آموزش مکالمه زبان انگلیسی

نوشتن رزومه انگلیسی ، انگیزه نامه ، آموزش لغات ، اصطلاحات ، عبارات کاربردی و گرامر انگلیسی برای مکالمه و آیلتس

روز 42: در سایه تمرین مداوم

  • Fazel Ahmadzadeh
  • شنبه ۱۸ فروردين ۰۳
  • ۰۰:۳۳

روز 42: در سایه تمرین مداوم

در روز چهل و دوم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد" تمرین مداوم Diligent Practice" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

بهره‌وری از استراتژی برای پیروزی با شمشیر بلند قابل درک است، اما نمی‌توان آن را به طور واضح با کلمات منتقل کرد. برای درکِ فنونِ غلبه، تمرین مداوم ضروری است. - میاموتو موساشی

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

با خواندن صدها کتاب، پست‌های وبلاگ، مقاله و تماشای فیلم‌های بی‌شمار در مورد نظم و انضباط شخصی، مغز شما به طور خودکار بازنویسی نمی‌شود تا اینکه یک روز با اراده‌ی یک سامورایی از خواب بیدار شوید.

هدف این کتاب، ارائه تکه‌های کوچک و جالب در رابطه با نظم و انضباط شخصی است که به راحتی بتوانید آن‌ها را عملی کنید. مهم نیست نوشته‌های من چقدر با جزئیات باشد، شما همواره با انجام یک اقدام کوچک، بیشتر از خواندن ده کتاب از من یا خواندن دوباره و دوباره همین کتاب، یاد خواهید گرفت.

بگذارید مثالی بزنم؛ همانطور که برای روشن کردن آتش به جرقه‌ای نیرومند نیاز است، برای شروع یک کار ناخوشایند، مانند دوش آب سرد، به بیشترین میزان اراده نیاز دارید. اما پس از گذشت چند دقیقه، بدن شما با چالش سازگار می‌شود و تحمل آن آسان‌تر می‌شود.

این [فقط] حرف من است. برو و یک دوش آب سرد جانانه بگیر. تجربه احساسات دیوانه کننده، شروع به لرزیدن، وسوسه غیرقابل مقاومت برای باز کردن آب گرم و این فکر که آیا حتی یک ثانیه دیگر هم دوام می آوری را حس کن. بعد از دو سه دقیقه، احساس کن بدنت آرام می شود و دیگر آب سرد مثل وحشتناک ترین عذاب دنیا به نظر نمی رسد. از حمام بیرون بیا، در حالی که از اینکه توانستی بر ضعف اراده ات غلبه کنی، سرخوش هستی.

بار دیگر که با موقعیتی ناخوشایند روبرو شدید، به جای تکیه بر حرف‌های خوانده شده در کتاب، از تجربیات واقعی خودتان کمک بگیرید. به خودتان یادآوری کنید که همانطور که می‌توان با یک دوش آب سرد وفق پیدا کرد، در این موقعیت هم می‌توانید خودتان را تطبیق دهید.

روز 43: در مورد تلاش مستمر

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 42: On Diligent Practice

You can know how to win through strategy with the long sword, but it cannot be clearly explained in writing. You must practise diligently in order to understand how to win. —Miyamoto Musashi

Reading hundreds of books, blog posts, articles, and watching countless videos on self-discipline isn’t going to automatically reprogram your brain so that one day you’ll wake up with the self-control of a samurai.

The intention behind this book is to offer you quick, interesting tidbits related to self-discipline that you can easily act upon. No matter how detailed my writings are, you’ll always learn more by taking one little action than by reading ten of my books or re-reading the same book over and over again.

For example, I can tell you that the greatest amount of willpower is needed during the first few minutes of an uncomfortable task, such as taking a cold shower. Once a couple of minutes pass, your body will adapt to the challenge and it gets easier to handle.

But that’s just me talking. Go and actually take an ice-cold shower. Experience the wild emotions, start shivering, feel the overpowering temptation to turn on hot water, and wonder if you can last even a second longer, and then — two or three minutes later — feel your body start to relax, with the ice-cold water no longer feeling like the worst torture in the world. Then step out the shower feeling, elated that you managed to overcome your weakness of will.

The next time you face an uncomfortable situation, tap into your real-world experience — not mere words read in a book — to realize that, just like with an ice-cold shower, you can adapt to this situation, as well.

 

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.

روز 41: در بند خودبزرگ ‌بینی

  • Fazel Ahmadzadeh
  • پنجشنبه ۱۶ فروردين ۰۳
  • ۰۰:۴۷

روز ۴۱: در بند خودبزرگ ‌بینی

در روز چهل و یکم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد " خود بزرگ بینی Arrogance" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

ثروت را با آغوش باز بپذیر، اما دستت را برای نگه داشتن آن مشت نکن. مارکوس اورلیوس

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

هرگز انضباط شخصی را امری عادی تلقی نکنید؛ گمان نکنید چون بر وسوسه‌هایتان غلبه کرده‌اید، اکنون شکست‌ناپذیر هستید.

