.

پروفایل لینکدین خود را بهینه کنید.

پروفایل لینکدین شما همان اندازه که رزومه شما مهم است، اهمیت دارد. شما باید اطمینان حاصل کنید که تصویر یکسانی از خود در هر دو ارائه می‌دهید. اما از کپی کردن ساده اطلاعات از رزومه خود به لینکدین خودداری کنید. لینکدین یک پلتفرم حرفه‌ای شبکه‌سازی است و برای استفاده موثر از آن باید از ویژگی‌های مختلف آن بهره ببرید. به گفته هایفتز، شما می‌توانید در لینکدین از سبک نوشتاری روایی و غیر رسمی‌تری نسبت به رزومه استفاده کنید. همچنین، مهم است که در پروفایل لینکدین شخصیت خود را به نمایش بگذارید. برای مثال، بخش خلاصه پروفایل باید به صورت اول شخص نوشته شود تا بتوانید خودتان را به‌عنوان یک فرد واقعی معرفی کنید. این پروفایل لینکدین همکارم، کریستین لیو، پس از بازبینی و بهبود توسط یک متخصص است.

اصولی که باید رعایت کنید

اقداماتی که باید انجام دهید

  • برای هر فرصت شغلی، رزومه‌ای سفارشی و مرتبط با آن ایجاد کنید.
  • با ارائه یک خلاصه کوتاه از توانایی‌ها و تجربیات خود و توضیح دلایل تناسب شما با موقعیت شغلی شروع کنید.
  • به جای صرفاً لیست کردن وظایف قبلی، بر دستاوردها و نتایج مثبت کار خود تأکید کنید.

اقداماتی که نباید انجام دهید

  • از استفاده از عبارات تکراری و کلیشه‌ای خودداری کنید. به جای آن، توانایی‌ها و مهارت‌های خود را به صورت مشخص و با جزئیات توضیح دهید.
  • متن رزومه را شلوغ نکنید و از اندازه فونت خوانا استفاده کنید.
  • از کپی کردن کامل رزومه در پروفایل لینکدین خودداری کنید.

توصیه های عملی درست کردن رزومه

نمونه اول: رزومه خود را با توجه به هر شغل سفارشی‌سازی کنید.

گلاور لارنس چند سال پیش برای یافتن شغل بعدی خود، ابتدا تصویری واضح از شغل دلخواهش ساخت. او می‌گوید: "من از خودم پرسیدم چه ویژگی‌ها، نقش‌ها و مسئولیت‌هایی می‌خواهم." سپس با استفاده از قسمت‌هایی از آگهی‌های واقعی، یک شرح شغل ایده‌آل ساختگی نوشت و رزومه‌اش را بر اساس آن تنظیم کرد.

به عنوان یک مدیر ارشد با تجربه، او به این باور بود که پیدا کردن شغل از طریق تبلیغات عمومی دشوار خواهد بود. او بیان کرد که موفقیت در جستجوی شغل به شبکه افراد مرتبط او وابسته است. از این رو، او یک خلاصه یک صفحه‌ای از سوابق کاری خود تهیه کرد تا در جلسات شبکه‌سازی مورد استفاده قرار گیرد و برای افرادی که پیشنهاد کمک کرده بودند ارسال شود. این خلاصه شامل یک معرفی مختصر، پنج دستاورد مهم، لیستی از شرکت‌های قبلی و سمت‌های شغلی او در هر یک، یک خط در مورد تحصیلات و یک بخش کوتاه درباره نوع مشاغلی که به دنبال آن‌ها بود، می‌شد.

او علاوه بر رزومه مختصر، یک رزومه طولانی‌تر و رسمی‌تر نیز تهیه کرد که برای فرآیندهای استخدام رسمی مناسب بود. او توضیح می‌دهد که رزومه را بر اساس مرحله مصاحبه، اطلاعات شخصی درباره افراد شرکت و فرهنگ سازمانی آن تنظیم می‌کرد. با وجود زمان‌بر بودن، تهیه رزومه‌های اختصاصی برای هر فرصت شغلی، برای او اهمیت ویژه‌ای داشت. او همچنین یک پروفایل لینکدین با لحن گفتگو محور ایجاد کرد که همان اطلاعات را شامل می‌شد. پس از ماه‌ها جستجو و ارسال بیش از ۵۰ رزومه و مصاحبه با بیش از ۱۰۰ نفر، تلاش‌های او به ثمر نشست و او موفق به پیدا کردن شغلی مشابه با آنچه در ذهن داشت شد.

نمونه ۲: اهمیت دیدگاه بیرونی

کلر اسمیت پس از گذراندن چند ماه در شغل قبلی خود به این نتیجه رسید که نیاز به تغییر دارد. او بیان می‌کند که «شغل، صنعت و محیط کاری با اهداف حرفه‌ای من سازگار نبود.» او با بررسی دقیق فرصت‌های شغلی، بر روی موقعیت‌ها و سازمان‌هایی متمرکز شد که با علایق حرفه‌ای او همسو بودند. سپس تصمیم گرفت از تخصص یک نویسنده حرفه‌ای رزومه بهره ببرد. او می‌گوید: «تلاش اولیه من برای بهبود رزومه چندان موثر نبود.» همکاری با فردی متخصص به او کمک کرد تا درک کند که رزومه صرفاً یک لیست از تجربیات کاری نیست، بلکه باید به عنوان یک ابزار برای نشان دادن توانایی‌های فردی و تناسب با موقعیت شغلی موردنظر مورد استفاده قرار گیرد.

