آموزش مکالمه زبان انگلیسی

نوشتن رزومه انگلیسی ، انگیزه نامه ، آموزش لغات ، اصطلاحات ، عبارات کاربردی و گرامر انگلیسی برای مکالمه و آیلتس

روز 8: درباره ی نیازهای غیر ضروری

  • Fazel Ahmadzadeh
  • چهارشنبه ۲ اسفند ۰۲
  • ۲۳:۲۵

روز 8: درباره ی نیازهای غیر ضروری

در هشتمین روز از کتاب 365 روز با انضباط شخصی، در مورد " نیازهای غیر ضروری On Unessential Necessities " میخوانیم.

دانلود کتاب 365 روز با انضباط شخصی

اپیکوروس می‌خواست چیزهایی را که فکر می‌کرد به آن‌ها نیاز دارد، بررسی کند تا ببیند می‌تواند بدون کدام‌یک زندگی کند. او متوجه شد که در بسیاری از موارد، ما سخت تلاش می‌کنیم چیزی را به دست آوریم، زیرا متقاعد شده‌ایم که بدون آن، بدبخت خواهیم شد. مشکل این است که می‌توانیم بدون برخی از این چیزها زندگی کاملاً خوبی داشته باشیم، اما اگر بدون آن‌ها زندگی نکنیم، نمی‌دانیم کدام‌یک هستند. ویلیام ب. اروین

(اپیکور یک هدونیست بود، بدین معنی که اعتقاد داشت آنچه موجب شادی فرد شود، از نظر اخلاقی خیر، و آنچه برایش دردناک باشد شر است. او به شکلی ساده «لذت» را فقدان رنج و درد تعریف می‌کرد و بر این باور بود که تمامی انسان‌ها بایستی به دنبال دستیابی به آتاراکسیا و به عبارتی یک حالت «بی‌عیب و نقص» باشند تا عاری از رنجش و درد گردند.)

(اپیکوریسم یا اپیکوریانیسم (انگلیسی: Epicureanism) که به فلسفه لذت یا لذت گرایی ترجمه شده‌است یک نظام فلسفی بر اساس آموزه‌های فیلسوف یونان باستان، اپیکور است که حدود ۳۰۷ سال پیش از میلاد پایه‌گذاری شد.)

اگر فیلسوف یونان باستان، اپیکور، می خواست در دوران مدرن فلسفه خود را گسترش دهد، کارهای زیادی برای انجام دادن داشت. ما در دنیایی زندگی می کنیم که احساس می کنید شایسته داشتن تجملات هستید. در واقع، دیگر اینها تجملات محسوب نمی شوند، بلکه به ضروریات تبدیل شده اند، زیرا اکثر مردم به اشتباه فکر می کنند بدون آنها نمی توانند زندگی کنند.

اگر فکر می کنید تجملات همان نیازهای ضروری هستند، در ایجاد انضباط شخصی قدرتمند با مشکل مواجه خواهید شد، زیرا برای عملکرد به چیزهای زیادی نیاز خواهید داشت.

چگونه فردی که فکر می‌کند خوردن غذاهای پرکالری مثل همبرگر، پیتزا یا نان سفید برای او ضروری است، می‌تواند وزن کم کند؟ چقدر احتمال دارد فردی که فکر می‌کند اجاره کردن ماشین جدید هر دو سال ضروری است، خودانضباطی کافی برای پس‌انداز کردن و “محروم کردن” خود از چیزی که به عنوان یک نیاز اولیه انسانی می‌بیند، داشته باشد؟

هر از گاهی سعی کنید بدون چیزی که آن را ضروری می دانید زندگی کنید. از این کار چندین مزیت خواهید برد. اول اینکه، خود را داوطلبانه در یک موقعیت ناخوشایند قرار می دهید که به شما کمک می کند تا منطقه راحتی خود را گسترش دهید و انعطاف پذیری ذهنی خود را تقویت کنید.

