آموزش مکالمه زبان انگلیسی

نوشتن رزومه انگلیسی ، انگیزه نامه ، آموزش لغات ، اصطلاحات ، عبارات کاربردی و گرامر انگلیسی برای مکالمه و آیلتس

روز 44: نقش خوش بینی در انضباط شخصی

  • Fazel Ahmadzadeh
  • يكشنبه ۹ ارديبهشت ۰۳
  • ۱۷:۵۷

روز 44: نقش خوش بینی در انضباط شخصی

در روز چهل و چهارم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی، درباره "نقش خوش بینی در انضباط فردی On Optimism" می خوانیم.

ترجمه: فاضل احمدزاده

خوش بینی و مثبت اندیشی، ایمانی است که به موفقیت منجر می شود؛ بدون امید هیچ کاری نمی توان انجام داد. - هلن کلر

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

اگر می‌خواهید نظم و انضباط شخصی و فردی را در خود ایجاد کنید، داشتن نگرش مثبت ضروری است. چه فایده‌ای دارد که خود را از لذت‌های لحظه‌ای محروم کنید، در حالی که باور ندارید در آینده پاداش بهتری برای آن دریافت خواهید کرد؟

اگر از بدبینی رنج می برید، بدانید که به موازات بهبود کنترل خود، باید توانایی دیدن دنیا با رنگ های روشن تر را نیز تقویت کنید. سه گام آسان که می توانید امروز برای خوش بین تر شدن بردارید عبارتند از:

1 - بابت چیزهایی که هم اکنون دارید، قدردانی کنید. اگر امروز از داشته‌هایتان خوشحال نباشید، فردا هم از داشته‌هایتان خوشحال نخواهید شد.

۲. رویدادهای منفی را به فرصت و درس تبدیل کنید. یک رویداد تنها در صورتی برای شما بد است که خودتان آن را بد بدانید. به آن به عنوان یک درس یا فرصتی برای تغییر زندگی خود فکر کنید تا به آن معنای مثبتی بدهید.

۳. خود را با ورودی های مثبت احاطه کنید. اگر فقط اخبار ترسناک بخوانید و با غرغروهای بدبین معاشرت کنید، به سختی می توانید خوش بینی را بروز دهید.

 

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

 

Day 43: On Optimism

Optimism is the faith that leads to achievement; nothing can be done without hope. - Helen Keller 43

A positive attitude is essential if you want to build self-discipline. What’s the point of denying yourself instant gratification if you don’t believe that you’ll get a greater compensation for it in the future?

If you suffer from pessimism, realize that along with improving your self-control, you’ll need to improve your ability to see the world in brighter colors. Three easy steps you can take today to become more optimistic include:

1. Express gratitude for what you already have. If you can’t be happy with what you have today, you won’t be happy with what you have tomorrow.

2. Reframe negative events into opportunities and lessons. An event is bad for you only if you decide it is. Think of it as a lesson or an opportunity to change your life, in order to give it a positive meaning.

3. Surround yourself with positive input. If you only read fearmongering news and hang out with pessimistic grumblers, you’ll have a hard time exhibiting optimism.

 

نحوه استفاده از لغت Lead در رزومه انگلیسی :

Led a team of 5 developers to complete a new e-commerce platform on time and under budget

رهبری یک تیم توسعه 5 نفره برای کامل کردن یک پلتفورم تجاری جدید تحت زمان بندی و بودجه مشخص
 

روز 43: در مورد تلاش مستمر

  • Fazel Ahmadzadeh
  • سه شنبه ۲۱ فروردين ۰۳
  • ۰۳:۰۹

روز 43: در مورد تلاش مستمر

در روز چهل و سوم از هفته هفتم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد "تلاش مستمر Making Continuous Efforts" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

نبوغ اغلب فقط نیروی تلاش مداوم است. خط باریک بین شکست و موفقیت به قدری نامحسوس است که به سختی متوجه عبور از آن می شویم - آنقدر باریک که اغلب روی آن خط هستیم و نمی دانیم. چه تعداد افراد در زمانی دست از تلاش کشیده اند که با کمی تلاش بیشتر، کمی صبر بیشتر، به موفقیت دست می یافتند. همانطور که جزر و مد به بیرون می رود، به داخل نیز باز می گردد. در تجارت، گاهی اوقات ممکن است چشم اندازها تاریک به نظر برسند، در حالی که در واقع در حال تغییر هستند. کمی پشتکار بیشتر، کمی تلاش بیشتر، و آنچه شکست ناامیدکننده به نظر می رسید ممکن است به موفقیت درخشان تبدیل شود. هیچ شکستی جز دست کشیدن از تلاش وجود ندارد. هیچ شکستی جز از درون نیست، هیچ مانع واقعا غیرقابل عبوری جز ضعف ذاتیِ هدف ما وجود ندارد. -  البرت هابرد

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

من یک صخره‌نورد حرفه‌ای هستم. در صخره‌نوردی، به خصوص زمانی که مسیرهای طولانی را بالا می‌روم، ساعدهایم به قدری خسته می‌شوند که دیگر نمی‌توانم سنگ را بگیرم.  کوه‌نوردانی که از شکست می‌ترسند، اغلب از حمایت‌کننده خود می‌خواهند طناب را بکشد تا استراحت کنند و با نیرویی دوباره تلاش کنند.