کلر با تهیه یک رزومه انگلیسی اصلی آغاز کرد و سپس با توجه به هر موقعیت شغلی، آن را به طور خاص تنظیم نمود. او بیان می‌کند که همه افراد دارای مجموعه مشترکی از توانایی‌ها، مهارت‌ها و دستاوردها هستند، اما هنر در انتخاب و ارائه این موارد به شیوه‌ای مؤثر برای هر شغل نهفته است. بخش خلاصه رزومه او که شامل سه نکته کلیدی بود، بیشترین تغییرات را تجربه کرد. برای مثال، هنگام درخواست شغل ویراستاری، اولین بند به این صورت بود:

Versatile writer and editor committed to speaking directly to readers’ needs.

  • با این حال، برای موقعیت شغلی بازاریابی، او رزومه خود را اصلاح کرد تا به طور مشخص بر قابلیت‌هایش در جذب مشتریان و نمایندگی قوی از برند تاکید کند.

Innovative brand champion and customer recruiter in marketing, product development, and communications​.

  • پس از آن، به جای اینکه به طور مستقیم به فهرست زمانی مشاغل خود بپردازد، او ابتدا به برخی از مهم‌ترین دستاوردهای خود در هر زمینه کاری اشاره کرد. برای مثال، در بخش "نویسنده و ویراستار"، او سه نمونه از موفقیت‌های خود را ذکر کرد، از جمله:

Based on customer data and email performance metrics, wrote new email series to provide prospective students with more targeted information about Simmons and to convert more of them to applicants. Improved performance over past emails producing average open rates of more than 20%.

کلر همکاری با یک متخصص رزومه را مانند همکاری با یک مربی شخصی برای بهبود توانایی‌های فیزیکی می‌بیند. او برای بهبود مداوم رزومه خود با چالش‌های زیادی روبرو شد اما با پشتکار توانست رزومه خود را به سطح مطلوب برساند. در نهایت تلاش‌های او نتیجه داد و او به تازگی موفق به پیدا کردن یک شغل تمام‌وقت شده است که ماه آینده آغاز خواهد شد.

ترجمه ریدینگ درس دوم کتاب مارکت لیدر سطح Upper Intermediate

  • Fazel Ahmadzadeh
  • شنبه ۲۶ خرداد ۰۳
  • ۲۰:۳۱

ترجمه ریدینگ درس دوم کتاب مارکت لیدر سطح Upper Intermediate

برای آشنایی کامل با مفهوم و معنی Reading درس 2 کتاب Market Leader سطح آپر اینترمدیت، آن را ترجمه کردم. در این پست ترجمه روان متن این کتاب را می خوانید.

Diego Della Valle: Italian atmosphere is central to Tod's global expansion

دیگو دلا واله: هویت ایتالیایی، ستون اصلی گسترش جهانی Tod's است.

It is not too difficult, in the high-ceilinged elegance of Palazzo Della Valle on the Corso Venezia in Milan, to be seduced by the charms of a certain kind of Italian lifestyle. Here is the headquarters of Tod's Group, which has become a powerhouse in the marketing of that vision to the world's wealthy and discerning.

در شکوه‌ سقف‌های بلند پلازا دلا واله در کورسو ونیزیا در میلان، به راحتی می‌توان مست عطر و بوی زندگی لاکچری ایتالیایی شد. اینجا دفتر مرکزی گروه تاد است که به امپراتوری تجسم این سبک زندگی برای ثروتمندان و خاص‌پسندان جهان تبدیل شده است.

The atmosphere is deliberate: where some Italian fashion houses have expanded ever further into the realms of celebrity and glamour, Tod's is anchored as firmly as it can be to its family roots and its traditional, hand-made, century-old heritage.

اینجا فضا با برنامه‌ریزی شکل گرفته است: در حالی که برخی از خانه‌های مد ایتالیایی روز به روز بیشتر وارد قلمرو شهرت و زرق و برق می‌شوند، Tod's تا جایی که ممکن است به ریشه‌های خانوادگی و میراث سنتی و دست‌ساز صدساله‌ی خود پایبند مانده است.

Its signature products - shoes and bags - are made of leather, a raw material that has remained almost unchanged since it was first discovered. A new advertising campaign will take the company back to basics, with a focus on Italian families and their lifestyles - actual Italian families, however rich and privileged - rather than on celebrities.