فروتنی نقش مهمی در کمک به حفظ کنترل بر خود ایفا می کند. فرد مغرور بیشتر احتمال دارد که بدون ضرورت اراده خود را آزمایش کند، که در نهایت منجر به سقوط او خواهد شد. این به دلیل سوگیری مهار (Restraint Bias) اتفاق می افتد، یعنی تمایل افراد به überschätzen (واژه آلمانی به معنای "دست بالا گرفتن") توانایی خود در کنترل رفتارهای تکانشی.

تحقیقات نشان می دهد افرادی که ایمان کاذبی به نیروی اراده خود دارند، بیش از حد در معرض وسوسه ها قرار می گیرند، مانند سیگاری هایی که ترک کرده اند اما خود را در موقعیت های وسوسه انگیز سیگار کشیدن قرار می دهند، که این امر خطر لغزش را افزایش می دهد.

فرض کنید نظم و انضباط شخصی شما مانند رفاه و آسایش است. ممکن است برای مدت طولانی همراه شما بماند، اما همچنین ممکن است ناپدید شود. در نتیجه، برای حفظ آن در زندگی خود سخت‌تر تلاش خواهید کرد. اگر با اشتباهاتی از بین رفت، آن را با آرامش بیشتری می‌پذیرید و به احتمال زیاد به سرعت آن را به دست خواهید آورد.

روز 42: در سایه تمرین مداوم

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 41: On Arrogance

Receive wealth or prosperity without arrogance; and be ready to let it go. —Marcus Aurelius

Never take self-discipline for granted or assume that if you can control your urges, you’re now invincible.

Humility plays an important role in helping you maintain self-control. An arrogant person will be more likely to unnecessarily test their willpower, which will eventually lead to their downfall. This happens because of the restraint bias — the tendency for people to overestimate how capable they are of controlling impulsive behaviors.

Research shows that people who had an inflated belief in their self-control overexposed themselves to temptations, such as recovering smokers putting themselves in situations tempting them to smoke, which increased the risk of a relapse.

Assume that your self-discipline is like prosperity. It’s possible that it will stay with you for a long time, but it’s also possible that it will disappear. Consequently, you’ll work harder to keep it in your life. If it does go away when you make some mistakes, you’ll accept it with more tranquility and be more likely to regain it quickly.

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.

روز 40: حرف زدن در مقابل اقدام کردن

  • Fazel Ahmadzadeh
  • چهارشنبه ۱۵ فروردين ۰۳
  • ۰۰:۳۶

روز 40: حرف زدن در مقابل اقدام کردن

در روز چهلم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد "حرف زدن در مقابل اقدام کردن Talking Vs. Doing" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

تمرین کردن حتی به اندازه کم بهتر از زیاد حرف زدن است. ضرب‌المثلی ذن که به مُوسو سوْسِکی نسبت داده شده است.

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

اعلام کردن تصمیم به تغییر به تمام دوستان، اعضای خانواده و همکاران و توضیح بیش از حد درباره چگونگی انجام آن، در بهترین حالت بی‌فایده و در بدترین حالت خرابکاری است.

اولین چیزی که باید بدانید، این است که همه از شنیدن اینکه می‌خواهید خودتان را ارتقا دهید، خوشحال نمی‌شوند. چون این کار باعث می‌شود تنبلی یا کمبود شجاعت آن‌ها به طرز دردناکی آشکار شود. به جای حمایت، ممکن است با انتقادهایی مواجه شوید که انگیزه شما برای دنبال کردن رویاهایتان را کم کند.

دوماً، تحقیقات نشان می‌دهد که اعلام برنامه‌هایتان باعث می‌شود کمتر برای رسیدن به آن‌ها انگیزه داشته باشید. با صحبت کردن در مورد برنامه‌هایتان، رضایت کاذبی به دست می‌آورید که قبلاً برای تغییر خود اقدام کرده‌اید و در نتیجه، احتمالاً اقدامات واقعی کمتری انجام خواهید داد. گویی با حرف زدن و گفتن به دیگران، تیک انجام کار را زده‌اید!

اگر می‌خواهید در مورد هدف جدیدتان به دوستان خود بگویید، کسی را انتخاب کنید که می‌دانید از شما حمایت می‌کند. علاوه بر این، به جای اینکه با غرور و خودستایی به آنها بگویید که بالاخره به آرزوهایتان می‌رسید، از آنها بخواهید در صورتی که به عهد خود وفا نکردید، شما را پاسخگو بدانند.

روز 41: در بند خود بزرگ بینی

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

 

Day 40: On Talking vs. Doing

It is better to practice a little than talk a lot. —A Zen saying, attributed to Muso Soseki

Announcing to all of your friends, family members, and colleagues that you’re going to change and going deep into details how you’re going to do it is useless at best and sabotaging at worst.

Firstly, not everyone will be happy to hear that you want to improve yourself because it will make it painfully obvious that they’re lazy or don’t have as much courage as you do. Instead of support, you can receive criticism that might make you less likely to act upon your dreams.

