آموزش مکالمه زبان انگلیسی

نوشتن رزومه انگلیسی ، انگیزه نامه ، آموزش لغات ، اصطلاحات ، عبارات کاربردی و گرامر انگلیسی برای مکالمه و آیلتس

قسمت هفتم آموزش زبان با هری پاتر - تهیه چوبدستی جادوگری

  • Fazel Ahmadzadeh
  • شنبه ۱۲ مرداد ۹۸
  • ۰۰:۵۳

درس هفتم آموزش انگلیسی با فیلم هری پاتر – تهیه چوبدستی جادوگری

آموزش انگلیسی با فیلم هری پاتر

درس هفتم آموزش زبان انگلیسی (لغات ، مکالمه و نکات گرامری) آماده شد.

در درس ششم ، هری پاتر از هگرید جدا شد و برای تهیه چوبدستی جادوگری به فروشگاه Ollivanders آمد.

حال به مکالمه صاحب اولیواندرز و هری پاتر دقت کنید.

  • توضیحات اضافی مربوط به هر جمله در زیر همان جمله به صورت صوتی و متنی توسط فاضل احمدزاده (مدرس و مترجم همزمان) ارائه شده است.
  • برای اینکه در روند نحوه آموزش قرار بگیرید، حتما از درس اول شروع کنید.

سطح این درس : متوسط Intermediate

آموزش مکالمه انگلیسی توسط مدرس حرفه ای (فاضل احمدزاده)

09122237618 – واتس اپ و تلگرام

فیلم مربوط به این درس و آموزش صوتی عبارات مهم

آموزش لغات، عبارات و اصطلاحات انگلیسی مربوط به درس هفتم

It seems only yesterday that your mother and father were in here buying their first wands.

انگار همین دیروز بود که پدر و مادرت برای خرید اولین چوب دستی شون اینجا بودند.

  • Seem در اینجا به معنی ظاهرا، مثل اینکه و احتمالا است.
  • It seems یعنی انگار که
  • It seems only yesterday یعنی انگار همین دیروز بود
  • Wand یعنی چوب دستی جادوگری

Here we are.

بفرما

  • Here we are اصطلاح است. وقتی مدتی است که دنبال چیزی گشته اید و آن را پیدا می کنید.
  • مثال: Here we are – home at last. بفرما، بالاخره رسیدیم خونه

Give it a wave.

یه تکونی بهش بده

  • Wave به معنی موج و تکان است و وقتی فعل باشد، به معنی تکان دادن است.
  • Give it a try یعنی یه امتحانی بکن
  • Give it a rest بس کن، بیخیالش شو ، ولش کن

Apparently not.

ظاهرا نه!

Perhaps, this.

شاید این یکی

No, no, definitely not. No matter.

نه نه قطعا اینم نیست. مهم نیست

  • No matter اصطلاح است و به معنی مشکلی نیست.

I wonder. Curious. Very curious.

تعجب می کنم . عجیبه. خیلی عجیبه

  • I wonder why he hasn’t answered. تعجب می کنم چرا جواب نداده
  • Curious هم معنی کنجکاو می دهد و هم عجیب و غریب

Sorry, but what’s curious.

ببخشید. ولی چی عجیبه

I remember every wand I’ve ever sold, Mr. Potter.

من تمام چوب دستی هایی رو که فروختم یادمه، آقای پاتر.

  • Ever قیدی است که با زمان حال کامل Present Perfect می آید.
  • زمان جمله I have ever sold حال کامل است.
  • Sold قسمت سوم فعل Sell است.

It so happens that the phoenix whose tail feather resides in your wand, gave another feather.  Just one other.

خیلی جالبه که پر دم ققنوسی که تو چوبدستی توئه، یه لنگه دیگه هم داره. فقط یکی دیگه.

  • It so happens اصطلاح است. وقتی بکار می رود که مطلبی درست اما عجیب و شگفت انگیز باشد.
  • Reside وجود داشتن، قرار داشتن
  • Tail دم
  • Feather به معنی پر است.

It is curious that you should be destined for this wand, when its brother gave you that scar.

خیلی عجیبه که تو باید صاحب این چوب دستی ای باشی که لنگه اون، پیشونی تو رو زخمی کرده.

  • Be destined for مقدر شده برای
  • He was destined for greatness مقدر شده بود که آدم بزرگی شود
  • Scar به معنی جای زخم و خراش
  • The cut has left a big scar on his chin آن بریدگی جای زخم بزرگی بر چانه اش باقی گذاشته است.

برای مشاهده آموزش مکالمه انگلیسی با فیلم ها و انمیشن های متنوع ، به صفحه آموزش انگلیسی با فیلم مراجعه کنید.

7 راز موفقیت در فروش با برایان تریسی

  • Fazel Ahmadzadeh
  • يكشنبه ۲۸ بهمن ۹۷
  • ۱۰:۰۹

7 راز موفقیت در فروش – ویدئو جدید برایان تریسی

7 راز موفقیت در فروش برایان تریسی

یکی دیگر از آموزش های موفقیت در فروش با سری آموزش های انگلیسی با برایان تریسی:

در این مطلب ، فیلم جدید معرفی 7 راز موفقیت در فروش 7 Secrets of Sales Success توسط برایان تریسی را آماده کرده ام.

جملات فیلم انگلیسی به صورت زیرنویس و با ترجمه فارسی در اختیار شما عزیزان قرار دارد.

7 تکنیک و شگرد برای موفقیت در فروش و زندگی شخصی را با برایان تریسی Brian Tracy ، استاد روانشناسی فروش، بیاموزید.  

فیلم برایان تریسی در مورد رازهای موفقیت در فروش

این فیلم به زبان انگلیسی می باشد.

متن زیرنویس انگلیسی به همراه ترجمه فارسی ، در ادامه آمده است.

هفت راز موفقیت در فروش

Let’s talk now about the 7 secrets of sales success.

بیایید درباره 7 راز موفقیت در فروش صحبت کنیم.

Did you know that your sales success is predictable and you can achieve any goal you can set for yourself?

آیا می دانستید که موفقیت فروش شما قابل پیش بینی است و شما می توانید به هر هدفی که برای خودتان تعیین می‌کنید،برسید؟

There are seven secrets of sales success and here they are:

در اینجا هفت راز موفقیت فروش وجود دارند:

First get serious. Make a decision to go all the way to the top of your field. Make a decision to join the top 10% and refuse to stop until you get there.

اول: جدی باشید. تصمیم بگیرید که به قله ی رشته خودتان برسید. تصمیم بگیرید که عضو 10% ی ها بالا باشید و تا وقتی که به آنجا برسید از متوقف نشوید.

Second, identify your limiting skills to sales success. Identify your weakest single skill and make a plan to become absolutely excellent in that area. This decision alone can double your income.

دوم: مهارت هایی (که شما به سبب نداشتنشان محدود می شوید) را شناسایی کنید.