در حالی که این استراتژی برای یادگیری صعود از یک مسیر دشوار مناسب است، گاهی اوقات باعث می‌شود کوهنورد فرصت یک صعود «آنسایت» (صعود تمیز بدون تمرین قبلی مسیر) یا «ردپوینت» (تکمیل مسیر بدون استراحت روی طناب) را از دست بدهد. دلیل آن هم این است که فرد درست بعد از اینکه احساس ناراحتی شدید می‌کند، خیلی زود تسلیم می‌شود.

حتی زمانی که به زحمت می توانید به دیوار بچسبید، اغلب می توانید یک یا دو حرکت دیگر انجام دهید - و این حرکات ممکن است برای ارتقاء موقعیت شما به یک حالت استراحت کافی باشد، جایی که بتوانید با خیال راحت دوباره انرژی بگیرید و بدون آویزان شدن به طناب به بالا رفتن ادامه دهید.

در بسیاری از زمینه‌های زندگی هم همین‌طور است. فکر می‌کنید دیگر نمی‌توانید ادامه دهید، انضباط شخصی تمام شده و وقت تسلیم شدن است، در حالی که در واقعیت، کمی بیشتر پافشاری کردن تنها چیزی است که شما را از موفقیت جدا می‌کند.

بـارِ دیگر که احساس تسلیم‌ شدن کردید، خودتان را متقاعد کنید که کمی بیشتر تلاش کنید. به احتمال زیاد، موفقیتِ شما نزدیک است.

روز 44: نقش خوش بینی در انضباط شخصی

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

 

Day 43: On Making Continuous Efforts

Genius is often only the power of making continuous efforts. The line between failure and success is so fine that we scarcely know when we pass it — so fine that we are often on the line and do not know it. How many a man has thrown up his hands at a time when a little more effort, a little more patience, would have achieved success. As the tide goes clear out, so it comes clear in. In business sometimes prospects may seem darkest when really they are on the turn. A little more persistence, a little more effort, and what seemed hopeless failure may turn to glorious success. There is no failure except in no longer trying. There is no defeat except from within, no really insurmountable barrier save our own inherent weakness of purpose. —Elbert Hubbard

I’m an avid rock climber. In rock climbing, particularly when climbing long routes, your forearms can get pumped to such an extent that you can no longer hold onto the rock. Climbers afraid of failing will often ask their belayer to take in the rope so that they can rest and try again with renewed strength.

While this strategy is good for learning how to climb a difficult route, sometimes it costs a climber an on-sight (a clean ascent with no prior practice of the route) or a redpoint (completing a route without resting on the rope) because they give up too quickly, right after they start feeling overpowering discomfort.

Even when you can barely hold onto the wall, often you can still perform one or two moves more — and those moves may be enough to upgrade your position to a rest stance where you can safely recharge and continue climbing without resting on the rope.

It’s the same with many other areas of life. You believe that you can’t go on any longer, that your self-discipline has run out and it’s time to throw up your hands in defeat, while in reality, persisting just a little bit longer is all that separates you from success.

The next time you feel like giving up, persuade yourself to push a little bit longer. Chances are, success is right around the corner.

از لغت بسیار عالی و مناسب Persistance می توانیم برای نوشتن شرح وظایف در رزومه انگلیسی استفاده کنیم. به دو مثال زیر دقت کنید:
 

  • Persistence in meeting and exceeding sales targets by 15% consistently over the past two years.
  • Demonstrated persistence in troubleshooting complex technical issues, resulting in a 20% reduction in downtime.

 

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.

روز 42: در سایه تمرین مداوم

  • Fazel Ahmadzadeh
  • شنبه ۱۸ فروردين ۰۳
  • ۰۰:۳۳

روز 42: در سایه تمرین مداوم

در روز چهل و دوم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد" تمرین مداوم Diligent Practice" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

بهره‌وری از استراتژی برای پیروزی با شمشیر بلند قابل درک است، اما نمی‌توان آن را به طور واضح با کلمات منتقل کرد. برای درکِ فنونِ غلبه، تمرین مداوم ضروری است. - میاموتو موساشی

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

با خواندن صدها کتاب، پست‌های وبلاگ، مقاله و تماشای فیلم‌های بی‌شمار در مورد نظم و انضباط شخصی، مغز شما به طور خودکار بازنویسی نمی‌شود تا اینکه یک روز با اراده‌ی یک سامورایی از خواب بیدار شوید.

هدف این کتاب، ارائه تکه‌های کوچک و جالب در رابطه با نظم و انضباط شخصی است که به راحتی بتوانید آن‌ها را عملی کنید. مهم نیست نوشته‌های من چقدر با جزئیات باشد، شما همواره با انجام یک اقدام کوچک، بیشتر از خواندن ده کتاب از من یا خواندن دوباره و دوباره همین کتاب، یاد خواهید گرفت.