Secondly, research suggests that announcing your plans makes you less motivated to accomplish them. By talking about your plans, you get the erroneous satisfaction that you’ve already taken action to change yourself and consequently, you’re less likely to take real action.

رضایت کاذب : Erroneous Satisfaction

If you want to tell your friends about your new goal, choose a person whom you know will support you. In addition, instead of telling them in a self-congratulatory way that you’re finally going to achieve your dreams, ask them to hold you accountable if you don’t honor your resolution.

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.

روز 39: تعادل، همیشه هم خوب نیست

  • Fazel Ahmadzadeh
  • دوشنبه ۱۳ فروردين ۰۳
  • ۱۴:۵۰

روز ۳۹: تعادل، همیشه هم خوب نیست

در روز سی و نهم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد "تعادل، همیشه هم خوب نیست Moderation as a Bad Thing" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

گاهی اوقات، میانه‌روی مشاور بدی است. فائوستو سرچینیانی

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

در نوشته‌ی دیروز در مورد فواید تعادل صحبت کردیم. امروز می‌خواهیم از زاویه‌ی دیگری به این موضوع نگاه کنیم.

برخی افراد از تعادل به عنوان بهانه‌ای برای انجام ندادنِ بهترین کار خود استفاده می‌کنند و اغلب، mediocricy (معمولی بودن) را با تعادل اشتباه می‌گیرند.

"بذار تمومش کنیم. پنج دقیقه بیشتر از دیروز کار کردم. باید تعادل رو حفظ کنی."

" حتی اگه به راحتی میتونیم وزنه سنگین‌تری رو بلند کنیم، بهتره تو پنج جلسه تمرینی بعدی هم از همین وزنه استفاده کنیم. حفظ تعادل در کارها مهم است."

"دو سایز کم کردم. فکر می کنم هنوز کمی اضافه وزن دارم، اما نباید فراموش کنم که زیاده‌روی، اصلن خوب نیست."

اگر از میانه‌روی به عنوان بهانه‌ای برای کنار کشیدن از به چالش کشیدنِ محدودیت‌هایتان استفاده می‌کنید، درواقع میانه‌روی را با mediocricy (متوسط بودن) اشتباه گرفته‌اید. اگر وزنه‌ای را بلند می‌کنید که به زور می‌توانید آن را از زمین بلند کنید، کمی میانه‌روی برای شما مفید خواهد بود. اما اگر آن را به راحتی بلند می‌کنید و با خودتان می‌گویید که عالی کار می‌کنید، چون حداقل ورزش می‌کنید، به متوسط بودن اجازه می‌دهید تا رشدتان را محدود کند.

چسبیدن به کارهای آسان که به راحتی قابل دسترس هستند، اعتدال نیست.

برابری کردن میان mediocricy (متوسط بودن) و moderation (اعتدال) اغلب به داشتن استانداردهای پایین برمی‌گردد. کسی که فکر می‌کند هفته‌ای یک بار ورزش کردن فوق‌العاده است، چون بیشتر دوستانش فقط با کنترل تلویزیون ورزش می‌کنند، به احتمال زیاد قبل از اینکه به یاد میانه‌روی بیفتد، دست از تلاش برای پیشرفت برخواهد داشت.

اینجا منظور این نیست که خودتان را با دیگران مقایسه کنید؛ بلکه باید خودتان را با گذشته‌ی خودتان مقایسه کنید. اگر امروز (یک سال بعد از شروع ورزش کردن) هنوز همان تمرینات را با پیشرفت کم یا بدون پیشرفت انجام می‌دهید، شاید مفهوم میانه‌روی را با خودستایی اشتباه گرفته‌اید.

علاوه بر این (همانطور که قبلا در مورد اعتدال به عنوان یک چیز خوب صحبت کردیم)، در مورد اعتدال نیز باید میانه‌روی را رعایت کنید. همیشه نمی‌توان مسیر میانه را در پیش گرفت.

گاهی اوقات باید به جلو و گاهی اوقات به عقب حرکت کنید. ممکن است یک روز ۱۲ ساعت برای تکمیل یک پروژه مهم کار کنید تا بتوانید کل روز بعد را با خانواده خود بگذرانید. در این کار هیچ عدم تعادلی وجود ندارد، به شرطی که از یک افراط به دیگری (مانند کار به خانواده) بروید، بدون اینکه در هیچ کدام برای مدت طولانی گیر کنید.

روز 40: حرف زدن در مقابل اقدام کردن

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 39: On Moderation as a Bad Thing

Sometimes moderation is a bad counselor. —Fausto Cercignani

In yesterday’s entry, we talked about moderation being a good thing. Today we’ll approach the topic from a different perspective.

Some people use moderation as an excuse to not do their best, often mistaking mediocrity for moderation.

“Let’s call it a day. I’ve already worked five minutes more than yesterday. You gotta stay in balance.”

“Let’s stick with the same weight for the next five workouts, even though I can easily lift it. Moderation is key.”