دومین مزیت این کار، کشف کردن این موضوع است که آیا واقعاً به این چیز در زندگی خود نیاز دارید یا خیر. اگر متوجه شدید که نیازی به آن ندارید، این موضوع باعث می شود فکر کنید که چه تعداد چیزهای دیگر در زندگی شما در واقع به اندازه ای که فکر می کردید مهم نیستند. این می تواند به شما کمک کند تا غیر ضروری ها را از زندگی خود حذف کنید و منابع بیشتری را برای تمرکز بر آنچه که مهم است آزاد کنید.

در نهایت، شما توانایی خود را برای احساس خوشحالی با چیزهای کمتری افزایش خواهید داد - حتی در شرایطی که به طور غیرارادی چیزی از شما گرفته شود.

 

روز 9: درباره فردی که می خواهید در آینده باشید

 


متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

Day 8: On Unessential Necessities

Epicurus wanted to examine the things he thought he needed so he could determine which of them he could in fact live without. He realized that in many cases, we work hard to obtain something because we are convinced that we would be miserable without it. The problem is that we can live perfectly well without some of these things, but we won’t know which they are if we don’t try living without them. —William B. Irvine

Ancient Greek philosopher Epicurus would have his hands full in modern times if he wanted to spread his philosophy. We live in the world in which you feel you deserve to have luxuries. In fact, they’re no longer considered luxuries but necessities because most people mistakenly think they can’t live without them.

The problem with mistaking luxuries for necessities is that it’s impossible to develop powerful self-discipline if you need a lot just to function.

How is a person who believes that they need to eat empty calories in the form of burgers, pizzas, or white bread supposed to lose weight? How likely is that an individual who thinks that it’s necessary to lease a new car every two years will exert enough self-discipline to save money and “deprive” himself or herself of what they consider a basic human need?

Periodically try living without something that you consider a necessity. You’ll benefit in several ways.

First, you’ll voluntarily put yourself in an uncomfortable situation that will help you expand your comfort zone and develop your mental resilience.

Second, you’ll discover whether you really need this thing in your life — and if you find you don’t, it will provide food for thought as to how many other things in your life are in fact not as important as you thought they were. This can then help you eliminate the unessential from your life and free up additional resources to focus on what’s important.

Finally, you will increase your ability to feel happy with less — including being happy in a situation when you’re deprived of something involuntarily.

 

لغات انگلیسی مهم این بخش از کتاب که برای آیلتس و مکالمه مفید هستند را بولد کردم.

روز 7: فقر و انضباط شخصی

  • Fazel Ahmadzadeh
  • سه شنبه ۱ اسفند ۰۲
  • ۲۲:۱۱

روز 7: فقر و انضباط شخصی

در هفتمین روز از کتاب 365 روز با انضباط شخصی، در مورد " فقط و انضباط شخصی On Poverty and Self-Discipline " میخوانیم.

ترجمه 365 روز با انضباط شخصی

تحقیقات دیگری نشان داده اند که فشار اقتصادی پهنای باند شناختی (توانایی ذهنی) ما را کاهش می دهد. نگرانی ها در مورد قبض ها، غذا یا سایر مشکلات، ظرفیت کمتری برای فکر کردن به آینده یا اعمال انضباط شخصی باقی می گذارد. بنابراین، فقر یک مالیات ذهنی تحمیل می کند. — نیکلاس کریستف"

استرس مالی (و به طور کلی هر نوع استرسی) توانایی شما در به تعویق انداختن لذت را کاهش می‌دهد. در نتیجه، افراد فقیر بیشتر در برابر وسوسه‌ها تسلیم می‌شوند. در نهایت، آن‌ها در یک چرخه باطل گرفتار می‌شوند - نمی‌توانند از فقر فرار کنند زیرا استرس ذهنی مداوم بر آنها تحمیل می‌کند، که منجر به تصمیم‌گیری‌های بد می‌شود - نه تنها تصمیم‌های مالی، بلکه تصمیم‌هایی که مربوط به سلامتی، روابط و آینده کلی آنهاست.

آیا این به این معنی است که اگر با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می‌کنید، محکوم به داشتن یک زندگی بد هستید؟ لزوماً اینطور نیست. پذیرفتن مسئولیت شخصی و آگاه شدن از منشأ مشکل می‌تواند به شما کمک کند تا پیشرفت کنید و بر شرایط خود غلبه کنید.