بگذارید مثالی بزنم؛ همانطور که برای روشن کردن آتش به جرقه‌ای نیرومند نیاز است، برای شروع یک کار ناخوشایند، مانند دوش آب سرد، به بیشترین میزان اراده نیاز دارید. اما پس از گذشت چند دقیقه، بدن شما با چالش سازگار می‌شود و تحمل آن آسان‌تر می‌شود.

این [فقط] حرف من است. برو و یک دوش آب سرد جانانه بگیر. تجربه احساسات دیوانه کننده، شروع به لرزیدن، وسوسه غیرقابل مقاومت برای باز کردن آب گرم و این فکر که آیا حتی یک ثانیه دیگر هم دوام می آوری را حس کن. بعد از دو سه دقیقه، احساس کن بدنت آرام می شود و دیگر آب سرد مثل وحشتناک ترین عذاب دنیا به نظر نمی رسد. از حمام بیرون بیا، در حالی که از اینکه توانستی بر ضعف اراده ات غلبه کنی، سرخوش هستی.

بار دیگر که با موقعیتی ناخوشایند روبرو شدید، به جای تکیه بر حرف‌های خوانده شده در کتاب، از تجربیات واقعی خودتان کمک بگیرید. به خودتان یادآوری کنید که همانطور که می‌توان با یک دوش آب سرد وفق پیدا کرد، در این موقعیت هم می‌توانید خودتان را تطبیق دهید.

روز 43: در مورد تلاش مستمر

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 42: On Diligent Practice

You can know how to win through strategy with the long sword, but it cannot be clearly explained in writing. You must practise diligently in order to understand how to win. —Miyamoto Musashi

Reading hundreds of books, blog posts, articles, and watching countless videos on self-discipline isn’t going to automatically reprogram your brain so that one day you’ll wake up with the self-control of a samurai.

The intention behind this book is to offer you quick, interesting tidbits related to self-discipline that you can easily act upon. No matter how detailed my writings are, you’ll always learn more by taking one little action than by reading ten of my books or re-reading the same book over and over again.

For example, I can tell you that the greatest amount of willpower is needed during the first few minutes of an uncomfortable task, such as taking a cold shower. Once a couple of minutes pass, your body will adapt to the challenge and it gets easier to handle.

But that’s just me talking. Go and actually take an ice-cold shower. Experience the wild emotions, start shivering, feel the overpowering temptation to turn on hot water, and wonder if you can last even a second longer, and then — two or three minutes later — feel your body start to relax, with the ice-cold water no longer feeling like the worst torture in the world. Then step out the shower feeling, elated that you managed to overcome your weakness of will.

The next time you face an uncomfortable situation, tap into your real-world experience — not mere words read in a book — to realize that, just like with an ice-cold shower, you can adapt to this situation, as well.

 

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.

روز 41: در بند خودبزرگ ‌بینی

  • Fazel Ahmadzadeh
  • پنجشنبه ۱۶ فروردين ۰۳
  • ۰۰:۴۷

روز ۴۱: در بند خودبزرگ ‌بینی

در روز چهل و یکم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد " خود بزرگ بینی Arrogance" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

ثروت را با آغوش باز بپذیر، اما دستت را برای نگه داشتن آن مشت نکن. مارکوس اورلیوس

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

هرگز انضباط شخصی را امری عادی تلقی نکنید؛ گمان نکنید چون بر وسوسه‌هایتان غلبه کرده‌اید، اکنون شکست‌ناپذیر هستید.

فروتنی نقش مهمی در کمک به حفظ کنترل بر خود ایفا می کند. فرد مغرور بیشتر احتمال دارد که بدون ضرورت اراده خود را آزمایش کند، که در نهایت منجر به سقوط او خواهد شد. این به دلیل سوگیری مهار (Restraint Bias) اتفاق می افتد، یعنی تمایل افراد به überschätzen (واژه آلمانی به معنای "دست بالا گرفتن") توانایی خود در کنترل رفتارهای تکانشی.

تحقیقات نشان می دهد افرادی که ایمان کاذبی به نیروی اراده خود دارند، بیش از حد در معرض وسوسه ها قرار می گیرند، مانند سیگاری هایی که ترک کرده اند اما خود را در موقعیت های وسوسه انگیز سیگار کشیدن قرار می دهند، که این امر خطر لغزش را افزایش می دهد.

فرض کنید نظم و انضباط شخصی شما مانند رفاه و آسایش است. ممکن است برای مدت طولانی همراه شما بماند، اما همچنین ممکن است ناپدید شود. در نتیجه، برای حفظ آن در زندگی خود سخت‌تر تلاش خواهید کرد. اگر با اشتباهاتی از بین رفت، آن را با آرامش بیشتری می‌پذیرید و به احتمال زیاد به سرعت آن را به دست خواهید آورد.

روز 42: در سایه تمرین مداوم

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 41: On Arrogance

Receive wealth or prosperity without arrogance; and be ready to let it go. —Marcus Aurelius

Never take self-discipline for granted or assume that if you can control your urges, you’re now invincible.

Humility plays an important role in helping you maintain self-control. An arrogant person will be more likely to unnecessarily test their willpower, which will eventually lead to their downfall. This happens because of the restraint bias — the tendency for people to overestimate how capable they are of controlling impulsive behaviors.