“I’ve already gone down two sizes. I guess I’m still a bit overweight, but let’s not forget that going to the extreme is a bad thing.”

If you use moderation as an excuse not to push your limits, you’re mistaking moderation with mediocrity. If you’re trying to lift a weight that you can barely lift off the floor, some moderation will be good for you. If you’re lifting it like it’s a feather and telling yourself you’re still doing great because at least you’re exercising, you’re letting mediocrity limit your growth.

Sticking to easy things that are well within your grasp isn’t moderation.

Equating mediocrity with moderation largely comes down to having low standards. A person who thinks that exercising once a week is incredible because most of his friends only exercise with a TV remote will most likely stop challenging themselves well before it would be wise to remember about moderation.

That’s not to say that you should compare yourself to other people; compare yourself to yourself from the past. If today (a year since you started to exercise) you’re still performing the same exercises with little to no improvement, perhaps you’ve confused moderation with self-congratulation.

Moreover (as we’ve already covered when talking about moderation as a good thing), you should also apply moderation to moderation itself. It’s impossible to always follow the middle path.

Sometimes you’ll zig and sometimes you’ll zag. One day might spend 12 hours working on an important project so that you can spend the entire next day with your family. There’s nothing unbalanced in it, as long as you move from an extreme in one thing (like work) to an extreme in another (like family), without staying too long in either one.

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.

روز 37: رویارویی با مقاومت اولیه

  • Fazel Ahmadzadeh
  • پنجشنبه ۹ فروردين ۰۳
  • ۲۰:۵۰

روز 37: رویارویی با مقاومت اولیه

در روز سی و هفتم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد "رویارویی با مقاومت اولیه On Initial Resistance" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

در برابر وسوسه‌ها، ایستادگی در ابتدای راه آسان‌تر از انتهای آن است. لئوناردو داوینچی

کتاب 365 روز

برای اینکه در محل کار دچار به تعویق انداختن کارها نشوم، از قانونی به نام "قانون صفر ثانیه" استفاده می‌کنم. به محض اینکه متوجه می‌شوم در حال اتلاف وقت برای فرار از کار هستم، بلافاصله هر کار غیرمولد و بی‌حاصلی که انجام می‌دهم را متوقف کرده و شروع به کار واقعی می‌کنم.

اگر به خودم اجازه دهم که در مورد شروع کار تردید کنم، مقاومت درونم به مرور بیشتر می‌شود و به زودی آنقدر برایم سخت خواهد شد که ممکن است در کل روز نتوانم هیچ کار مفیدی انجام دهم.

این ترفند به این دلیل موثر است که (همانطور که لئوناردو داوینچی گفته است) مقاومت در ابتدای کار قوی‌تر است. هنگامی که انجام یک کار ناخوشایند را شروع می‌کنید و کمی پیشرفت به دست می‌آورید، پایبند ماندن به آن کار از تسلیم شدن و بازگشت به تعویق انداختن، آسان‌تر می‌شود.

هر زمان که متوجه شدید کاری ناخوشایند را به تعویق می‌اندازید، بلافاصله عمل کنید و همین حالا آن را انجام دهید. هر چه زودتر عمل کنید، زودتر از شر آن خلاص خواهید شد.

برای مثال، من همیشه ظروف پخت‌وپز شام را قبل از غذا خوردن می‌شویم. به این ترتیب، می‌توانم شامم را بدون فکر ناخوشایندِ شستنِ ظروف و قابلمه‌های کثیف بعد از غذا، با آرامش بیشتری میل کنم.

عادت‌های کوچک این‌چنینی می‌توانند به شکل‌گیری عادت انجام دادن کارهای سخت در همان لحظه کمک کنند، به جای اینکه اجازه دهید همهٔ وظایف دشوار مثل انبوهی از کارهای عقب‌افتاده در محل کار جمع شوند. هنگامی که این عادت را در خود نهادینه کنید، تأثیر به تعویق انداختن کارها را در زندگی‌تان به میزان قابل توجهی کاهش می‌دهید و در عین حال، از آرامش بیشتری نیز برخوردار خواهید شد!

عادت‌های کوچک این‌چنینی می‌توانند به شکل‌گیری عادتِ انجام دادنِ "اول" کارهای سخت کمک کنند، در نتیجه اجازه نمی دهیم که همهٔ وظایف دشوار مانند انبوهی از کارهای عقب‌افتاده در محل کار تلنبار شوند. هنگامی که این عادت را در خود نهادینه کنید، تأثیر تنبلی را در زندگی‌تان به میزان قابل توجهی کاهش خواهید داد و در عین حال، از آرامش بیشتری بهره‌مند خواهید شد.

روز 38: تعادل به عنوان کلید یک زندگی با انضباط

 

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 37: On Initial Resistance

It is easier to resist at the beginning than at the end. —Leonardo da Vinci

To avoid procrastination at work, I use a rule I like to call “the zero-second rule”: the moment I realize that I’m wasting my time to avoid work, I immediately stop whatever unproductive thing I’m doing and start working.