محصولات اصلی برند، یعنی کفش و کیف، که از چرم ساخته می‌شوند؛ ماده اولیه‌ای که از زمان کشف اولیه‌اش تقریباً دست‌نخورده باقی مانده است. یک کمپین تبلیغاتی جدید با تمرکز بر خانواده‌های ایتالیایی و سبک زندگی‌شان - خانواده‌های واقعی ایتالیایی، هرچند ثروتمند و ممتاز باشند - به جای افراد مشهور، شرکت را به ریشه‌هایش باز می‌گرداند.

The Italian lifestyle is in our DNA. and in our group, we believe in our DNA,' says Diego Della Valle, 30 the Chairman and Chief Executive of Tod's Group.

دیگو دلا واله، رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل گروه تاد، می‌گوید: «سبک زندگی ایتالیایی در خون ماست و ما در گروهمان به اصالت ذاتی خود ایمان داریم.

This image is especially important in new markets, such as China and India, he says. In common with other luxury-goods makers, he is intent on capturing consumers in those markets who aspire to the same sense of the Italian lifestyle as do customers in more mature markets. 'A luxury-goods company has to have control of its image, he says. 'For Tod's, the thing is to communicate this tradition, the generations of work that have gone into our products. For us, it's an absolute priority.'

به گفته‌ی دلا واله، این تصویر به خصوص در بازارهای نوظهور، مانند چین و هند، اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند. او مانند دیگر تولیدکنندگان کالاهای لوکس، مصمم است تا مصرف‌کنندگان این بازارها را که همان حس و حال سبک زندگی ایتالیایی را مانند مشتریان بازارهای بالغ‌تر آرزو می‌کنند، به خود جلب کند. او می گوید "یک شرکت کالای لوکس باید کنترل تصویر خود را در دست داشته باشد"، او می‌گوید. "برای Tod's، مهم این است که این سنت منتقل کنیم، سال ها کار و زحمت که در ذات محصولات ما وجود دارد. برای ما، این یک اولویت مطلق است."

To achieve it, one must put quality before quantity, and one must maintain the group's traditions even as it globalizes, which it has been doing fairly relentlessly in the past decade.

برای رسیدن به آن، باید کیفیت را بر کمیت مقدم داشت و همزمان با جهانی شدنِ گروه، که در دهه گذشته با جدیت تمام انجام گرفته، باید به حفظ سنت‌های گروه نیز پرداخت.

The challenge is to marry tradition with modernity in a way that not all Italian luxury-goods and fashion producers have managed. Tod's has done it, Mr Della Valle says, by maintaining one key vision: 'We're a luxury-goods company, not a fashion company."

آقای دلا واله می‌گوید: چالش اصلی، پیوند زدن سنت با دنیای مدرن است، کاری که از عهده‌ی تمام تولیدکنندگان کالاهای لوکس و مد ایتالیا برنمی‌آید. Tod's با حفظ یک چشم‌انداز کلیدی به این مهم دست یافته است: "ما یک شرکت کالای لوکس هستیم، نه یک شرکت مد."

This distinction between fashion and luxury is central to Mr Della Valle's global ambitions. The two have different products and ought to have different strategies, he says. The competitors he admires most, he says, are Louis Vuitton, Hermès and Chanel.

این تمایز بین مد و تجمل، ستون اصلی بلندپروازی‌های جهانی آقای دلا واله است. او می‌گوید این دو مقوله، محصولات متفاوتی دارند و به همین سبب، نیازمند استراتژی‌های متفاوتی هستند. وی اعتراف می‌کند که بیشترین تحسین را نثار رقبایی چون لویی ویتون، هرمس و شانل می‌کند؛ {برندهایی که پرچم‌داران عرصه تجمل در جهان هستند.}

Mr Della Valle says that the goal in the next five years is 'to complete the globalization of Tod's, for which he has been laying the groundwork. 'I'd like Tod's to be much bigger than it is now, without diluting the brand,' he says.

آقای دلا واله می‌گوید هدف در پنج سال آینده، "تکمیل جهانی‌سازی tod's است که برای آن زمینه‌سازی کرده است." او می‌گوید: "دوست دارم tod's بسیار بزرگ‌تر از آن چیزی باشد که الان هست، بدون اینکه برندش را رقیق کند."

He expects China and India to account for as much as 25 percent of revenues by then, because the growth potential is much higher than in more traditional markets. There is a much bigger appetite for luxury goods in those markets than in mature markets, and day by day more people are coming into this market.

او انتظار دارد تا آن زمان، چین و هند تا ۲۵ درصد از درآمدها را به خود اختصاص دهند، زیرا پتانسیل رشد در این بازارها بسیار بیشتر از بازارهای سنتی است. در این بازارها، تمایل به کالاهای لوکس بسیار بیشتر از بازارهای بالغ [یا: اشباع‌شده] است و هر روز افراد بیشتری وارد این بازار می‌شوند."

But as for China as a competing producer, Mr Della Valle is skeptical about its ability to produce luxury goods. ‘It lacks the structure of small companies, the tradition, the concept of excellence' that Italian luxury-goods producers have inherited and which they must maintain as a competitive advantage, he says. "Made in Italy" doesn't necessarily mean expensive goods,' he says. "It means excellent goods."