Research shows that people who had an inflated belief in their self-control overexposed themselves to temptations, such as recovering smokers putting themselves in situations tempting them to smoke, which increased the risk of a relapse.

Assume that your self-discipline is like prosperity. It’s possible that it will stay with you for a long time, but it’s also possible that it will disappear. Consequently, you’ll work harder to keep it in your life. If it does go away when you make some mistakes, you’ll accept it with more tranquility and be more likely to regain it quickly.

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.

روز 40: حرف زدن در مقابل اقدام کردن

  • Fazel Ahmadzadeh
  • چهارشنبه ۱۵ فروردين ۰۳
  • ۰۰:۳۶

روز 40: حرف زدن در مقابل اقدام کردن

در روز چهلم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد "حرف زدن در مقابل اقدام کردن Talking Vs. Doing" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

تمرین کردن حتی به اندازه کم بهتر از زیاد حرف زدن است. ضرب‌المثلی ذن که به مُوسو سوْسِکی نسبت داده شده است.

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

اعلام کردن تصمیم به تغییر به تمام دوستان، اعضای خانواده و همکاران و توضیح بیش از حد درباره چگونگی انجام آن، در بهترین حالت بی‌فایده و در بدترین حالت خرابکاری است.

اولین چیزی که باید بدانید، این است که همه از شنیدن اینکه می‌خواهید خودتان را ارتقا دهید، خوشحال نمی‌شوند. چون این کار باعث می‌شود تنبلی یا کمبود شجاعت آن‌ها به طرز دردناکی آشکار شود. به جای حمایت، ممکن است با انتقادهایی مواجه شوید که انگیزه شما برای دنبال کردن رویاهایتان را کم کند.

دوماً، تحقیقات نشان می‌دهد که اعلام برنامه‌هایتان باعث می‌شود کمتر برای رسیدن به آن‌ها انگیزه داشته باشید. با صحبت کردن در مورد برنامه‌هایتان، رضایت کاذبی به دست می‌آورید که قبلاً برای تغییر خود اقدام کرده‌اید و در نتیجه، احتمالاً اقدامات واقعی کمتری انجام خواهید داد. گویی با حرف زدن و گفتن به دیگران، تیک انجام کار را زده‌اید!

اگر می‌خواهید در مورد هدف جدیدتان به دوستان خود بگویید، کسی را انتخاب کنید که می‌دانید از شما حمایت می‌کند. علاوه بر این، به جای اینکه با غرور و خودستایی به آنها بگویید که بالاخره به آرزوهایتان می‌رسید، از آنها بخواهید در صورتی که به عهد خود وفا نکردید، شما را پاسخگو بدانند.

روز 41: در بند خود بزرگ بینی

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

 

Day 40: On Talking vs. Doing

It is better to practice a little than talk a lot. —A Zen saying, attributed to Muso Soseki

Announcing to all of your friends, family members, and colleagues that you’re going to change and going deep into details how you’re going to do it is useless at best and sabotaging at worst.

Firstly, not everyone will be happy to hear that you want to improve yourself because it will make it painfully obvious that they’re lazy or don’t have as much courage as you do. Instead of support, you can receive criticism that might make you less likely to act upon your dreams.

Secondly, research suggests that announcing your plans makes you less motivated to accomplish them. By talking about your plans, you get the erroneous satisfaction that you’ve already taken action to change yourself and consequently, you’re less likely to take real action.

رضایت کاذب : Erroneous Satisfaction

If you want to tell your friends about your new goal, choose a person whom you know will support you. In addition, instead of telling them in a self-congratulatory way that you’re finally going to achieve your dreams, ask them to hold you accountable if you don’t honor your resolution.

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.

روز 39: تعادل، همیشه هم خوب نیست

  • Fazel Ahmadzadeh
  • دوشنبه ۱۳ فروردين ۰۳
  • ۱۴:۵۰

روز ۳۹: تعادل، همیشه هم خوب نیست

در روز سی و نهم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد "تعادل، همیشه هم خوب نیست Moderation as a Bad Thing" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

گاهی اوقات، میانه‌روی مشاور بدی است. فائوستو سرچینیانی

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

در نوشته‌ی دیروز در مورد فواید تعادل صحبت کردیم. امروز می‌خواهیم از زاویه‌ی دیگری به این موضوع نگاه کنیم.

برخی افراد از تعادل به عنوان بهانه‌ای برای انجام ندادنِ بهترین کار خود استفاده می‌کنند و اغلب، mediocricy (معمولی بودن) را با تعادل اشتباه می‌گیرند.

"بذار تمومش کنیم. پنج دقیقه بیشتر از دیروز کار کردم. باید تعادل رو حفظ کنی."

" حتی اگه به راحتی میتونیم وزنه سنگین‌تری رو بلند کنیم، بهتره تو پنج جلسه تمرینی بعدی هم از همین وزنه استفاده کنیم. حفظ تعادل در کارها مهم است."

"دو سایز کم کردم. فکر می کنم هنوز کمی اضافه وزن دارم، اما نباید فراموش کنم که زیاده‌روی، اصلن خوب نیست."