ضعیف ترین مهارت خود را شناسایی کنید و برنامه ریزی کنید تا در آن زمینه بهترین و عالی ترین شوید. همین تصمیم به تنهایی ، درآمد شما را دو برابر می کند.

Step number three is for you to get around the right people. Get around positive successful people. Remember you cannot fly with the Eagles if you continue to scratch with the turkeys.

قدم شماره سوم برای شما این است که در کنار آدم های درست باشید. در کنار مردم مثبت و موفق باشید. به خاطر داشته باشید که اگر با بوقلمون ها بپرید، نمی توانید با عقاب ها پرواز کنید.

Number four, take excellent care of your physical health. Eat the right foods, get the right amount of exercise and get regular rest and recreation.

چهارم: بسیار مراقب سلامت فیزیکی خود باشید. غذای سالم بخورید، به اندازه مناسب ورزش کنید و به طور منظم استراحت و تفریح داشته باشید.

Resolve to live to be 80 years old or older and began today to do what you need to do to achieve that goal.

تصمیم بگیرید که تا 80 سالگی و بیشتر زندگی کنید و از امروز شروع کنید کاری را که نیاز است انجام دهید تا به این هدف برسید.

Secret number five to sales success is for you to visualize yourself as one of the top people in your field.

See yourself performing at your very best all day long. This has a tremendous impact on your self-image, your self-esteem and the way you act.

Remember the person you see is the person you will be.

راز شماره پنج برای موفقیت در فروش برای شما این است که خودتان را به عنوان یکی از  افراد موفق (بالا) در رشته خودتان تصور کنید. (تصویر سازی کنید)

خودتان را در جایی ببینید که در کل روز در بهترین شرایط قرار دارید. این یک اثر عالی روی تصویر شخصی ، عزت نفس و نحوه عمل شما دارد.

به یاد داشته باشید ، شخصی که الان می بینید، شخصی است که خواهید شد.

Success secret number six is for you to practice positive self-talk. Control your inner dialog. Talk to yourself the way you want to be rather than the way you are.

موفقیت شماره ششم برای شما مثبت صحبت کردن با خودتان است.  گفتگوی داخلی خود را کنترل کنید. طوری با خودتان صحبت کنید که می خواهید باشید.

For example, repeat to yourself these powerful words over and over again I like myself, I like myself, I can do it, I’m the best, I love my work.

برای مثال: این لغات قوی را بارها و بارها با خوتان تکرار کنید، من خودم را دوست دارم، من خودم را دوست دارم، من می‌توانم انجامش دهم، من بهترینم، من شغلم را دوست دارم.

Remember, 95% of your emotions are determined by the way you talk to yourself most of the time and the way you feel, determines how you behave and how you behave leads back and determines how you feel.

به خاطر داشته باشید، که 95% احساسات شما با نوعی که با خودتان اکثر اوقات صحبت می کنید، تعیین می شود، و حسی که دارید، تعیین می کند که چطور رفتار کنید و روشی که رفتار می کنید، منتج می شود و تعیین می کند که چه احساسی داشته باشید.

Your job is to get yourself on an upward spiral where you think and talk to yourself positively all day long.

کار شما این است که خودتان را در یک مارپیچ رو به بالا قرار دهید جایی که تمام روز با خودتان به طور مثبت صحبت میکنید و فکر می کنید.

You think, walk, talk and act like the very best people in your field. When you do this your success becomes inevitable.

مانند بهترین افراد رشته تان، فکر کنید، راه برویدف صحبت کنید. وقتی این کار را انجام دهید، موفقیت شما اجتناب ناپذیر است.

Success secret number 7 is for you to take Positive Action towards your goals every single day.

رمز موفقیت شماره هفت: هر روز اقدام مثبت در جهت اهدافتان انجام دهید.

Be proactive rather than reactive. Grab the bull by the horns. If you’re not happy with your income, get out there get face to face with more customers. And if you’re not happy with any part of your life, accept responsibility and take charge.

به جای واکنش گر، کنش گرا باشید. با شهامت کارها را انجام دهید. اگر از درآمدتان راضی نیستید، با مشتریان بیشتری روبرو می شوید. و اگر با هیچ بخشی از زندگی خود راضی نیستید، مسئولیت بپذیرید و قبول زحمت کنید.

All successful sales people, are intensely action-oriented. They have a sense of urgency. They develop a bias for action. They do it now. They have a compulsion for closure. They practice fast temple and move quickly at everything they do.

همه فروشندگان موفق هستند، به شدت فعالیت گرا هستند. آنها حس فوریت دارند. آنها یک تعصب برای اقدام ایجاد می‌کنند.

آنها همین الان کار را انجام می دهند (وقت تلف نمی کنند). آنها یک اجبار برای بستن فروش دارند. آنها سریع عمل می کنند و به سرعت در همه کارهایشان حرکت می کنند.

If you practice these 7 Secrets of Success your income will increase week by week and Month by Month.

اگر این 7 راز موفقیت در فروش را تمرین کنید، درآمد شما هفته به هفته و ماه به ماه افزایش می یابد.

Now here is an exercise for you.

حال یک تمرین برای شما دارم.

Identify the one skill that if you were absolutely excellent at it, would help you the most to increase your income. Make a decision to work on that skill until you master it.

یکی از مهارتهایی که اگر در آن فوق العاده بودید، بیشترین کمک را برای افزایش درآمدتان می کرد، شناسایی کنید. تصمیم بگیرید که روی آن کار کنید تا اینکه در آن خبره شوید.

In the next sales booster, you will learn how to increase your sells even faster.

در درس تقویت فروش بعدی ، شما یاد خواهید گرفت که چگونه فروش خود را حتی سریعتر افزایش دهید.

آموزش مکالمه با سریال فرندز – اسباب کشی مرد زشت برهنه

  • Fazel Ahmadzadeh
  • شنبه ۱۳ بهمن ۹۷
  • ۱۵:۲۱

آموزش مکالمه با سریال فرندز – اسباب کشی مرد زشت برهنه

تقویت اسپیکینگ با فیلم

مکالمه و اسپیکینگ انگلیسی را با این بخش از سریال فرندز ، تقویت کنید (بهترین روش برای یادگیری لغات و عبارات انگلیسی)

در فصل های یک تا پنج سریال فرندز، شخصی در همسایگی مونیکا زندگی می کرد به نام Ugly na*ked guy یا مرد زشت برهنه که بعضی مواقع سوژه می شد.

در این فیلم جدا شده، می بینیم که او در حال اسباب کشی است و راس Ross ، برادر مونیکا، به فکر اجاره کردن آن آپارتمان. (در همین یک دقیقه می توانید با سیستم اجاره آپارتمان در آمریکا آشنا شوید که چقدر آسان است!)

در ابتدا ، همه ی دوستان در آپارتمان مونیکا در حال خوردن غذای چینی هستند که فیبی به سمت پنجره می رود و …

متن زیرنویس به همراه ترجمه فارسی و آموزش لغات جدید

Phoebe: Oh hey, you guys, look! Ugly Na ked Guy is putting stuff in boxes!