If I let myself ponder whether I want to start working or not, my resistance will only grow, and soon, it will be so difficult to overcome that I may fail to accomplish anything productive for the rest of the day.

This trick works because (like Leonardo da Vinci said) resistance is greatest at the beginning. Once you start performing an unpleasant task and gain some momentum, it’s easier to stick to the task than to give up and return to procrastination.

Whenever you catch yourself putting off something unpleasant, act right away and deal with it now. The sooner you act, the sooner you’ll be done with it.

For example, I always wash the cookware I used to cook my dinner before I eat my meal. This way I can eat my dinner without the unpleasant thought in the back of my mind that I’ll not only have to wash the dishes, but also the pots and pans I used for cooking.

Small habits like that can help establish a habit of choosing to do the hard things now instead of letting all the hard tasks accumulate like a backlog at work. When you adopt this habit, you’ll greatly reduce the impact of procrastination on your life — and enjoy more tranquility to boot!

روز 36: فراتر رفتن از محدودیت‌ها به صورت گام به گام

  • Fazel Ahmadzadeh
  • چهارشنبه ۸ فروردين ۰۳
  • ۰۱:۵۹

روز ۳۶: فراتر رفتن از محدودیت‌ها به صورت گام به گام

در روز سی و ششم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد "فراتر رفتن از محدودیت ها به صورت گام به گام On pushing your limits Step by Step" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

اون روز، بی‌هیچ دلیل خاصی، تصمیم گرفتم کمی بدوم. پس تا آخر جاده دویدم. وقتی رسیدم، با خودم فکر کردم شاید تا آخر شهر بدوم. و وقتی به اونجا رسیدم، با خودم فکر کردم شاید فقط کلِ گرین‌بو کانتی رو بدوم. بعدش به خودم گفتم، حالا که تا اینجا دویدم، شاید کل ایالت آلاباما رو بدوم. و همین کار رو هم کردم. کل آلاباما رو دویدم. بدون هیچ دلیل خاصی، فقط به دویدن ادامه دادم. تا اقیانوس دویدم. و وقتی رسیدم، با خودم فکر کردم، حالا که تا اینجا اومدم، ممکنه ارزشش رو داشته باشه که برگردم و به دویدن ادامه بدم. وقتی به اقیانوس دیگه‌ای رسیدم، با خودم فکر کردم، حالا که تا اینجا اومدم، بهتره برگردم و به دویدن ادامه بدم. —فورست گامپ

قانونی وجود ندارد که بگوید اگر می‌خواهید انضباط شخصی را در خود پرورش دهید، باید بلافاصله ساعت چهار صبح از خواب بیدار شوید، فقط سبزیجات و میوه بخورید، ۱۲ ساعت در هفت روز هفته به طور مولد کار کنید و از هر لذتی پرهیز کنید و سعی کنید زندگی یک زاهد قرون وسطایی را تقلید نمایید.

گذشته از این واقعیت که اکثر این عادات برای انضباط شخصی ضروری نیستند، خودکنترلی یک شبه ساخته نمی‌شود. شما آن را گام به گام – با شروع از یک چالش آسان و سپس بنا کردن بر روی آن – می‌سازید.

برای شروع سفر به سوی خودِ جدیدتان، به کارهای سخت و طاقت‌فرسا نیاز ندارید. احساس اضطراب یا گناه نکنید که برنامه‌ی ورزشی‌تان را با ۵ دقیقه پیاده‌روی شروع می‌کنید، یا برنامه‌ی تغذیه‌ی جدیدتان را با تصمیم اضافه کردن یک وعده سبزیجات و حذف یک شکلات در روز آغاز می‌نمایید. آن را امتحان کنید، ببینید چه اتفاقی می‌افتد، و اگر موثر بود، چالشی بزرگ‌تر را برای خودتان تعیین کنید.

روز 37: رویارویی با مقاومت اولیه

متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 36: On Pushing Your Limits Step by Step

That day, for no particular reason, I decided to go for a little run. So I ran to the end of the road. And when I got there, I thought maybe I’d run to the end of town. And when I got there, I thought maybe I’d just run across Greenbow County. And I figured, since I run this far, maybe I’d just run across the great state of Alabama. And that’s what I did. I ran clear across Alabama. For no particular reason I just kept on going. I ran clear to the ocean. And when I got there, I figured, since I’d gone this far, I might as well turn around, just keep on going. When I got to another ocean, I figured, since I’d gone this far, I might as well just turn back, keep right on going. —Forrest Gump

There’s no law stating that if you want to build self-discipline, you need to immediately wake up at four in the morning, eat nothing but vegetables and fruits, work productively for 12 hours, seven days a week, and abstain from every pleasure, trying to mimic the life of a medieval ascetic.

Setting aside the fact that most of these habits are not necessary to become self-disciplined, self-control isn’t built in one day. You’re building it step by step — starting from an easy challenge, and then building on top of it.