اگر از میانه‌روی به عنوان بهانه‌ای برای کنار کشیدن از به چالش کشیدنِ محدودیت‌هایتان استفاده می‌کنید، درواقع میانه‌روی را با mediocricy (متوسط بودن) اشتباه گرفته‌اید. اگر وزنه‌ای را بلند می‌کنید که به زور می‌توانید آن را از زمین بلند کنید، کمی میانه‌روی برای شما مفید خواهد بود. اما اگر آن را به راحتی بلند می‌کنید و با خودتان می‌گویید که عالی کار می‌کنید، چون حداقل ورزش می‌کنید، به متوسط بودن اجازه می‌دهید تا رشدتان را محدود کند.

چسبیدن به کارهای آسان که به راحتی قابل دسترس هستند، اعتدال نیست.

برابری کردن میان mediocricy (متوسط بودن) و moderation (اعتدال) اغلب به داشتن استانداردهای پایین برمی‌گردد. کسی که فکر می‌کند هفته‌ای یک بار ورزش کردن فوق‌العاده است، چون بیشتر دوستانش فقط با کنترل تلویزیون ورزش می‌کنند، به احتمال زیاد قبل از اینکه به یاد میانه‌روی بیفتد، دست از تلاش برای پیشرفت برخواهد داشت.

اینجا منظور این نیست که خودتان را با دیگران مقایسه کنید؛ بلکه باید خودتان را با گذشته‌ی خودتان مقایسه کنید. اگر امروز (یک سال بعد از شروع ورزش کردن) هنوز همان تمرینات را با پیشرفت کم یا بدون پیشرفت انجام می‌دهید، شاید مفهوم میانه‌روی را با خودستایی اشتباه گرفته‌اید.

علاوه بر این (همانطور که قبلا در مورد اعتدال به عنوان یک چیز خوب صحبت کردیم)، در مورد اعتدال نیز باید میانه‌روی را رعایت کنید. همیشه نمی‌توان مسیر میانه را در پیش گرفت.

گاهی اوقات باید به جلو و گاهی اوقات به عقب حرکت کنید. ممکن است یک روز ۱۲ ساعت برای تکمیل یک پروژه مهم کار کنید تا بتوانید کل روز بعد را با خانواده خود بگذرانید. در این کار هیچ عدم تعادلی وجود ندارد، به شرطی که از یک افراط به دیگری (مانند کار به خانواده) بروید، بدون اینکه در هیچ کدام برای مدت طولانی گیر کنید.

روز 40: حرف زدن در مقابل اقدام کردن

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 39: On Moderation as a Bad Thing

Sometimes moderation is a bad counselor. —Fausto Cercignani

In yesterday’s entry, we talked about moderation being a good thing. Today we’ll approach the topic from a different perspective.

Some people use moderation as an excuse to not do their best, often mistaking mediocrity for moderation.

“Let’s call it a day. I’ve already worked five minutes more than yesterday. You gotta stay in balance.”

“Let’s stick with the same weight for the next five workouts, even though I can easily lift it. Moderation is key.”

“I’ve already gone down two sizes. I guess I’m still a bit overweight, but let’s not forget that going to the extreme is a bad thing.”

If you use moderation as an excuse not to push your limits, you’re mistaking moderation with mediocrity. If you’re trying to lift a weight that you can barely lift off the floor, some moderation will be good for you. If you’re lifting it like it’s a feather and telling yourself you’re still doing great because at least you’re exercising, you’re letting mediocrity limit your growth.

Sticking to easy things that are well within your grasp isn’t moderation.

Equating mediocrity with moderation largely comes down to having low standards. A person who thinks that exercising once a week is incredible because most of his friends only exercise with a TV remote will most likely stop challenging themselves well before it would be wise to remember about moderation.

That’s not to say that you should compare yourself to other people; compare yourself to yourself from the past. If today (a year since you started to exercise) you’re still performing the same exercises with little to no improvement, perhaps you’ve confused moderation with self-congratulation.

Moreover (as we’ve already covered when talking about moderation as a good thing), you should also apply moderation to moderation itself. It’s impossible to always follow the middle path.

Sometimes you’ll zig and sometimes you’ll zag. One day might spend 12 hours working on an important project so that you can spend the entire next day with your family. There’s nothing unbalanced in it, as long as you move from an extreme in one thing (like work) to an extreme in another (like family), without staying too long in either one.

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.

روز 38: تعادل به عنوان کلید یک زندگی باانضباط

  • Fazel Ahmadzadeh
  • شنبه ۱۱ فروردين ۰۳
  • ۲۲:۳۰

روز ۳۸: تعادل به عنوان کلید یک زندگی باانضباط

در روز سی و هشتم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد "تعادل به عنوان کلید یک زندگی با انضباط Moderation as a good thing" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

ای راهبان، این دو افراط برای کسی که زندگی دنیوی را رها کرده است، مناسب نیستند. کدام دو تا؟ یکی تسلیم شدن به لذت‌های حسی است که پست، حقیر، راه عامه مردم، ناشایست و بی‌فایده است؛ و دیگری آزار دادن خود است که دردناک، ناشایست و بی‌فایده است. تاثاتاگاتا با اجتناب از هر دو این افراط‌ها، به راه میانه دست یافته است؛ راهی که بینش، دانش و آرامش، معرفت، روشنگری و نیروانا را به ارمغان می‌آورد. - گوتاما بودا

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

وقتی تصمیمات قاطعی برای بهبود خود می گیرید، ممکن است وسوسه شوید که خودتان را فراتر از توانایی هایتان تحت فشار قرار دهید. جاه طلبی یک فضیلت است، اما حرکت از یک افراط به دیگری خطرناک است.