فیبی : اوه، بچه ها ببینید! اون یارو زشت برهنه وسایلشو داره در جعبه می ذاره!

  • Stuff به معنی چیز است و غیر قابل شمارش. مترادف آن Things است.
  • Guy به معنی آقا و یارو می باشد
  • Guys به معنی آدم ها که شامل مرد و زن می شود.

Rachel: I’d say from the looks of it; our na ked buddy is moving.

من از ظاهرش می گم، دوست برهنه مون داره اسباب کشی می کنه

  • Na ked به معنی برهنه و عریان می باشد
  • Buddy به معنی رفیق

Ross: Ironically, most of the boxes seem to be labeled “clothes”.

به طور عجیبی ، اکثر جعبه ها به نظر میاد برچسب “لباس” بهشون خورده

  • Ironically قید است و به معنی به طور عجیبی یا به طور جالبی
  • Labeled یعنی برچسب خورده
  • Clothes اسم جمع است و به معنی لباس می باشد. در زبان انگلیسی نمی توانیم بگوییم: a clothes.باید بگوییم : A piece of clothes

Rachel: Ohh, I’m gonna miss that big old squishy butt.

اوه، دلم برای اون باسن بزرگ ، پیر و نرم تنگ میشه

Chandler: And we’re done with the chicken fried rice.

چندلر: و ما کارمون با جوجه و برنج سرخ شده تموم شد. (چندلر از حرف ریچل حالش بهم خورد). یعنی دیگه نمی خورم.

Ross: Hey! Hey! If he’s moving, maybe I should try to get his place!

راس: هی هی ، اگر او داره اسباب کشی می کنه، شاید من باید سعی کنم تا آپارتمانش رو بگیرم.

All: Good idea! Yes!

Ross: It would be so cool to live across from you guys!

راس: خیلی خوب میشه که روبروی شما زندگی کنم.

  • Across from یعنی روبروی و مترادف آن Opposite است.
  • Would برای اینکه جمله راس تصوری است، آورده شده

Joey: Hey, yeah! Then we could do that telephone thing! Y’know, you have a can, we have a can and it’s connected by a string!

جویی: آره، اونجوری ما می تونیم اون آزمایش تلفن رو انجام بدیم. می دونی، تو یه قوطی داری، ما هم یه قوطی داریم و اینها با یک ریسمان بهم متصل شدند.

Chandler: Or we can do the actual telephone thing.

چندلر: یا اینکه ما می تونیم از تلفن واقعی استفاده کنیم.

  • Actual به معنی واقعی و مترادف آن Real است.

جملات این درس بسیار کاربردی و ساده هستند.

با تمرین تک تک جملات به تقویت مکالمه انگلیسی و اسپیکینگ خود کمک کنید.

با من در تماس باشید: فاضل 09122237618

درس پنج آموزش انگلیسی با فیلم - هری پاتر در بانک جادوگران

  • Fazel Ahmadzadeh
  • شنبه ۱۳ بهمن ۹۷
  • ۱۵:۱۷

درس پنج آموزش انگلیسی با فیلم – هری پاتر در بانک جادوگران

آموزش رایگان اسپیکینگ با فیلم

در فیلم های قبل دیدیم که چطور هگرید ، هری پاتر را نجات داد و او را با شخصیت وقعی خودش آشنا کرد.

در این بخش از فیلم می بینیم که هگرید، Harry Potter را به بانک جادوگران می برد تا پولی که پدر و مادرش برایش پس انداز کرده بودند را برداشت کند.

لغات بسیاری عالی و نکات تخصصی برای تقویت مکالمه انگلیسی و اسپیکینگ را در این یک دقیقه فیلم ببینید و بیاموزید.

فایل صوتی آموزشی بعد از فیلم پخش خواهد شد. بنابراین فقط گوش دهید و به آسانی زبان انگلیسی بیاموزید.

نکات آموزشی مربوط به لغت ، گرامر و مکالمه انگلیسی با ترجمه

It’s a world-class racing broom.

(بچه ها پشت ویترین مغازه فروش ابزارآلات جادوگری) این یک جاروی مسابقه ای در سطح کلاس جهانیه

  • World-class یک صفت عالی است و به معنی سطح جهانی یا کلاس جهانی می باشد. مثال : A world-class performance
  • Racing در اینجا صفت است و به معنی مسابقه ای. مثال: Racing car یعنی ماشین مسابقه ای
  • Broom یعنی جاروی دسته بلند که جادوگران در افسانه ها از آن برای سوار شدن و پرواز کردن استفاده می کنند

Wow look at it! The new Nimbus 2000!

وای نگاش کن. نیمبوس 2000 جدید!

  • هری پاتر بعد ها از این جارو برای پرواز کردن استفاده می کند.
  • جالبه بدانید که این جارو در کارخانه های مختلف آمریکا تولید می شود و به فروش می رسد. در فیلم های آمریکایی ، اینطور یک محصول را تبلیغ و بعد به فروش می رسانند و ما فقط فکر می کنیم که درآمد آنها از فروش فیلم است.
  • جاروی 2000 Nimbus در آمازون به قیمت 52 دلار به فروش می رسد.

نیمبوس 2000 در هری پاتر

نکات آموزشی مربوط به لغت ، گرامر و مکالمه انگلیسی

It’s a world-class racing broom.

(بچه ها پشت ویترین مغازه فروش ابزارآلات جادوگری) این یک جاروی مسابقه ای در سطح کلاس جهانیه

  • World-class یک صفت عالی است و به معنی سطح جهانی یا کلاس جهانی می باشد. مثال : A world-class performance
  • Racing در اینجا صفت است و به معنی مسابقه ای. مثال: Racing car یعنی ماشین مسابقه ای
  • Broom یعنی جاروی دسته بلند که جادوگران در افسانه ها از آن برای سوار شدن و پرواز کردن استفاده می کنند

Wow look at it! The new Nimbus 2000!

وای نگاش کن. نیمبوس 2000 جدید!

  • هری پاتر بعد ها از این جارو برای پرواز کردن استفاده می کند.
  • جالبه بدانید که این جارو در کارخانه های مختلف آمریکا تولید می شود و به فروش می رسد. در فیلم های آمریکایی ، اینطور یک محصول را تبلیغ و بعد به فروش می رسانند و ما فقط فکر می کنیم که درآمد آنها از فروش فیلم است.
  • جاروی 2000 Nimbus در آمازون به قیمت 52 دلار به فروش می رسد.

نیمبوس 2000 در هری پاتر

It’s the fastest model yet.

هنوز سریعترین مدله

  • The fastest یعنی سریعترین. صفت برتر یا Superlative است.
  • Yet قید است و به معنی هنوز

But Hagrid, how am I to pay for all this? I haven’t any money.