Don’t feel anxious or guilty that you begin your exercise plan with a 5-minute walk or that you commence your new nutrition plan with a resolution that you’ll add one vegetable and subtract one candy bar a day. Try it, see what happens, and if it works out, set a bigger challenge. Nothing else is needed to begin the journey to a new you.

روز 29: اجتناب از تلاش

  • Fazel Ahmadzadeh
  • چهارشنبه ۱ فروردين ۰۳
  • ۰۰:۲۴

روز 29: اجتناب از تلاش

در روز بیست و نهم و هفته پنجم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد "اجتناب از تلاش Avoiding Effort" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

اینکه هر روز از خواب بلند شوید و با کمترین تلاش ممکن به زندگی خود ادامه دهید، به نوعی اشتباه است. اگر انتظارات شما همیشه در حد رضایت از زندگی بدون چالش فیزیکی باشد، پس زمانی که با چالش های ذهنی، اخلاقی یا احساسی روبرو می شوید، به دلیل اینکه از تمرین کردن دور بوده اید، در مقابله با آن‌ها شکست خواهید خورد. — مارک ریپتو

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

من ورزش را برای هر کسی که می‌خواهد نظم شخصی خود را تقویت کند و به اهدافش برسد، عادتی ضروری می‌دانم. درست است که همه سلامتی لازم برای فعالیت بدنی شدید را ندارند، اما همیشه راهی برای تحرک بدن به روشی مفید وجود دارد.

علاوه بر فواید آشکار سلامتی، فعالیت بدنی فایده‌ی بسیار مهم دیگری نیز به همراه دارد: این فعالیتی برای عادت دادن خود به تلاش و چالش به منظور بهتر شدن است. همانطور که مارک ریپتو در این نقل قول بیان می‌کند، زندگی کردن بدون چالش‌های فیزیکی باعث می‌شود در مواجهه با سایر انواع چالش‌ها - از جمله چالش‌های ذهنی، اخلاقی یا احساسی که گاهی اوقات به نیرویی بیش از یک تمرین تناسب اندام نیاز دارند - آمادگی لازم را نداشته باشید.

چند وقت یکبار از تلاش طفره می‌روید، در حالی که رویارویی با آن می‌توانست به نفعتان باشد؟ اگر به زندگی آسان و بدون دردسر راضی هستید، آیا به این هم رضایت می‌دهید که هرگز به تمام توان بالقوه خود به عنوان انسانی که برای شکوفایی در محیط‌های چالش‌برانگیز تکامل یافته است، دست پیدا نکنید؟

روز 30: ترس از احمق به نظر رسیدن

 


متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 29: On Avoiding Effort

There is just something wrong with getting up every day and moving through your existence with the least possible effort. If your expectations are always those of someone content to live without physical challenge, then when it comes time for mental, moral, or emotional challenge, you fail to meet it because you are out of practice. —Mark Rippetoe

I consider physical exercise a fundamental habit for every person who wants to build self-discipline and achieve their goals. Granted, not everyone has the health required for strenuous physical activity, but there’s always some kind of effort you can undertake to move your body in a beneficial way.

In addition to obvious health benefits, physical activity provides another immense benefit: it’s an exercise in exposing yourself to effort and challenge for the sake of bettering yourself. As Mark Rippetoe states in the quote, living your life without physical challenges makes you rusty when it comes to dealing with other types of challenges — including mental, moral, or emotional challenges that sometimes require more strength than a fitness workout does.

How often do you avoid effort when it would have been beneficial to face it? If you’re content to live an easy, effortless life, are you also content to live your life without ever realizing your full potential as a human being that has evolved to thrive in a challenging environment?

 

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آیلتس استفاده کنید.

روز 28: درباره زندگی با رویکرد تهاجمی

  • Fazel Ahmadzadeh
  • سه شنبه ۲۹ اسفند ۰۲
  • ۰۱:۳۹

روز 28: درباره زندگی با رویکرد تهاجمی

در روز بیست و هشتم و انتهای هفته چهارم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی، درباره "زندگی با رویکرد تهاجمی Living in Offensive Mode" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

زندگی یک فرآیند دائمی انتخاب بین امنیت (ناشی از ترس و نیاز به دفاع) و ریسک (به خاطر پیشرفت و رشد) است:  در طول روز انتخاب برای رشد را چندین بار برگزینید (یعنی ریسک کردن در زندگی را انتخاب کنید و به خاطر ترس انتخاب های خود را انجام ندهید). —آبراهام مازلو

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

اگر این کتاب را می‌خوانید، به احتمال زیاد در رفاه نسبی زندگی می‌کنید، خواه با این برداشت موافق باشید یا نباشید.

با توجه به اینکه به وسیله‌ی الکترونیکی برای مطالعه دسترسی دارید، یعنی مقداری درآمد دارید که نشان می‌دهد در فقر شدید زندگی نمی‌کنید. همچنین به احتمال زیاد در یک قبیله‌ی دورافتاده در دل جنگل یا روستایی کوچک در منطقه‌ی جنگی که در آن بقا یک چالش روزانه است، زندگی نمی‌کنید.