اگر در حال حاضر برای افزایش بهره‌وری با مشکل روبرو هستید، خودتان را مجبور نکنید که شانزده ساعت در روز کار کنید. اگر در کنترل اشتهای خود مشکل دارید، یک رژیم غذایی یک هفته‌ای سخت نگیرید. اگر نمی‌توانید به جای آسانسور از پله‌ها بالا بروید، انتظار نداشته باشید که بتوانید یک برنامه‌ی تمرینی که نیاز به تمرین هر روزه دارد را دنبال کنید.

مسیر میانه را پیدا کنید، حداقل چند هفته به آن پایبند باشید، و سپس بر اساس نتایجی که به دست می آورید، تصمیم بگیرید که آیا می توانید محدودیت های خود را بیشتر گسترش دهید یا قبل از پیشرفت به زمان بیشتری نیاز دارید.

در حالیکه به شدت به شکستن محدودیت‌ها و کشف مرزها اعتقاد دارم، اما برای رسیدن به نتایج خوب لازم نیست خودتان را عذاب دهید. تحمل سختی‌های مفرط برخی مزایا دارد، اما در دراز مدت غیرقابل دوام و حتی خطرناک است.

به یاد داشته باشید که در همه چیز تعادل وجود داشته باشد، حتی در تعادل. گاهی اوقات نیاز به رویکردی افراطی‌تر برای مدت کوتاهی است و گاهی اوقات، تعیین اهداف پایین‌تر مفید است. در هر کاری که انجام می‌دهید، سعی کنید وقت زیادی را تلف نکنید، اما همچنین مطمئن شوید که زندگی شما به زندگی یک زاهد خودآزار تبدیل نشده است.

روز 39: تعادل همیشه هم خوب نیست

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 38: On Moderation as a Good Thing

Monks, these two extremes ought not to be practiced by one who has gone forth from the household life. What are the two? There is addiction to indulgence of sense-pleasures, which is low, coarse, the way of ordinary people, unworthy, and unprofitable; and there is addiction to self-mortification, which is painful, unworthy, and unprofitable. Avoiding both these extremes, the Tathagata has realized the Middle Path; it gives vision, gives knowledge, and leads to calm, to insight, to enlightenment and to Nibbana. —Gautama Buddha

When you set firm resolutions to improve yourself, you might be tempted to push your limits well outside of what you’re capable of doing. Ambitiousness is a virtue, but there’s danger involved in going from one extreme to another.

If you’re currently struggling to be productive, don’t force yourself to work sixteen hours a day. If you’re struggling to control your appetite, don’t impose a week-long fast. If you can’t find it in you to choose the stairs over the elevator, don’t expect that you’ll maintain a workout plan that requires you to work out every single day.

Find the middle path, stick to it for at least several weeks, and then, based on the results you get, decide whether you can further stretch your limits or require more time before advancing.

As much as I believe in pushing your boundaries and exploring the extremes, you don’t need to put yourself through mortification to achieve good results. Subjecting yourself to extreme hardships has some merits, but over the long term it’s unsustainable, if not downright dangerous.

Remember that there should be moderation in all things, including moderation itself. Sometimes a more extreme approach is needed for a short period of time, and sometimes it’s beneficial to set your goals lower. In whatever you do, seek to not spend too much time loafing around, but also make sure that your life hasn’t turned into the life of a self-flagellating ascetic.

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.

روز 37: رویارویی با مقاومت اولیه

  • Fazel Ahmadzadeh
  • پنجشنبه ۹ فروردين ۰۳
  • ۲۰:۵۰

روز 37: رویارویی با مقاومت اولیه

در روز سی و هفتم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد "رویارویی با مقاومت اولیه On Initial Resistance" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

در برابر وسوسه‌ها، ایستادگی در ابتدای راه آسان‌تر از انتهای آن است. لئوناردو داوینچی

کتاب 365 روز

برای اینکه در محل کار دچار به تعویق انداختن کارها نشوم، از قانونی به نام "قانون صفر ثانیه" استفاده می‌کنم. به محض اینکه متوجه می‌شوم در حال اتلاف وقت برای فرار از کار هستم، بلافاصله هر کار غیرمولد و بی‌حاصلی که انجام می‌دهم را متوقف کرده و شروع به کار واقعی می‌کنم.

اگر به خودم اجازه دهم که در مورد شروع کار تردید کنم، مقاومت درونم به مرور بیشتر می‌شود و به زودی آنقدر برایم سخت خواهد شد که ممکن است در کل روز نتوانم هیچ کار مفیدی انجام دهم.

این ترفند به این دلیل موثر است که (همانطور که لئوناردو داوینچی گفته است) مقاومت در ابتدای کار قوی‌تر است. هنگامی که انجام یک کار ناخوشایند را شروع می‌کنید و کمی پیشرفت به دست می‌آورید، پایبند ماندن به آن کار از تسلیم شدن و بازگشت به تعویق انداختن، آسان‌تر می‌شود.