اما هگرید، چطور قراره من پول اینارو بدم؟ من هیچ پولی ندارم.

  • Hagrid شخص کلید نگه دار Keeper of Keys در مدرسه جادوگری Hogwarts است که هری پاتر را همراهی می‌کند.
  • How am I to do sth مانند How am I supposed to sth است و به معنی چطور قراره این کارو انجام بدم.
  • Any

Well, there’s your money. Gringotts, the wizard bank.

خب، (هگرید ساختمان بانک گرینگوت را نشان می دهد) پولت اونجاست. گرینگوت، بانک جادوگران.

Ain’t no safer place, not one. Except perhaps Hogwarts.

هیچ جای امن تری از اینجا وجود نداره. حتی یدونه. بجز احتمالا هاگوارتز (مدرسه جادوگران)

  • Ain’t مخفف is not است و در محاوره استفاده می شود. جمله کامل There is not بوده است.
  • Safer صفت مقایسه ای یا Comparative است.
  • Except به معنی به استثنای یا بجز

Hagrid, what exactly are these things?

هگرید، این چیزها دقیقا چه هستند؟

They’re goblins Harry. Clever as they come goblins, but not the most friendly of beasts. Best stay close.

اونها گابلین ها هستند هری. باهوش ترین گابلین ها، اما خوشبرخورد ترین یا مهربان ترین جانواران نیستند. بهتره که نزدیک باشی.

  • As something as they come زمانی استفاده می شود که بخواهیم شخص یا چیزی را توصیف کنیم و بگویم خفن ترین! نوع خودشه
  • مثال : Smith is as tough as they come ترجمه : اسمیت خشن ترین نوع خودشه
  • Goblin به معنی دیو ، عفریت
  • Beast به معنی جانور
  • Close صفت است و به معنی نزدیک. تلفظ آن کلوس

Mr. Harry Potter wishes to make a withdrawal.

آقای هری پارتر مایلند از حسابشون پول برداشت کنند.

  • Make a withdrawal یعنی برداشت کردن از حساب بانکی

And does Mr. Harry Potter have his key?

و آقای هری پاتر کلیدشون رو دارن؟

Wait a minute. Got it here somewhere.

یک دقیقه صبر کن. یه جایی همین جاها دارمش.

Ha! There’s the little devil.

آها، این شیطون کوچولو اینجاست.

  • Devil به معنی شیطان و اهریمن. اینجا حالت طنز گونه داشت.

And there’s something else as well. Professor Dumbledore gave me this.

و یک چیز دیگر هم وجود دارد. پروفسور دامبلدور این رو به من دادن.

  • Gave گذشته فعل Give است.
  • As well به معنی همچنین ، بعلاوه
  • روی پاکت نامه انگلیسی نوشته Top Secret به معنی فوق محرمانه

امیدوارم نکات خوبی را از این آموزش لغات و مکالمه با فیلم هری پاتر یاد گرفته باشید.

گرامر و دیالوگ های استفاده شده در این فیلم های افسانه ای و تاریخی با فیلم های به روز فرق می کنند. بنابراین اگر با ساختار عجیب و غریبی مواجه شدید، تعجب نکنید.

این آموزش ها را به دوستان خود معرفی کنید یا آنها نیز به رایگان زبان انگلیسی را از طریق فیلم بیاموزند.

فاضل هستم از سایت English Partner

واتس اپ و تلگرام :09122237618

مکالمه با سریال فرندز – ارسال رزومه ریچل

  • Fazel Ahmadzadeh
  • سه شنبه ۹ بهمن ۹۷
  • ۲۲:۴۶

مکالمه با سریال فرندز – ارسال رزومه ریچل

آموزش مکالمه انگلیسی با سریال فرندز

سریال فرندز Friends یا دوستان ، یکی از منابع عالی برای یادگیری زبان انگلیسی شامل مکالمه آمریکایی ، لغات و گرامر است.

فیلم انتخاب شده ی زیر مربوط به فصل یا Season اول و قسمت یا Episode هجده می باشد که در آن ریچل مشغول درست کردن رزومه برای ارسال به شرکت های مختلف است.

تمام دوستان جمع شده اند و کپی رزومه هایی که ریچل آماده کرده را در پاکت نامه قرار می دهند.

مطلب مرتبط: آموزش انگلیسی با فیلم

فصل اول در سال 1995 ساخته شده، بنابراین در آن زمان کامپیوتر شخصی و استفاده از اینترنت و ایمیل باب نبود. برای همین آنها در فیلم ، از طریق پست Resume خود را ارسال می کنند.

این یک دقیقه از سریال فرندز را با هم تماشا کنیم تا ترجمه زیرنویس و آموزش ها مربوط به مکالمه را برایتان توضیح دهم.

متن زیرنویس ، ترجمه فارسی و نکات آموزشی لغت و گرامر

Ross: Oh Rach, we’re running low on resumes over here.

راس : ریچ، اینور رزومه ها مون داره تموم میشه.

  • اصطلاح انگلیسی Run low on sth یعنی منابع تقریبا در حال تمام شدن هستند. به دو مثال زیر دقت کنید.
  • We are running low on milk – could you buy some more? یعنی شیرمون داره تموم میشه، می تونی یه مقدار بیشتر بخری؟
  • The radio batteries are running low ترجمه: باطری های رادیو دارن تموم میشن.

Monica: Do you really want a job with Popular Mechanics?

مونیکا: آیا واقعا یک شغل در مکانیک های محبوب می خوای؟

  • Popular Mechanics یک مجله آمریکایی است که آموزش های مختلف در آن آموزش داده می شوند و در این بخش سریال فرندز، در واقع مونیکا، آن را خیلی زیر پوستی تبلیغ کرد. این نوع بازاریابی محتوا، در سریال Friends خیلی رایج بود

Chandler: If you’re gonna work for mechanics, those are the ones to work for.

چندلر: اگر می خوای برای مکانیک ها کار کنی، اونا همونهایی هستن که باید براشون کار کنی.

  • این جمله طنز چندلر، خیلی برایم قابل فهم نبود که چرا تماشاچی ها خندیدن، برای همین از دوست آمریکاییم پرسیدم و جواب زیر را برایم نوشت که می توانید در انتهای آموزش بخوانید.

Rachel: Hey, look you guys, I’m going for anything here. Ok? I can’t be a waitress anymore. I mean it.

ریچل: هی، ببینید بچه ها، می خوام همه چی رو امتحان کنم اوکی؟ دیگه نمی تونم یک پیشخدمت باشم. واقعا می گم.

  • Mean می تواند برای اضافه کردن تاکید در حرفی که می زنی مورد استفاده قرار گیرد. به مثال زیر دقت کنید
  • Give it back now! I mean it یعنی ، همین الان برش گردون. واقعا می گم.

Rachel: I’m sick of the lousy tips. I’m sick of being called “Excuse me.”

از انعام های گند خسته شدم. از اینکه به بگن “ببخشید” خسته شدم.