در نتیجه، مجبور نیستید در حالت تدافعی زندگی کنید. عواقب منفی کارهای شما، در مقایسه با افرادی که به اندازه شما خوش‌شانس نیستند، در اکثر موارد ناچیز است.

شما می توانید بدون این خطر که قبیله دشمن شما را بکشد، به جهان بیرون قدم بگذارید. می توانید شروع به راه اندازی یک کسب و کار جانبی کنید؛ زیرا حتی اگر شکست بخورید، همچنان یک شغل امن و شاید حتی مقداری پس انداز خواهید داشت. می توانید رژیم بگیرید و به طور موقت مصرف کالری خود را محدود کنید - به شما اطمینان می دهم که از گرسنگی نخواهید مرد.

تصمیماتی که طی هفته گذشته گرفته‌اید را بررسی کنید و از خود بپرسید که آیا آن‌ها بر اساس نیاز به دفاع و امنیت بوده‌اند یا بر مبنای پیشرفت و رشد؟ اطمینان حاصل کنید که بخش اعظم تصمیمات‌تان به نفع ریسک‌پذیری هوشمندانه باشد، به جای اینکه اجازه دهید ترس شما را کاملاً متوقف کند.

روز 29: اجتناب از تلاش


متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 28: On Living in Offensive Mode

Life is an ongoing process of choosing between safety (out of fear and need for defense) and risk (for the sake of progress and growth): Make the growth choice a dozen times a day. —Abraham Maslow

If you’re reading this book, you’re most likely living in relative abundance, whether you agree with that perception or not.

You have access to some kind of an electronical device for reading, which means you have some disposable income, which means you don’t live in extreme poverty. You also most likely don’t live in a native tribe somewhere in the jungle or in a small village in the warzone, where survival is a daily challenge.

Consequently, you don’t have to live in defense. The negative consequences of your acts, when compared to people who aren’t as lucky as you, are in most cases negligible.

You can afford to venture out into the world without the risk that the enemy tribe will kill you. You can risk launching a side business because even if it fails, you’ll still have a secure job and perhaps even some savings. You can go on a diet and temporarily restrict caloric intake — I assure you that you won’t starve to death.

Analyze the decisions you’ve taken during the past week and ask yourself whether they were motivated by the need for defense and safety or by the prospect of progress and growth. Make sure that the great majority of your decisions favors some smart risk-taking instead of letting the fear stop you dead in your tracks.

 

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آزمون آیلتس استفاده کنید.

روز 27: در مسیر اشتباه قدم گذاشتن

  • Fazel Ahmadzadeh
  • يكشنبه ۲۷ اسفند ۰۲
  • ۲۳:۵۱

روز 27: در مسیر اشتباه قدم گذاشتن

در روز بیست و هفتم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی در مورد "در مسیر اشتباه قدم گذاشتن Following the Wrong Path" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

اگر چیزی شما را به شکل هیجان‌زده می‌ترساند (چیزی که به شما انرژی می‌دهد)، این نشانه‌ی خوبی است.

اما اگر چیزی شما را بدبخت می‌کند و انرژی‌تان را تحلیل می‌برد، لطفا متوقفش کنید.

زندگی به شما می‌گوید که این مسیر درستی برای شما نیست. درک سیورز

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

وقتی به دنبال کردن اهداف خود فکر می‌کنید، ممکن است وسوسه شوید که فکر کنید این فرآیند طولانی، طاقت‌فرسا و دردناک خواهد بود. در حالی که عاقلانه است فرض کنیم این کار به آسانی انجام نمی‌شود، اما خطر اینجاست که کل مسیر را با بدبختی برابر بدانیم.

رژیم خودتنظیمی و انضباط شخصی زمانی قدرتمند است که آن را در راستای اهدافی به کار بگیرید که برایتان اهمیت دارند - اهدافی که حتی در صورت دستیابی با مشقت، به شما انرژی می‌دهند. همانطور که درک سیورز اشاره می‌کند، اگر هدفی انرژی شما را تحلیل می‌برد، به احتمال زیاد بهتر است آن را کنار بگذارید.

برای مثال، من در حال راه‌اندازی یک شرکت در صنعت نرم‌افزار به عنوان سرویس (SaaS) بودم. در حالی که هیچ دانش برنامه‌نویسی نداشتم، این کسب و کار نه تنها نیازمند دانش فنی بود، بلکه به شدت به فروش تلفنی – که از ته دل از آن متنفر بودم – وابسته بود.

هدفم برای ساختن یک شرکت موفق بسیار برایم مهم بود، اما مسیری که انتخاب کردم مرا آنقدر بدبخت کرده بود که از بیدار شدن هر روز صبح متنفر بودم. می‌توانستم با تکیه بر عمیق‌ترین ذخایر اراده‌ام به کار خود ادامه دهم، اما در نهایت زندگی به من می‌گفت که این مسیر برای من مناسب نیست؛ در نهایت تصمیم درستی برای کاهش ضررها و فروش کسب و کار گرفتم.