هر زمان که متوجه شدید کاری ناخوشایند را به تعویق می‌اندازید، بلافاصله عمل کنید و همین حالا آن را انجام دهید. هر چه زودتر عمل کنید، زودتر از شر آن خلاص خواهید شد.

برای مثال، من همیشه ظروف پخت‌وپز شام را قبل از غذا خوردن می‌شویم. به این ترتیب، می‌توانم شامم را بدون فکر ناخوشایندِ شستنِ ظروف و قابلمه‌های کثیف بعد از غذا، با آرامش بیشتری میل کنم.

عادت‌های کوچک این‌چنینی می‌توانند به شکل‌گیری عادت انجام دادن کارهای سخت در همان لحظه کمک کنند، به جای اینکه اجازه دهید همهٔ وظایف دشوار مثل انبوهی از کارهای عقب‌افتاده در محل کار جمع شوند. هنگامی که این عادت را در خود نهادینه کنید، تأثیر به تعویق انداختن کارها را در زندگی‌تان به میزان قابل توجهی کاهش می‌دهید و در عین حال، از آرامش بیشتری نیز برخوردار خواهید شد!

عادت‌های کوچک این‌چنینی می‌توانند به شکل‌گیری عادتِ انجام دادنِ "اول" کارهای سخت کمک کنند، در نتیجه اجازه نمی دهیم که همهٔ وظایف دشوار مانند انبوهی از کارهای عقب‌افتاده در محل کار تلنبار شوند. هنگامی که این عادت را در خود نهادینه کنید، تأثیر تنبلی را در زندگی‌تان به میزان قابل توجهی کاهش خواهید داد و در عین حال، از آرامش بیشتری بهره‌مند خواهید شد.

روز 38: تعادل به عنوان کلید یک زندگی با انضباط

 

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 37: On Initial Resistance

It is easier to resist at the beginning than at the end. —Leonardo da Vinci

To avoid procrastination at work, I use a rule I like to call “the zero-second rule”: the moment I realize that I’m wasting my time to avoid work, I immediately stop whatever unproductive thing I’m doing and start working.

If I let myself ponder whether I want to start working or not, my resistance will only grow, and soon, it will be so difficult to overcome that I may fail to accomplish anything productive for the rest of the day.

This trick works because (like Leonardo da Vinci said) resistance is greatest at the beginning. Once you start performing an unpleasant task and gain some momentum, it’s easier to stick to the task than to give up and return to procrastination.

Whenever you catch yourself putting off something unpleasant, act right away and deal with it now. The sooner you act, the sooner you’ll be done with it.

For example, I always wash the cookware I used to cook my dinner before I eat my meal. This way I can eat my dinner without the unpleasant thought in the back of my mind that I’ll not only have to wash the dishes, but also the pots and pans I used for cooking.

Small habits like that can help establish a habit of choosing to do the hard things now instead of letting all the hard tasks accumulate like a backlog at work. When you adopt this habit, you’ll greatly reduce the impact of procrastination on your life — and enjoy more tranquility to boot!

روز 36: فراتر رفتن از محدودیت‌ها به صورت گام به گام

  • Fazel Ahmadzadeh
  • چهارشنبه ۸ فروردين ۰۳
  • ۰۱:۵۹

روز ۳۶: فراتر رفتن از محدودیت‌ها به صورت گام به گام

در روز سی و ششم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد "فراتر رفتن از محدودیت ها به صورت گام به گام On pushing your limits Step by Step" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

اون روز، بی‌هیچ دلیل خاصی، تصمیم گرفتم کمی بدوم. پس تا آخر جاده دویدم. وقتی رسیدم، با خودم فکر کردم شاید تا آخر شهر بدوم. و وقتی به اونجا رسیدم، با خودم فکر کردم شاید فقط کلِ گرین‌بو کانتی رو بدوم. بعدش به خودم گفتم، حالا که تا اینجا دویدم، شاید کل ایالت آلاباما رو بدوم. و همین کار رو هم کردم. کل آلاباما رو دویدم. بدون هیچ دلیل خاصی، فقط به دویدن ادامه دادم. تا اقیانوس دویدم. و وقتی رسیدم، با خودم فکر کردم، حالا که تا اینجا اومدم، ممکنه ارزشش رو داشته باشه که برگردم و به دویدن ادامه بدم. وقتی به اقیانوس دیگه‌ای رسیدم، با خودم فکر کردم، حالا که تا اینجا اومدم، بهتره برگردم و به دویدن ادامه بدم. —فورست گامپ

قانونی وجود ندارد که بگوید اگر می‌خواهید انضباط شخصی را در خود پرورش دهید، باید بلافاصله ساعت چهار صبح از خواب بیدار شوید، فقط سبزیجات و میوه بخورید، ۱۲ ساعت در هفت روز هفته به طور مولد کار کنید و از هر لذتی پرهیز کنید و سعی کنید زندگی یک زاهد قرون وسطایی را تقلید نمایید.