  • Sick of something یعنی از چیزی خسته و منزجر شدن، مخصوصا که آن چیز برای مدت طولانی روی مخ باشد.

Phoebe: Paper cut! Paper cut!

فیبی : برش کاغذ (وقتی که کاغذ دست یا پوست را می برد)

Joey: Here, here, here.

جویی: بیا، بیا ، بیا (در حال دادن آب گریپ فوروت)

Phoebe: Grapefruit juice! Grapefruit juice!

فیبی: آب گریپ فوروت ، آب گریپ فوروت (چون مزه ش ترشه و باعث درد زخمش میشه)

Rachel: Okay you guys, we’re almost done. We’ve only 20 more to go.

ریچل: خیلی خب بچه ها، تقریبا کارمون تموم شد. فقط بیستای دیگه مونده

  • To goدر اینجا یعنی باقی مانده. متراف آن ، to remain
  • We’ve only got another couple of hours to go before finishing یعنی: قبل تموم شدن، ما فقط چند ساعت دیگه کارمون مونده

Ross: Rach, did you proofread these?

راس: ریچ، آیا اینهارو غلط گیری کردی؟

Rachel: Yeah. Why?

ریچل: آره چطور؟

Ross: Nothing. I’m sure they’ll be impressed with your “excellent compuper” skills.

راس: هیچی، مطمئنم که آنها با مهارت های عالی کامپیوپر تو تحت تاثیر قرار می گیرن. (ریچل دیکته کامپیوتر را اشتباه نوشته است)

  • Be impressed with sth یعنی توسط چیزی تحت تاثیر قرار گرفتن

Rachel: Oh, my God! Do you think it’s on all of them?

ریچل: وای خدای من! فکر می کنی این روی همه رزومه ها هست؟

Joey: No, I’m sure the Xerox machine caught a few.

جویی: نه! مطمئنم که ماشین زیراکس (دستگاه کپی) چندتاشو جا انداخته (یا چندتا شو گرفته یعنی غلط ندارن. که مسخره است و باعث خنده می شود)

برای تقویت مکالمه انلگیسی ، جملات بالا را تک تک تمرین کنید تا لغات جدید، بخصوص اصطلاحات انگلیسی ، در ذهن شما بمانند.

نگران گرامر نباشید و سعی کنید ، گرامر را با حفظ کردن جمله یاد بگیرید.

فاضل هستم از سایت English Partner . برای تماس با من به این صفحه مراجعه کنید.

درس چهارم مکالمه با سریال Suits – هاروی بالاتر از لوییس

  • Fazel Ahmadzadeh
  • پنجشنبه ۲۷ دی ۹۷
  • ۲۲:۵۰

درس چهارم مکالمه با سریال Suits –  هاروی بالاتر از لوییس

آموزش مکالمه انگلیسی تجاری با سریال suits

در این درس به شما قول می دهم که پس از مشاهده این بخش از سریال Suits ، لغات انگلیسی و گرامر زیر را برای مکالمه و اسپیکینگ یاد بگیرید:

  • معنی لغت Charm به عنوان فعل
  • معنی لغت Patronize به عنوان فعل
  • کاربرد گرامر Could + have + p.p
  • معنی لغت Bully به عنوان اسم

هاروی اسپکتر Harvey Spector ، بهترین وکیل و تمام کننده دعاوی و مذاکرات شرکت، پس از گذراندن یک شب خوب، به شرکت می آید و با جسیکا و لوییس روبرو می شود که در حال صحبت هستند.

لوییس از جسیکا شاکی است چرا که پرونده ی او را به هاروی سپرده اند.

هاروی در این قسمت باید پس از بررسی رزومه های مختلف ، برای خود دستیاری (به انگلیسی Assistant) از دانشگاه هاروارد استخدام کند.

اما او فارغ التحصیلان هاروارد را به چشم خرخون های (به انگلیسی Geeks) بی خاصیت می بیند. جالب اینجاست که خود او هم در دانشگاه هارواد درس خوانده، اما هاروی خودش را یک استثنا می داند.

متن مکالمه و زیرنویس درس چهارم با ترجمه فارسی

Louis: I’m not saying that I haven’t been charmed by Harvey, but it’s just so patronizing when you say that he can handle those things and, “Louis, you can only handle this.”

لوییس : من نمی گم که شیفته هاروی نشده ام، اما این خیلی خوار کننده ست وقتی شما می گی که او می تونه فلان چیزهارو مدیریت کنه و “لوییس تو فقط می تون این یک چیز رو مدیریت کنی”.

  • Charm به معنی شیفته و محسور کردن (در ادامه مثال های بیشتری از لغت انگلیسی Charm به عنوان فعل خواهید خواند.)
  • زمان گرامر بخش اول جمله لوییس، حال کامل و ساختار آن مجهول است
  • فرمول ساختار مجهول حال کامل Have + been + p.p
  • Patronize لغت انگلیسی بسیار خوب و پیشرفته ای است و در این فیلم به دقت آن را مطالعه کنید. معنی این فعل: ارباب وار رفتار کردن و آقا منش رفتار کردن است. مثال های بیشتر در ادامه می آیند.

Louis: Jessica, I could have handled Gerald Tate.

لوییس: جسیکا، من می تونستم جرالد تیت.

  • گرامر Could + have + p.p مواقعی کاربرد دارد که شما توانایی انجام کاری را داشته اید، اما آن کار را انجام نداده اید یا نگذاشته اند که شما انجام دهید.

Jessica: And I told you I disagree.

جسیکا: و من بهت گفتم که مخالفم.

  • Disagree متضاد فعل Agree است.

Louis: Why?

لوییس: چرا؟

Harvey: Because when you put two bullies in the same room together, things generally don’t go so well.

هاروی: چون وقتی دو قلدر رو در یک اتاق میذاری، اوضاع خوب پیش نمیره.

  • Bully به معنی قلدر ، زورگو و گردن کلفت است.

مثال های کاربردی با لغات جدید مهم سریال Suits

این مثال ها را بخوانید و حفظ کنید تا آموزش مکالمه انگلیسی با فیلم تکمیل شود.

We were charmed by his boyish manner.

با منش پسرانه اش شیفته شدیم.

He tried to patronize me by acting too familiarly.

او سعی کرد که با خودمانی رفتار کردن مراکوچک کند.

Stop patronizing me – I understand the play as well as you do.

انقدر منو خوار نکن – من همونقدر که تو در مورد بازی می دونی، می دونم.

The children’s behavior charmed the guests.

رفتار بچه‌ها مهمانان را مسحور کرد.

He was a bully and enjoyed hurting others.

او آدمی زورگو بود و از آزار دیگران لذت می‌برد.

Bullying is a problem in many schools.

قلدری یک مشکل در بسیاری از مدارس است.

Leave him alone, you big bully!

رهاش کن، قلدر گنده بک!

Teachers usually know who the bullies are in a class.