آقای دلا واله اما در مورد چین به عنوان یک رقیب در تولید، نسبت به توانایی این کشور در تولید کالاهای لوکس تردید دارد. او می‌گوید: "چین فاقد ساختار شرکت‌های کوچک، سنت و مفهوم برتری است» که تولیدکنندگان کالای لوکس ایتالیا به ارث برده‌اند و باید برای حفظ مزیت رقابتی خود آن را حفظ کنند. او می گوید: «ساخت ایتالیا» لزوما به معنای کالای گران قیمت نیست، بلکه به معنای کالای عالی است."

روز 44: نقش خوش بینی در انضباط شخصی

  • Fazel Ahmadzadeh
  • يكشنبه ۹ ارديبهشت ۰۳
  • ۱۷:۵۷

روز 44: نقش خوش بینی در انضباط شخصی

در روز چهل و چهارم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی، درباره "نقش خوش بینی در انضباط فردی On Optimism" می خوانیم.

ترجمه: فاضل احمدزاده

خوش بینی و مثبت اندیشی، ایمانی است که به موفقیت منجر می شود؛ بدون امید هیچ کاری نمی توان انجام داد. - هلن کلر

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

اگر می‌خواهید نظم و انضباط شخصی و فردی را در خود ایجاد کنید، داشتن نگرش مثبت ضروری است. چه فایده‌ای دارد که خود را از لذت‌های لحظه‌ای محروم کنید، در حالی که باور ندارید در آینده پاداش بهتری برای آن دریافت خواهید کرد؟

اگر از بدبینی رنج می برید، بدانید که به موازات بهبود کنترل خود، باید توانایی دیدن دنیا با رنگ های روشن تر را نیز تقویت کنید. سه گام آسان که می توانید امروز برای خوش بین تر شدن بردارید عبارتند از:

1 - بابت چیزهایی که هم اکنون دارید، قدردانی کنید. اگر امروز از داشته‌هایتان خوشحال نباشید، فردا هم از داشته‌هایتان خوشحال نخواهید شد.

۲. رویدادهای منفی را به فرصت و درس تبدیل کنید. یک رویداد تنها در صورتی برای شما بد است که خودتان آن را بد بدانید. به آن به عنوان یک درس یا فرصتی برای تغییر زندگی خود فکر کنید تا به آن معنای مثبتی بدهید.

۳. خود را با ورودی های مثبت احاطه کنید. اگر فقط اخبار ترسناک بخوانید و با غرغروهای بدبین معاشرت کنید، به سختی می توانید خوش بینی را بروز دهید.

 

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

 

Day 43: On Optimism

Optimism is the faith that leads to achievement; nothing can be done without hope. - Helen Keller 43

A positive attitude is essential if you want to build self-discipline. What’s the point of denying yourself instant gratification if you don’t believe that you’ll get a greater compensation for it in the future?

If you suffer from pessimism, realize that along with improving your self-control, you’ll need to improve your ability to see the world in brighter colors. Three easy steps you can take today to become more optimistic include:

1. Express gratitude for what you already have. If you can’t be happy with what you have today, you won’t be happy with what you have tomorrow.

2. Reframe negative events into opportunities and lessons. An event is bad for you only if you decide it is. Think of it as a lesson or an opportunity to change your life, in order to give it a positive meaning.

3. Surround yourself with positive input. If you only read fearmongering news and hang out with pessimistic grumblers, you’ll have a hard time exhibiting optimism.

 

نحوه استفاده از لغت Lead در رزومه انگلیسی :

Led a team of 5 developers to complete a new e-commerce platform on time and under budget

رهبری یک تیم توسعه 5 نفره برای کامل کردن یک پلتفورم تجاری جدید تحت زمان بندی و بودجه مشخص
 

روز 43: در مورد تلاش مستمر

  • Fazel Ahmadzadeh
  • سه شنبه ۲۱ فروردين ۰۳
  • ۰۳:۰۹

روز 43: در مورد تلاش مستمر

در روز چهل و سوم از هفته هفتم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد "تلاش مستمر Making Continuous Efforts" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

نبوغ اغلب فقط نیروی تلاش مداوم است. خط باریک بین شکست و موفقیت به قدری نامحسوس است که به سختی متوجه عبور از آن می شویم - آنقدر باریک که اغلب روی آن خط هستیم و نمی دانیم. چه تعداد افراد در زمانی دست از تلاش کشیده اند که با کمی تلاش بیشتر، کمی صبر بیشتر، به موفقیت دست می یافتند. همانطور که جزر و مد به بیرون می رود، به داخل نیز باز می گردد. در تجارت، گاهی اوقات ممکن است چشم اندازها تاریک به نظر برسند، در حالی که در واقع در حال تغییر هستند. کمی پشتکار بیشتر، کمی تلاش بیشتر، و آنچه شکست ناامیدکننده به نظر می رسید ممکن است به موفقیت درخشان تبدیل شود. هیچ شکستی جز دست کشیدن از تلاش وجود ندارد. هیچ شکستی جز از درون نیست، هیچ مانع واقعا غیرقابل عبوری جز ضعف ذاتیِ هدف ما وجود ندارد. -  البرت هابرد

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

من یک صخره‌نورد حرفه‌ای هستم. در صخره‌نوردی، به خصوص زمانی که مسیرهای طولانی را بالا می‌روم، ساعدهایم به قدری خسته می‌شوند که دیگر نمی‌توانم سنگ را بگیرم.  کوه‌نوردانی که از شکست می‌ترسند، اغلب از حمایت‌کننده خود می‌خواهند طناب را بکشد تا استراحت کنند و با نیرویی دوباره تلاش کنند.