گذشته از این واقعیت که اکثر این عادات برای انضباط شخصی ضروری نیستند، خودکنترلی یک شبه ساخته نمی‌شود. شما آن را گام به گام – با شروع از یک چالش آسان و سپس بنا کردن بر روی آن – می‌سازید.

برای شروع سفر به سوی خودِ جدیدتان، به کارهای سخت و طاقت‌فرسا نیاز ندارید. احساس اضطراب یا گناه نکنید که برنامه‌ی ورزشی‌تان را با ۵ دقیقه پیاده‌روی شروع می‌کنید، یا برنامه‌ی تغذیه‌ی جدیدتان را با تصمیم اضافه کردن یک وعده سبزیجات و حذف یک شکلات در روز آغاز می‌نمایید. آن را امتحان کنید، ببینید چه اتفاقی می‌افتد، و اگر موثر بود، چالشی بزرگ‌تر را برای خودتان تعیین کنید.

روز 37: رویارویی با مقاومت اولیه

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 36: On Pushing Your Limits Step by Step

That day, for no particular reason, I decided to go for a little run. So I ran to the end of the road. And when I got there, I thought maybe I’d run to the end of town. And when I got there, I thought maybe I’d just run across Greenbow County. And I figured, since I run this far, maybe I’d just run across the great state of Alabama. And that’s what I did. I ran clear across Alabama. For no particular reason I just kept on going. I ran clear to the ocean. And when I got there, I figured, since I’d gone this far, I might as well turn around, just keep on going. When I got to another ocean, I figured, since I’d gone this far, I might as well just turn back, keep right on going. —Forrest Gump

There’s no law stating that if you want to build self-discipline, you need to immediately wake up at four in the morning, eat nothing but vegetables and fruits, work productively for 12 hours, seven days a week, and abstain from every pleasure, trying to mimic the life of a medieval ascetic.

Setting aside the fact that most of these habits are not necessary to become self-disciplined, self-control isn’t built in one day. You’re building it step by step — starting from an easy challenge, and then building on top of it.

Don’t feel anxious or guilty that you begin your exercise plan with a 5-minute walk or that you commence your new nutrition plan with a resolution that you’ll add one vegetable and subtract one candy bar a day. Try it, see what happens, and if it works out, set a bigger challenge. Nothing else is needed to begin the journey to a new you.

روز 35: در ستایش دشواری

  • Fazel Ahmadzadeh
  • سه شنبه ۷ فروردين ۰۳
  • ۰۲:۴۳

روز 35: در ستایش دشواری

در روز سی و پنجم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی "در ستایش دشواری On the Value of Difficulty" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

آنچه آسان به دست می‌آید، قدرش را نمی‌دانیم. توماس پین

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

موفقیت‌های آسان شاید لذت‌بخش باشند، اما اگر تنها موفقیت‌هایی باشند که به دست می‌آورید، انتظار نتایج سریع و بدون زحمت را خواهید داشت. در این صورت، زمانی که زندگی با چالش سختی به شما ضربه بزند، از استحکام ذهنی لازم برای غلبه بر آن برخوردار نخواهید بود.

به علاوه، هرگز به اندازه‌ی موفقیت‌هایی که با خون، عرق و اشک به دست آمده‌اند، قدردان موفقیت‌های آسان نخواهید بود.

آیا این به معنی آن است که باید از موفقیت‌های آسان دوری کرد و به دنبال سخت‌ترین راه‌ها برای رسیدن به اهداف خود بود؟ قطعا نه.

با این حال، باید اطمینان حاصل کنید که عمدا از سختی‌ها دوری نمی‌کنید. در برابر وسوسه‌ی پایین گذاشتنِ هدف‌هایتان مقاومت کنید. کسب پیروزی‌های آسان به طور انحصاری ممکن است احساس خوبی به شما بدهد، اما با این کار، پتانسیل خود را محدود می‌کنید.

در بلندمدت، اطمینان حاصل کنید که همیشه حداقل یک هدف بزرگ، بلندپروازانه و چالش‌برانگیز در زندگی خود داشته باشید. زیرا در اینجا است که قدرت انضباط شخصی خود را نشان می دهد، جایی که بیشترین رشد شخصی اتفاق می‌افتد و به شما احساس عالیِ انجام دادن کاری ارزشمند را می‌دهد.

روز 36: فراتر رفتن از محدودیت ها به صورت گام به گام

 

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

 

Day 35: On the Value of Difficulty

What we obtain too cheap, we esteem too lightly. —Thomas Paine

Easy successes may be pleasant, but if they’re the only successes you achieve, you’ll come to expect quick, effortless results. Then, when life hits you hard with a difficult challenge, you’ll lack the mental toughness to overcome it.

Moreover, you’ll never appreciate the easy successes as much as the ones that required blood, sweat, and tears.

Does it mean that you should reject easy successes and seek the most difficult ways to accomplish your goals? Of course not.

However, you should make sure that you don’t deliberately avoid hardships. Resist the temptation to set your aims low. Scoring exclusively easy wins might feel good, but you’re limiting your potential that way.

Over the long term, make sure that you always have at least one big, ambitious, and demanding goal in life, as that’s where the power of self-discipline shines, where most personal growth happens, and which delivers the greatest feeling of having accomplished something worth doing.

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.