روز 28: زندگی با رویکرد تهاجمی

 


متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 27: On Following the Wrong Path

If something scares you in an excited way, (something that *gives* you energy) — that’s a good sign.

BUT IF SOMETHING IS MAKING YOU MISERABLE AND DRAINING YOUR ENERGY, PLEASE STOP.

Life is telling you that is not the path for you. —Derek Sivers

When you think about pursuing your goals, you might be tempted to think that the process will be long, arduous, and painful. While it’s good to assume that it won’t be a walk in the park, there’s a danger in equating the journey with being miserable.

Self-discipline is powerful as long as you apply it to the goals you care about— the ones that, even when they are difficult to accomplish, energize you. If, as Derek Sivers points out, your goal is draining your energy, chances are it’s better to stop.

For example, I was working on building a company in the Software as a Service industry. I know nothing about programming, and this business not only required some technical knowledge, but also relied heavily on phone sales — something I hate to the core.

My goal to build a successful company was of immense importance to me, but the path I chose was making me so miserable that I hated waking up every morning. I could have pressed on, tapping into the deepest reservoirs of my willpower, but ultimately life was telling me that this path wasn’t for me; I made the right decision to cut my losses and sell the business.

 

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آزمون آیلتس استفاده کنید.

روز 25: از همین امروز شروع کن

  • Fazel Ahmadzadeh
  • پنجشنبه ۲۴ اسفند ۰۲
  • ۲۳:۵۱

روز 25: از همین امروز شروع کن

در روز بیست و پنجم از کتاب 365 روز با انضباط شخصی درباره "از امروز شروع کردن Starting Today" می خوانیم.

مترجم: فاضل احمدزاده

کاری را که امروز می‌توانی انجام دهی، برای فردا به تعویق نیانداز – ضرب المثل اسپانیایی (البته ایرانی هم هست 😊)

کتاب 365 روز با انضباط شخصی

آیا مدتی است به شروع یک هدف جدید فکر می‌کنید اما هنوز آن را به تعویق می‌اندازید؟ ساده‌ترین، ابتدایی‌ترین و سریع‌ترین اقدامی که امروز می‌توانید برای ایجاد حرکت اولیه انجام دهید را پیدا کنید.

اگر می‌خواهید مصرف قند را ترک کنید، تمام شکلات‌های خانه را دور بریزید یا یک روز در هفته را برای نخوردن هیچ نوع قندی در نظر بگیرید. از اینجا شروع کنید و به تدریج پیش بروید.

اگر می‌خواهید به طور منظم ورزش را شروع کنید، همین حالا سه تا شنا و سه تا اسکوات بزنید یا هر حرکت فوق‌العاده سریعی که می‌توانید انجام دهید. فردا، یک تکرار دیگر به این تعداد اضافه کنید. به محض اینکه عادت اولیه به انجام برخی حرکات ورزشی را در خودتان جا انداختید – حتی اگر فقط چند شنا در روز باشد –  می‌توانید به دنبال یک برنامه تمرینی مناسب‌تر بگردید.

اگر می خواهید پس انداز کردن را شروع کنید، کافیست فقط یک دلار از کیف پول خود بردارید و داخل یک شیشه بیندازید. بله، امروز هیچ تغییری ایجاد نمی کند، اما اگر به مدت سه ماه هر روز یک دلار به آن اضافه کنید، بعد از سه ماه ۱۰۰ دلار پس انداز کرده اید و عادت پس انداز کردن را نیز در خود نهادینه کرده اید.

هیچ بهانه‌ای برای تعویق هیچ یک از این اقدامات ساده وجود ندارد، همین حالا این زنجیره اهمال کاری را پاره کنید. بیش از حد فکر نکنید و درگیر آینده نشوید؛ روی ایجاد یک عادت کوچک امروز تمرکز کنید و از آنجا شروع به ساختن عادت‌های بزرگ‌تر نمایید.

روز 26: پیامدهای بلندمدت انتخاب های شما

 


متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط فردی

Day 25: On Starting Today

Don’t wait for tomorrow to do something you can do today. —Spanish proverb

Have you been pondering starting on a new goal but are still procrastinating on it? Come up with the easiest, simplest, and quickest action you can take today to initiate momentum.

If you want to stop eating sugar, eliminate all chocolate bars from your house or choose one day a week during which you won’t eat sugar in any form. Take it from there, step by step.

If you want to start exercising on a regular basis, do three push-ups and three squats now or any other super quick exercise. Tomorrow, do one more repetition. Find a more suitable workout once you establish the basic habit of some exercise — even if it’s just a few push-ups a day.

If you want to start saving money, take just one dollar out of your wallet and put it in a jar. Yes, it won’t change anything today, but if you add one dollar for the next three months, you’ll have saved 100 bucks and established a habit of saving.

There’s no excuse to not take any of those simple actions now and finally break the chain of procrastination. Don’t overthink it and don’t obsess over the future; take care of establishing a tiny habit today, and take it from there.

 

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آزمون آیلتس استفاده کنید.