معلم ها معمولا می دانند که قلدرها در کلاس چه کسانی هستند.

I could have stayed up late, but I decided to go to bed early.

می تونستم تا دیر وقت بیدار بمونم، اما تصمیم گرفتم تا زود به تخت برم.

They could have won the race, but they didn’t try hard enough.

آنها می تونستن مسابقه را ببرند، اما به اندازه کافی تلاش نکردند.

Julie could have bought the book, but she borrowed it from the library instead.

جولی می تونست کتاب رو بخرد، اما به جاش از کتابخانه قرض گرفت.

He could have studied harder, but he was too lazy and that’s why he failed the exam.

او می تونست سخت تر بخواند، اما خیلی تنبل بود و به خاطر همین در امتحان رد شد.

توضیحات مربوط به این بریده فیلم از سریال Suits:

لوییس احساس سرخوردگی می کند چون جسیکا که حالا رییس هاروی و لوییس است، هاروی را به او ترجیح می دهد.

جسیکا حق دارد، چون لوییس نمی تواند احساسات خود را کنترل کند و در مواقعی شبیه بچه ها رفتار می کند. از طرفی رزومه کاری هاروی بسیار قوی تر از لوییس است.

در ادامه خواهید دید که هاروی به مقام شریک ارشد می رسد. اینجاست که باید گفت، بچه ها در محل کار خود مانند لوییس نباشید.

راز موفقیت برند آمریکایی مک دونالد

  • Fazel Ahmadzadeh
  • جمعه ۲۱ دی ۹۷
  • ۲۲:۳۷

راز موفقیت برند آمریکایی مک دونالد

آموزش مکالمه انگلیسی تجاری با فیلم بنیانگذار

این صحنه از فیلم آمریکایی بنیانگذار The Founder مربوط به زمانی است که آقای کراک، کمپانی مک دونالد را از چنگ دو برادر درآورد.

بعد از جلسه حل و فصل اختلافات و نوشتن چک خرید سهم آن دو توسط کراک، این سه با هم دست دادند و قضیه تمام شد.

دیک مک دونالد در دستشویی عمومی است که آقای ری کراک سر می رسد و مکالمه بین این دو بسیار جالب و پرمعنا است پر است از لغات و انگلیسی جدید ، گرامر و اصطلاحات کاربردی.

Ray Kroc به دیک می گوید که رمز موفقیت مک دونالد تنها و فقط یک چیز است و تو هم حتی نمی دانی که آن چیست.

برای دانستن رمز موفقیت McDonald ، این فیلم را تماشا کنید و به توضیحات مربوط به زیرنویس و ترجمه فارسی آن دقت کنید.

برای دانلود رایگان تمام درس های فیلم بنیانگذار ، اینجا کلیک کنید.

مشاهده و دانلود فیلم بنیانگذار – درس دهم

متن زیرنویس انگلیسی به همراه آموزش و ترجمه فارسی

I just have to ask you one thing. Something I’ve never understood.

فقط باید یک سوال از بپرسم. چیزی که هیچوقت نفهمیدم.

  • قید Just اینجا برای تاکید آمده. “فقط یک چیز”
  • Have to مربوط به گرامر مدال است. یکی از کاربردهای Have to انجام کاری است که ضروری و لازم است.
  • زمان گرامر جمله دوم ، حال کامل یا Present Perfect است. یعنی از گذشته تا به الان هرگز نفهمیدم.
  • Never قید است و قبل از فعل اصلی آمده.
  • Understood قسمت سوم فعل Understand است.

Ray Kroc: Alright.

بسیار خب.

Dick: That day we met, we gave you the tour.

اون روزی که همدیگرو دیدیم، و ما بهت  کل سیستم رو نشون دادیم.

  • to give (somebody) a tour یعنی نشان دادن یک مکان به یک شخصی
  • Met گذشته فعل Meet است.
  • That day قید است و به معنی “آن روز”

Ray Kroc: Yeah, What about it?

خب. چطور مگه؟ یا چطور؟

Dick: We showed you everything. The whole system, all our secrets. We were an open book. So why didn’t you just …

ما همه چیز رو به تو نشون دادیم. کل سیستم رو، تمام رازهامون رو. ما مثل یک کتاب باز بودیم. خب چرا اون موقع …

  • Whole صفت است و به معنای تمام و همه چیز. مترادف whole کلمات full, entire, total و complete هستند.
  • اصطلاح انگلیسی be an open book یعنی راحت قابل فهم و کشف بودن.

Ray: Steal it? Just grab your ideas, run off, start my own business, using all those ideas of yours. Would have failed.

ندزدیمش؟ (یعنی) ایده شما رو بردارم، فرار کنم، و بیزنس خودم رو با استفاده از تمام ایده های شما شروع کنم. شکست می خورد.

  • Grab به معنی قاپیدن ، ربودن و برداشتن است. یعنی ایده هاتون رو کش میرفتم
  • Run off به معنی ناگهانی کسی یا جایی را ترک و رها کردن

Dick: How do you know?

تو از کجا می دونی؟

Ray Kroc: Am I the only one who got the kitchen tour?

آیا من تنها کسی هستم که تور آشپزخانه را داشته؟

You must’ve invited lots of people back there.

احتمالا باید کلی آدم رو اون پشت دعوت کرده باشید.

  • گرامر Must have p.p

Ray:How many of them succeed?

چندتاشون موفق شدند؟

  • Succeed فعل هست و به معنی موفق شدن. صفت آن Successful است.

Dick: Lots of people started restaurants.

خیلی از اون آدمها رستوران باز کردند.

Ray: As big as McDonald’s? Of course not.

به بزرگی مک دونالد؟ معلومه که نه.

  • گرامر As + adjective + as برای مقایسه به کار می رود.

Ray: No one ever has and no one ever will. Because they all lack that one thing that makes McDonald’s special.

هیچ کس تا به حال داشته و هیچکس نخواهد داشت. چون که همشون اون چیزی رو که مک دونالد رو خاص می کنه کم داشتن.

  • Lack فعل است و به معنی کمبود و کسر داشتن است.

Dick: Which is…?

که …. هست؟

Ray: Even you don’t know what it is.

حتی تو هم نمی دونی که آن چیز خاص چی هست.

Dick: Enlighten me.

روشنم کن.

  • Enlighten فعل است و به معنی آگاه کردن و شیرفهم کردن است.

Ray: It’s not just the system, dick. It’s the name. That glorious name, McDonald’s. It can be anything you want it to be. It’s limitless. It’s wide open. It sounds like America.

فقط سیستم سرعتی پخت نیست، دیک. اسمشه. اون اسم پر شکوه، مک دانلد. اون می تونه هرچی که تو می خوای باشه. بی انتهاست. گسترده ست. مثل آمریکا می مونه.

  • Glorious صفت است و به معنی پر شکوه ، پر جلال و جبروت ، شکوهمند
  • Limitless یعنی بی انتها

بعد از اینکه تمام لغات و اصطلاحات را یاد گرفتید، تازه وقت تمرین اصلی رسیده!