در حالی که این استراتژی برای یادگیری صعود از یک مسیر دشوار مناسب است، گاهی اوقات باعث می‌شود کوهنورد فرصت یک صعود «آنسایت» (صعود تمیز بدون تمرین قبلی مسیر) یا «ردپوینت» (تکمیل مسیر بدون استراحت روی طناب) را از دست بدهد. دلیل آن هم این است که فرد درست بعد از اینکه احساس ناراحتی شدید می‌کند، خیلی زود تسلیم می‌شود.

حتی زمانی که به زحمت می توانید به دیوار بچسبید، اغلب می توانید یک یا دو حرکت دیگر انجام دهید - و این حرکات ممکن است برای ارتقاء موقعیت شما به یک حالت استراحت کافی باشد، جایی که بتوانید با خیال راحت دوباره انرژی بگیرید و بدون آویزان شدن به طناب به بالا رفتن ادامه دهید.

در بسیاری از زمینه‌های زندگی هم همین‌طور است. فکر می‌کنید دیگر نمی‌توانید ادامه دهید، انضباط شخصی تمام شده و وقت تسلیم شدن است، در حالی که در واقعیت، کمی بیشتر پافشاری کردن تنها چیزی است که شما را از موفقیت جدا می‌کند.

بـارِ دیگر که احساس تسلیم‌ شدن کردید، خودتان را متقاعد کنید که کمی بیشتر تلاش کنید. به احتمال زیاد، موفقیتِ شما نزدیک است.

روز 44: نقش خوش بینی در انضباط شخصی

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

 

Day 43: On Making Continuous Efforts

Genius is often only the power of making continuous efforts. The line between failure and success is so fine that we scarcely know when we pass it — so fine that we are often on the line and do not know it. How many a man has thrown up his hands at a time when a little more effort, a little more patience, would have achieved success. As the tide goes clear out, so it comes clear in. In business sometimes prospects may seem darkest when really they are on the turn. A little more persistence, a little more effort, and what seemed hopeless failure may turn to glorious success. There is no failure except in no longer trying. There is no defeat except from within, no really insurmountable barrier save our own inherent weakness of purpose. —Elbert Hubbard

I’m an avid rock climber. In rock climbing, particularly when climbing long routes, your forearms can get pumped to such an extent that you can no longer hold onto the rock. Climbers afraid of failing will often ask their belayer to take in the rope so that they can rest and try again with renewed strength.

While this strategy is good for learning how to climb a difficult route, sometimes it costs a climber an on-sight (a clean ascent with no prior practice of the route) or a redpoint (completing a route without resting on the rope) because they give up too quickly, right after they start feeling overpowering discomfort.

Even when you can barely hold onto the wall, often you can still perform one or two moves more — and those moves may be enough to upgrade your position to a rest stance where you can safely recharge and continue climbing without resting on the rope.

It’s the same with many other areas of life. You believe that you can’t go on any longer, that your self-discipline has run out and it’s time to throw up your hands in defeat, while in reality, persisting just a little bit longer is all that separates you from success.

The next time you feel like giving up, persuade yourself to push a little bit longer. Chances are, success is right around the corner.

از لغت بسیار عالی و مناسب Persistance می توانیم برای نوشتن شرح وظایف در رزومه انگلیسی استفاده کنیم. به دو مثال زیر دقت کنید:
 

  • Persistence in meeting and exceeding sales targets by 15% consistently over the past two years.
  • Demonstrated persistence in troubleshooting complex technical issues, resulting in a 20% reduction in downtime.

 

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.

روز 42: در سایه تمرین مداوم

  • Fazel Ahmadzadeh
  • شنبه ۱۸ فروردين ۰۳
  • ۰۰:۳۳

روز 42: در سایه تمرین مداوم

در روز چهل و دوم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد" تمرین مداوم Diligent Practice" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

بهره‌وری از استراتژی برای پیروزی با شمشیر بلند قابل درک است، اما نمی‌توان آن را به طور واضح با کلمات منتقل کرد. برای درکِ فنونِ غلبه، تمرین مداوم ضروری است. - میاموتو موساشی

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

با خواندن صدها کتاب، پست‌های وبلاگ، مقاله و تماشای فیلم‌های بی‌شمار در مورد نظم و انضباط شخصی، مغز شما به طور خودکار بازنویسی نمی‌شود تا اینکه یک روز با اراده‌ی یک سامورایی از خواب بیدار شوید.

