- Fazel Ahmadzadeh
- شنبه ۱۱ مرداد ۹۹
- ۲۳:۵۸
نحوه صحبت کردن در مورد شغل و مسئولیت – انگلیسی تجاری
یکی از رایج ترین موضوعات انگلیسی تجاری صحبت از شغل و کار است.
برای اینکه متوجه شویم شغل شخصی چیست، می توانیم از او بپرسیم: What do you do?
در ادامه کلاس خصوصی انگلیسی تجاری و بازرگانی، جواب سوال بالا در مورد شغل را Sara پاسخ می دهد:
I work for a large European car maker. I work on car design. In fact, I run the design department and I manage a team of designers: 20 people work under me. It’s very interesting. One of my main responsibilities is to make sure that new model designs are finished on time. I’m also in charge of design budgets.
I deal with a lot of different people in the company. I’m responsible for co-ordination between design and production: I work with managers at our manufacturing plants.
ترجمه مصاحبه بالا در مورد شغل:
من برای یک شرکت بزرگ تولید خودرو اروپایی کار می کنم. من در بخش طراحی خودرو کار می کنم. در واقع، من بخش طراحی را اداره می کنم و یک تیم طراحان را مدیریت می کنم: 20 نفر تحت نظر من کار می کنن (ترجمه نکنید که 20 نفر زیر من کار می کنن!!)
این کار خیلی جالب است. یکی از مسئولیت های عمده من اطمینان از این است که مدل های طراحی جدید سر وقت تمام شوند. من همچنین مسئول بودجه طراحی نیز هستم.
من با افراد زیادی در شرکت سروکار دارم. من مسئول هماهنگی بین طراحی و تولید هستم. من با مدیران در کارخانه های تولید کار می کنم.
نحوه صحبت از مسئولیت در انگلیسی تجاری
- In charge of + noun
- Responsible for + noun
- Responsible for / in charge of + verb + -ing
از عبارات بالا برای مصاحبه شغلی و رزومه انگلیسی نیز می توانید استفاده کنید.
نحوه استفاده از work در جملات
در انگلیسی اگر می خواهید بگوید که شغل دارم، نمی توانید بگوید I have a work . این جمله غلط است.
Work همچنین می تواند به محلی گفته شود که شما شغل خود را آنجا انجام میدهید.
چند عبارات با Work را مرور می کنیم:
Hi. I am Frank. I work in a bank in New York City. I leave for work at 7:30 every morning.
سلام. من فرانک هستم. من در یک بانک در نیویورک کار می کنم. من هر صبح ساعت هفت و نیم خانه را به مقصد کار ترک میکنم.
I go to work by train and subway.
من با قطار و مترو سرکار می روم.
I get to / arrive at work at about nine.
تقریبا ساعت 9 سر کار می رسم.
I’m usually at work till six.
من معمولا تا 6 سر کار هستم.
Luckily, I don’t get ill very much so I’m not often off work.
خوشبختانه، من خیلی مریض نمی شوم بنابراین اغلب مرخصی نمی گیرم.
The economy is growing fast and more people are in work than ever before. The percentage of people out of work has fallen to its lowest level for 30 years.
اقتصاد خیلی سریع رشد می کند و افراد بیشتری نسبت به گذشته سر کار هستند. درصد افرادی که کار ندارند به کمترین میزان در 30 سال کاهش پیدا کرده است.
انواع شغل و نحوه کار کردن در انگلیسی تجاری
- کار تمام وقت Full-time job
- کار پاره وفت part-time job
- می توانیم از عبارات He works full-time / part-time نیز استفاده کنیم.
- شغل ثابت و دائم a permanent job
- شغل موقت a temporary job