همین دو دقیقه فیلم را بارها و بارها تماشا کنید.

اول به قصد تقویت لیسنینگ و بعد با هر جمله بازیگر ، شما هم تکرار و تمرین کنید.

لازم نیست به مغز خودتان فشار بیاورید، فقط تکرار کنید. مغز شما به طور اتوماتیک، جملات را حفظ می کند.

درس اول مکالمه با انیمیشن Cars 2 – اصطلاح اخماتو تو هم نکن

  • Fazel Ahmadzadeh
  • سه شنبه ۱۱ دی ۹۷
  • ۲۳:۴۳

درس اول مکالمه با انیمیشن Cars 2 – اصطلاح اخماتو تو هم نکن

آموزش مکالمه با انیمیشن ماشین ها 2

درس اول آموزش مکالمه با انیمشین ماشین ها آماده شد.

در این درس اصطلاحات و جملات کاربردی انگلیسی را می توانید یادبگیرید و به راحتی حفظ کنید.

سعی کنید جملاتی مفید را که در فایل صوتی ادامه فیلم توضیح می دهم، حفظ کنید و گرامر جمله را به خاطر بسپارید.

زیرنویس به همراه ترجمه فارسی در انتهای همین پیج آورده شده است.

متن زیرنویس آموزش لغات به همراه ترجمه فارسی

Crabby: All right, buddy we are here. Right where you paid me to bring you. Question is, why?

خیلی خب رفیق، رسیدیم. درست همون جایی هستیم که پولش رو دادی که برسونمت. سوال اینه که چرا؟

  • لغت Buddy به معنی رفیق است

Finn McMissile: [comes out from the shadows on Crabby’s stern deck] I’m looking for a car.

{فین از سایه عرشه کربی خارج می شود} دارم دنبال یک ماشین می گردم.

Crabby: A car? Ha!

یه ماشین؟ عجب!

Crabby: Hey, pal, you can’t get any further away from land than out here.

هی رفیق، تو نمی تونی از خشکی تا اینجا ، بیشتر بری جلو.

  • Land به معنی خشکی

Finn McMissile: Exactly where I want to be.

دقیقا جایی هستش که می خواستم اونجام باشم.

  • Exactly یعنی دقیقا

Crabby: I got news for you, buddy. There’s nobody out here but us.

یه خبرایی برات دارم رفیق. هیچکس به جز ما اینجا نیست.

Tony Trihull: [blows his horn] What are you doing out here?

اینجا داری چیکار می کنی؟

Crabby: What does it look like, genius? I’m crabbing.

به نظرت چیکار می کنم؟ مشغول صیادی ام.

  • Crab در انگلیسی به معنی خرچنگ است. اینجا به صورت فعل استفاده شده و در کل منظور، صیادی است.
  • Genius به معنی باهوش

Tony Trihull: Well, turn around and go back where you came from.

خب دور بزن و برگرد به همونجایی که اومدی.

Crabby: Yeah, and who’s gonna make me?

بله! و کی می خواد مجبورم کنه؟ (تو فارسی میگیم، اونوقت کی میخواد منو مجبور کنه؟)

Crabby: All right, all right. Don’t get your prop in a twist.

خیلی خب بابا، خیلی خب. نمی خواد اخمات رو تو هم کنی.

  • اصطلاح don’t get your prop in a twist یعنی نمی خواد اخمات رو تو هم کنی.

Crabby: What a jerk. Sorry, buddy. Looks like it’s the end of the line.

عجب عوضیی! ببخشید رفیق، به نظر میرسه اینجا آخر خطه.

فیلم خبر رویترز از مادران کوهنوردان آمریکایی دستگیر شده در ایران

  • Fazel Ahmadzadeh
  • يكشنبه ۹ دی ۹۷
  • ۲۰:۲۱

فیلم خبر رویترز از مادران کوهنوردان آمریکایی دستگیر شده در ایران

خبر حضور مادران جاسوسان آمریکایی در ایران

این فیلم خبری مربوط به دورانی است که سه “به اصطلاح” کوهنورد آمریکایی در کوه های غرب ایران به جرم جاسوسی دستگیر شدند.

پس از کش و قوس های فراوان در آن زمان، دولت وقت ایران (احمدی نژاد) به مادران این سه کوهنورد آمریکایی ویزا داد تا آنها بتوانند برای ملاقات فرزندانشان به ایران بیایند.

حتما ظاهر عجیب این مادران شما را متعجب می کند! (شبیه فاطی کماندو درستشون کردن)

اما باید بدانید که این حجاب کار تبلیغاتی آمریکا و ترساندن آن مادران بود. به نحوی که فکر می کردند اگر جور دیگری لباس بپوشند، حتما با آنها برخورد می شود.

بعد از ورود این مادران، حجاب مناسب و غیر ترسناک برای آنها تهیه شد که در زیر عکس آنها را می بینید.

فیلم خبر رویترز از مادران کوهنوردان آمریکایی در فرودگاه بر روی لینک کلیک کنید.

متن زیرنویس فیلم به همراه ترجمه فارسی و آموزش لغات

The mothers of 3 Americans jailed in Iran since last July arrived in Tehran on Wednesday, with the Iranian government saying it was allowing them to visit their children as part of what it calls a humanitarian act.

مادر سه آمریکایی زندانی شده (از جولای گذشته) در ایران، چهارشنبه به تهران رسیدند. دولت ایران می گوید که به عنوان بخشی از اقدام بشر دوستانه (آنطور که خود می گوید) به آنها اجازه داده تا فرزندان خود را ببینند.

  • Humanitarian Act یعنی اقدام بشر دوستانه
  • Arrive in حرف اضافه arrive وقتی که برای شهر و کشور استفاده می شود، in است
  • Jailed صفت است و به معنی زندانی شده

The families of the three denied spying allegations against their children and say they nearly strayed into Iran while hiking in northern Iraq.

خانواده های این سه تن، اتهامات جاسوسی علیه فرزندانشان را رد کردند و می گویند که آنها وقتی در حال کوهنوردی در نواحی شمالی عراق بودند، یک مقدار به سمت ایران گمراه شدند (راه را گم کردند).  

  • Deny به معنی انکار کردن
  • Spy به معنی جاسوسی کردن
  • Allegations یعنی اتهامات
  • Stray اگر فعل باشد ، به معنی منحرف شدن از مسیر است.
  • Hiking راهپیمایی در کوه

عکس مادران آمریکایی وارد شده به ایران زمان احمدی نژاد

I’m very glad to be here I feel very happy that we’re finally here in Iran and very grateful to the Iranian people for allowing us to come and granting us our visas and we really looking forward to seeing our children.

من خیلی خوشحالم که اینجا هستم، خیلی خوشحالم که سرانجام اینجا، در ایران، هستیم، و از مردم ایران بسیار سپاسگزارم که به ما اجازه دادند تا بیاییم و به ما ویزایمان را دادند و بی صبرانه منتظریم که فرزندانمان را ببینیم.