هدف این کتاب، ارائه تکه‌های کوچک و جالب در رابطه با نظم و انضباط شخصی است که به راحتی بتوانید آن‌ها را عملی کنید. مهم نیست نوشته‌های من چقدر با جزئیات باشد، شما همواره با انجام یک اقدام کوچک، بیشتر از خواندن ده کتاب از من یا خواندن دوباره و دوباره همین کتاب، یاد خواهید گرفت.

بگذارید مثالی بزنم؛ همانطور که برای روشن کردن آتش به جرقه‌ای نیرومند نیاز است، برای شروع یک کار ناخوشایند، مانند دوش آب سرد، به بیشترین میزان اراده نیاز دارید. اما پس از گذشت چند دقیقه، بدن شما با چالش سازگار می‌شود و تحمل آن آسان‌تر می‌شود.

این [فقط] حرف من است. برو و یک دوش آب سرد جانانه بگیر. تجربه احساسات دیوانه کننده، شروع به لرزیدن، وسوسه غیرقابل مقاومت برای باز کردن آب گرم و این فکر که آیا حتی یک ثانیه دیگر هم دوام می آوری را حس کن. بعد از دو سه دقیقه، احساس کن بدنت آرام می شود و دیگر آب سرد مثل وحشتناک ترین عذاب دنیا به نظر نمی رسد. از حمام بیرون بیا، در حالی که از اینکه توانستی بر ضعف اراده ات غلبه کنی، سرخوش هستی.

بار دیگر که با موقعیتی ناخوشایند روبرو شدید، به جای تکیه بر حرف‌های خوانده شده در کتاب، از تجربیات واقعی خودتان کمک بگیرید. به خودتان یادآوری کنید که همانطور که می‌توان با یک دوش آب سرد وفق پیدا کرد، در این موقعیت هم می‌توانید خودتان را تطبیق دهید.

روز 43: در مورد تلاش مستمر

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 42: On Diligent Practice

You can know how to win through strategy with the long sword, but it cannot be clearly explained in writing. You must practise diligently in order to understand how to win. —Miyamoto Musashi

Reading hundreds of books, blog posts, articles, and watching countless videos on self-discipline isn’t going to automatically reprogram your brain so that one day you’ll wake up with the self-control of a samurai.

The intention behind this book is to offer you quick, interesting tidbits related to self-discipline that you can easily act upon. No matter how detailed my writings are, you’ll always learn more by taking one little action than by reading ten of my books or re-reading the same book over and over again.

For example, I can tell you that the greatest amount of willpower is needed during the first few minutes of an uncomfortable task, such as taking a cold shower. Once a couple of minutes pass, your body will adapt to the challenge and it gets easier to handle.

But that’s just me talking. Go and actually take an ice-cold shower. Experience the wild emotions, start shivering, feel the overpowering temptation to turn on hot water, and wonder if you can last even a second longer, and then — two or three minutes later — feel your body start to relax, with the ice-cold water no longer feeling like the worst torture in the world. Then step out the shower feeling, elated that you managed to overcome your weakness of will.

The next time you face an uncomfortable situation, tap into your real-world experience — not mere words read in a book — to realize that, just like with an ice-cold shower, you can adapt to this situation, as well.

 

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.

روز 41: در بند خودبزرگ ‌بینی

  • Fazel Ahmadzadeh
  • پنجشنبه ۱۶ فروردين ۰۳
  • ۰۰:۴۷

روز ۴۱: در بند خودبزرگ ‌بینی

در روز چهل و یکم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد " خود بزرگ بینی Arrogance" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

ثروت را با آغوش باز بپذیر، اما دستت را برای نگه داشتن آن مشت نکن. مارکوس اورلیوس

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

هرگز انضباط شخصی را امری عادی تلقی نکنید؛ گمان نکنید چون بر وسوسه‌هایتان غلبه کرده‌اید، اکنون شکست‌ناپذیر هستید.

فروتنی نقش مهمی در کمک به حفظ کنترل بر خود ایفا می کند. فرد مغرور بیشتر احتمال دارد که بدون ضرورت اراده خود را آزمایش کند، که در نهایت منجر به سقوط او خواهد شد. این به دلیل سوگیری مهار (Restraint Bias) اتفاق می افتد، یعنی تمایل افراد به überschätzen (واژه آلمانی به معنای "دست بالا گرفتن") توانایی خود در کنترل رفتارهای تکانشی.

تحقیقات نشان می دهد افرادی که ایمان کاذبی به نیروی اراده خود دارند، بیش از حد در معرض وسوسه ها قرار می گیرند، مانند سیگاری هایی که ترک کرده اند اما خود را در موقعیت های وسوسه انگیز سیگار کشیدن قرار می دهند، که این امر خطر لغزش را افزایش می دهد.

فرض کنید نظم و انضباط شخصی شما مانند رفاه و آسایش است. ممکن است برای مدت طولانی همراه شما بماند، اما همچنین ممکن است ناپدید شود. در نتیجه، برای حفظ آن در زندگی خود سخت‌تر تلاش خواهید کرد. اگر با اشتباهاتی از بین رفت، آن را با آرامش بیشتری می‌پذیرید و به احتمال زیاد به سرعت آن را به دست خواهید آورد.

روز 42: در سایه تمرین مداوم

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 41: On Arrogance

Receive wealth or prosperity without arrogance; and be ready to let it go. —Marcus Aurelius

Never take self-discipline for granted or assume that if you can control your urges, you’re now invincible.

Humility plays an important role in helping you maintain self-control. An arrogant person will be more likely to unnecessarily test their willpower, which will eventually lead to their downfall. This happens because of the restraint bias — the tendency for people to overestimate how capable they are of controlling impulsive behaviors.

Research shows that people who had an inflated belief in their self-control overexposed themselves to temptations, such as recovering smokers putting themselves in situations tempting them to smoke, which increased the risk of a relapse.

Assume that your self-discipline is like prosperity. It’s possible that it will stay with you for a long time, but it’s also possible that it will disappear. Consequently, you’ll work harder to keep it in your life. If it does go away when you make some mistakes, you’ll accept it with more tranquility and be more likely to regain it quickly.

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.

روز 40: حرف زدن در مقابل اقدام کردن

  • Fazel Ahmadzadeh
  • چهارشنبه ۱۵ فروردين ۰۳
  • ۰۰:۳۶

روز 40: حرف زدن در مقابل اقدام کردن

در روز چهلم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد "حرف زدن در مقابل اقدام کردن Talking Vs. Doing" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

تمرین کردن حتی به اندازه کم بهتر از زیاد حرف زدن است. ضرب‌المثلی ذن که به مُوسو سوْسِکی نسبت داده شده است.

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

اعلام کردن تصمیم به تغییر به تمام دوستان، اعضای خانواده و همکاران و توضیح بیش از حد درباره چگونگی انجام آن، در بهترین حالت بی‌فایده و در بدترین حالت خرابکاری است.

اولین چیزی که باید بدانید، این است که همه از شنیدن اینکه می‌خواهید خودتان را ارتقا دهید، خوشحال نمی‌شوند. چون این کار باعث می‌شود تنبلی یا کمبود شجاعت آن‌ها به طرز دردناکی آشکار شود. به جای حمایت، ممکن است با انتقادهایی مواجه شوید که انگیزه شما برای دنبال کردن رویاهایتان را کم کند.

دوماً، تحقیقات نشان می‌دهد که اعلام برنامه‌هایتان باعث می‌شود کمتر برای رسیدن به آن‌ها انگیزه داشته باشید. با صحبت کردن در مورد برنامه‌هایتان، رضایت کاذبی به دست می‌آورید که قبلاً برای تغییر خود اقدام کرده‌اید و در نتیجه، احتمالاً اقدامات واقعی کمتری انجام خواهید داد. گویی با حرف زدن و گفتن به دیگران، تیک انجام کار را زده‌اید!

اگر می‌خواهید در مورد هدف جدیدتان به دوستان خود بگویید، کسی را انتخاب کنید که می‌دانید از شما حمایت می‌کند. علاوه بر این، به جای اینکه با غرور و خودستایی به آنها بگویید که بالاخره به آرزوهایتان می‌رسید، از آنها بخواهید در صورتی که به عهد خود وفا نکردید، شما را پاسخگو بدانند.

روز 41: در بند خود بزرگ بینی

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

 

Day 40: On Talking vs. Doing

It is better to practice a little than talk a lot. —A Zen saying, attributed to Muso Soseki

Announcing to all of your friends, family members, and colleagues that you’re going to change and going deep into details how you’re going to do it is useless at best and sabotaging at worst.

Firstly, not everyone will be happy to hear that you want to improve yourself because it will make it painfully obvious that they’re lazy or don’t have as much courage as you do. Instead of support, you can receive criticism that might make you less likely to act upon your dreams.

Secondly, research suggests that announcing your plans makes you less motivated to accomplish them. By talking about your plans, you get the erroneous satisfaction that you’ve already taken action to change yourself and consequently, you’re less likely to take real action.

رضایت کاذب : Erroneous Satisfaction

If you want to tell your friends about your new goal, choose a person whom you know will support you. In addition, instead of telling them in a self-congratulatory way that you’re finally going to achieve your dreams, ask them to hold you accountable if you don’t honor your resolution.

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.

روز 39: تعادل، همیشه هم خوب نیست

  • Fazel Ahmadzadeh
  • دوشنبه ۱۳ فروردين ۰۳
  • ۱۴:۵۰

روز ۳۹: تعادل، همیشه هم خوب نیست

در روز سی و نهم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد "تعادل، همیشه هم خوب نیست Moderation as a Bad Thing" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

گاهی اوقات، میانه‌روی مشاور بدی است. فائوستو سرچینیانی

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

در نوشته‌ی دیروز در مورد فواید تعادل صحبت کردیم. امروز می‌خواهیم از زاویه‌ی دیگری به این موضوع نگاه کنیم.