  • Grant visa یعنی ویزا اهدا کردن
  • Grateful یعنی سپاسگزار

I come with an open heart, I come with a grateful heart and I come with a mother’s heart and I’m very much looking forward to seeing my son and his two friends and I have real strong hopes of the great possibility of bringing them home I would like to plea for that.

من با یک قلب باز می آیم، من با یک قلب سپاسگزار و با قلب یک مادر می آیم و بی صبرانه منتظر دیدن پسرم و دو دوست او هستم و بسیار امید به احتمال بازگرداندن آنها به خانه دارم و حاضرم که برای آن التماس کنم.

  • Plea یعنی التماس و تمنا کردن

Iran has not given any indication that the Americans release is imminent but their arrest has further complicated relations between the US and Iran which are at loggerheads over Iran’s nuclear ambitions.

ایران هیچ اشاره ای نکرده است که آزادی آمریکایی ها قریب الوقوع است اما دستگیری آنها روابط بین آمریکا و ایران که به دلیل تلاش های هسته ای ایران در درگیری هستند، پیچیده تر کرده است.

  • Imminent یعنی قریب الوقوع
  • be at loggerheads with somebody یعنی با کسی عدم توافق یا برخورد داشتن

مثال های بیشتر از لغات خبر به همراه ترجمه فارسی

the allegations concerning his taking bribes

اتهامات مربوط به رشوه‌گیری او

his allegations were unfounded

ادعاهای او بی‌اساس بود.

he rejected the pleas of the condemned man

التماس‌های مرد محکوم را رد کرد.

those who stray from the path of truth

آنانکه از جاده‌ی حقیقت منحرف می‌شوند

the enemy’s defeat is imminent

شکست دشمن نزدیک است.

منع داشتن حجاب کامل زنان در فرانسه

  • Fazel Ahmadzadeh
  • شنبه ۸ دی ۹۷
  • ۱۶:۳۴

منع داشتن حجاب کامل زنان در فرانسه – آموزش انگلیسی با اخبار

منع داشتن حجاب کامل در فرانسه

در این آموزش ، فیلم خبری رویترز را مشاهده می کنید که در رابطه با منع داشتن حجاب کامل زنان است.

چند سال قبل دولت فرانسه قانونی را تصویب کرد که به زنان مسلمان اجازه پوشیدن پوشیه و چادر به صورت حجاب کامل را نمی‌داد و دلیل این منع را دفاع از حق آزادی زنان عنوان کرده بود.

جامعه مسلمانان فرانسه نیز به اعتراض به این قانون پرداختند.

فیلم زیر مربوط به خبر انگلیسی سایت رویترز می باشد.

در ادامه ابتدا فیلم خبر را مشاهده کنید و سعی کنید متن خبر را بازنویسی کنید.

سپس نوشته خود را با متن خبر در سایت مقایسه کنید و کلماتی را که نمی دانستید دوباره گوش کنید.

در این درس لغات و عبارات جدید زیر آموزش داده می شوند:

  • Debate
  • Battle over the veil
  • Voice his concern
  • Propose a bill
  • Outlaw
  • Reassure
  • Stigmatization
  • Slam the Law
  • Violate human rights

The battle over the veil in France.

عنوان خبر انگلیسی: جنگ بر سر حجاب در فرانسه

The French government is proposing a bill next month which if successful will outlaw the wearing the full veil in France.

دولت فرانسه ماه آینده پیشنویس لایحه ای را می دهد که اگر موفق شود (تصویب شود) پوشیدن حجاب کامل در فرانسه را ممنوع می‌کند. (غیر قانونی می کند)

  • Bill در اینجا به معنی “لایحه دولت” است.
  • Propose a bill یعنی ارائه لایحه

Mohammad Mousavi the president of the French Council of Muslim faith voiced his concerns to French Prime Minister.

محمد موسوی رئیس شورای اسلامی فرانسه نگرانی خود را به نخست وزیر فرانسه ابراز کرد.

  • Voice your concern یعنی نگرانی خود را ابراز داشتن

“We told the head of the government about French Muslims worries, about the way the media deals the debate over the full veil.

ما با رئیس دولت در مورد نگرانی های مسلمانان فرانسوی و در مورد نحوه برخورد رسانه ها با بحث حجاب کامل، صحبت کردیم.

  • در زبان انگلیسی به حجاب Veil یا Hijab می گویند.
  • Full veil یعنی حجابی که شامل چادر و پوشیه روی صورت می شود.

The head of the government reassured us that the government wants to do everything possible to avoid the stigmatization and to ensure the planed law makes no mention the religious aspects of the issue. “

رئیس دولت به ما اطمینان داد که دولت می خواهد همه کارهای لازم را انجام دهد تا از انگ زدن جلوگیری کند و اطمینان حاصل شود که قانون برنامه ریزی شده، جنبه های مذهبی این موضوع را ذکر نمی کند.  

  • Stigmatize یعنی انگ زدن و بدنام کردن

France has the largest Muslim population in Europe but only a very tiny minority, possibly as few as two to three hundred women wear full veils.

فرانسه دارای بیشترین جمعیت مسلمان در اروپا است، اما تنها یک اقلیت بسیار کوچک، شاید کمتر از دویست تا سیصد زن، حجاب کامل دارند.

  • Muslim Population یعنی جمعیت مسلمان

Critics have slammed the law saying it is an excessively cumbersome way of dealing with a tiny issue.

منتقدان این قانون را مورد انتقاد قرار داده اند و می گویند که این قانون یک روش بسیار سخت برای مقابله با یک مسئله کوچک است.

The government says the ban on full Islamic veils that only show the eyes is a defense of women’s rights.  

دولت می گوید ممنوعیت حجاب اسلامی کامل (که فقط چشم ها را نشان می دهد) دفاع از حقوق زنان است.

Supporters of the veil say the proposed ban violates human rights by limiting women freedom to choose how to dress and how to express their religious belief.

حامیان حجاب می گویند که ممنوعیت ارائه شده حقوق بشر را با محدود کردن آزادی زنان برای انتخاب لباس و نحوه بیان عقاید مذهبی خود، نقض می کند (زیر پا می گذارد)

  • to violate the law یعنی قانون را زیر پا گذاشتن

مثال های بیشتر با لغات جدید

the government’s new bill was submitted to the parliament

لایحه‌ی جدید دولت تقدیم مجلس شد.

 anyone who criticized the leader was stigmatized as traitor

به هر کسی که از رهبر انتقاد می‌کرد داغ خیانت می‌زدند.

newspapers slammed him for his remarks

روزنامه‌ها او را به خاطر اظهاراتش شدیدا مورد نکوهش قرار دادند.

every time he opens his mouth his wife slams him

تا دهانش را باز می‌کند زنش او را می‌کوبد.