برخی افراد از تعادل به عنوان بهانه‌ای برای انجام ندادنِ بهترین کار خود استفاده می‌کنند و اغلب، mediocricy (معمولی بودن) را با تعادل اشتباه می‌گیرند.

"بذار تمومش کنیم. پنج دقیقه بیشتر از دیروز کار کردم. باید تعادل رو حفظ کنی."

" حتی اگه به راحتی میتونیم وزنه سنگین‌تری رو بلند کنیم، بهتره تو پنج جلسه تمرینی بعدی هم از همین وزنه استفاده کنیم. حفظ تعادل در کارها مهم است."

"دو سایز کم کردم. فکر می کنم هنوز کمی اضافه وزن دارم، اما نباید فراموش کنم که زیاده‌روی، اصلن خوب نیست."

اگر از میانه‌روی به عنوان بهانه‌ای برای کنار کشیدن از به چالش کشیدنِ محدودیت‌هایتان استفاده می‌کنید، درواقع میانه‌روی را با mediocricy (متوسط بودن) اشتباه گرفته‌اید. اگر وزنه‌ای را بلند می‌کنید که به زور می‌توانید آن را از زمین بلند کنید، کمی میانه‌روی برای شما مفید خواهد بود. اما اگر آن را به راحتی بلند می‌کنید و با خودتان می‌گویید که عالی کار می‌کنید، چون حداقل ورزش می‌کنید، به متوسط بودن اجازه می‌دهید تا رشدتان را محدود کند.

چسبیدن به کارهای آسان که به راحتی قابل دسترس هستند، اعتدال نیست.

برابری کردن میان mediocricy (متوسط بودن) و moderation (اعتدال) اغلب به داشتن استانداردهای پایین برمی‌گردد. کسی که فکر می‌کند هفته‌ای یک بار ورزش کردن فوق‌العاده است، چون بیشتر دوستانش فقط با کنترل تلویزیون ورزش می‌کنند، به احتمال زیاد قبل از اینکه به یاد میانه‌روی بیفتد، دست از تلاش برای پیشرفت برخواهد داشت.

اینجا منظور این نیست که خودتان را با دیگران مقایسه کنید؛ بلکه باید خودتان را با گذشته‌ی خودتان مقایسه کنید. اگر امروز (یک سال بعد از شروع ورزش کردن) هنوز همان تمرینات را با پیشرفت کم یا بدون پیشرفت انجام می‌دهید، شاید مفهوم میانه‌روی را با خودستایی اشتباه گرفته‌اید.

علاوه بر این (همانطور که قبلا در مورد اعتدال به عنوان یک چیز خوب صحبت کردیم)، در مورد اعتدال نیز باید میانه‌روی را رعایت کنید. همیشه نمی‌توان مسیر میانه را در پیش گرفت.

گاهی اوقات باید به جلو و گاهی اوقات به عقب حرکت کنید. ممکن است یک روز ۱۲ ساعت برای تکمیل یک پروژه مهم کار کنید تا بتوانید کل روز بعد را با خانواده خود بگذرانید. در این کار هیچ عدم تعادلی وجود ندارد، به شرطی که از یک افراط به دیگری (مانند کار به خانواده) بروید، بدون اینکه در هیچ کدام برای مدت طولانی گیر کنید.

روز 40: حرف زدن در مقابل اقدام کردن

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 39: On Moderation as a Bad Thing

Sometimes moderation is a bad counselor. —Fausto Cercignani

In yesterday’s entry, we talked about moderation being a good thing. Today we’ll approach the topic from a different perspective.

Some people use moderation as an excuse to not do their best, often mistaking mediocrity for moderation.

“Let’s call it a day. I’ve already worked five minutes more than yesterday. You gotta stay in balance.”

“Let’s stick with the same weight for the next five workouts, even though I can easily lift it. Moderation is key.”

“I’ve already gone down two sizes. I guess I’m still a bit overweight, but let’s not forget that going to the extreme is a bad thing.”

If you use moderation as an excuse not to push your limits, you’re mistaking moderation with mediocrity. If you’re trying to lift a weight that you can barely lift off the floor, some moderation will be good for you. If you’re lifting it like it’s a feather and telling yourself you’re still doing great because at least you’re exercising, you’re letting mediocrity limit your growth.

Sticking to easy things that are well within your grasp isn’t moderation.

Equating mediocrity with moderation largely comes down to having low standards. A person who thinks that exercising once a week is incredible because most of his friends only exercise with a TV remote will most likely stop challenging themselves well before it would be wise to remember about moderation.

That’s not to say that you should compare yourself to other people; compare yourself to yourself from the past. If today (a year since you started to exercise) you’re still performing the same exercises with little to no improvement, perhaps you’ve confused moderation with self-congratulation.

Moreover (as we’ve already covered when talking about moderation as a good thing), you should also apply moderation to moderation itself. It’s impossible to always follow the middle path.

Sometimes you’ll zig and sometimes you’ll zag. One day might spend 12 hours working on an important project so that you can spend the entire next day with your family. There’s nothing unbalanced in it, as long as you move from an extreme in one thing (like work) to an extreme in another (like family), without staying too long in either one.

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.