راه اندازی یکی از کسب و کارهایم مرا به بدهی فرو برد. این موضوع باعث ایجاد استرس شدید روزانه در من شد. مهم نبود چه کاری انجام می دادم، همیشه این فکر در ذهنم وجود داشت که بدهی باید پرداخت شود. در برخی ماه ها، آنقدر نزدیک بود که تعهدات خود را به موقع انجام ندهم که اگر در آخرین لحظه پولی به دست نمی آوردم، مجبور به تعطیلی کار می شدم.

این تجربه به من فهماند که، هر چه درباره پول و نیاوردن خوشبختی گفته باشند، حداقل به اندازه داشتن چند ماه پس انداز در بانک، می‌تواند تفاوت بین یک زندگی کم‌ استرس و ترس فرساینده‌ای که هنگام ناتوانی در پرداخت یک هزینه ضروری و مهم به سراغ آدم می‌آید، ایجاد کند.

اگر با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کنید، خارج شدن از بدهی در سریع ترین زمان ممکن و ایجاد یک صندوق اضطراری که حداقل سه تا شش ماه هزینه های اولیه زندگی شما را پوشش دهد، باید یکی از اولویت های اصلی شما باشد. علاوه بر بهبود سلامت مالی شما، این کار به طور چشمگیری استرس را کاهش می دهد و توانایی شما را برای به تاخیر انداختن لذت و انتخاب های بهتری برای آینده خود تقویت می کند.

 

روز 8: درباره نیازهای غیر ضروری

 


متن انگلیسی کتاب 365 روز با انضباط شخصی

 

Day 7: On Poverty and Self-Discipline

A second line of research has shown that economic stress robs us of cognitive bandwidth. Worrying about bills, food, or other problems, leaves less capacity to think ahead or to exert self-discipline. So, poverty imposes a mental tax. —Nicholas Kristof 7

Financial stress (or for that matter, all kinds of stress) diminishes your ability to delay gratification. Consequently, poor people find it harder to resist temptations. In the end, they get stuck in a vicious cycle — they can’t escape poverty because it imposes constant mental stress on them, which then leads them to making bad decisions — not only the financial ones, but also those relating to their health, relationships, and general future.

Does it mean that if you’re struggling financially, you’re destined to have a bad life? Not necessarily. Taking personal responsibility and becoming conscious of the source of the problem can help you push ahead and overcome your circumstances.

Launching one of my businesses put me in debt. It exerted immense daily stress on me. No matter what I was doing, there was always the thought in the back of my head that I had a debt to repay. In some months, I was so close to not meeting my obligations on time that I would have been forced to close up shop if it weren’t for some money I managed to make at the last minute.

This experience has made me realize that no matter what they say about money not bringing happiness, at least several months’ worth of income kept as savings in the bank means the difference between a relatively stress-free life and the soul-crushing fear when you can’t cover an urgent, important expense.

If you’re struggling with finances, make it one of your priorities to get out of debt as quickly as you can and build an emergency fund covering at least three to six months of basic living expenses. In addition to improving your financial health, it will dramatically reduce stress and strengthen your ability to delay gratification and make more optimal choices favoring your future.

 

لغات انگلیسی مهم این بخش از کتاب که برای آیلتس و مکالمه مفید هستند را بولد کردم.

روز 6 کتاب 365 روز با انضباط شخصی: در باب کسانی که فراتر از انسان‌اند

  • Fazel Ahmadzadeh
  • دوشنبه ۳۰ بهمن ۰۲
  • ۲۲:۴۷

روز 6 کتاب 365 روز با انضباط شخصی: در باب کسانی که فراتر از انسان‌اند

در ششمین روز از کتاب 365 روز با انضباط شخصی، در مورد " در باب کسانی که فراتر از انسان‌اند On Superhumans " میخوانیم.

روز ششم از کتاب 365 روز با انضباط فردی

زندگی می‌تواند بسیار وسیع تر شود، به محض اینکه یک حقیقت ساده را کشف کنید: همه چیزهایی که در اطراف خود به اسم زندگی می‌نامید، توسط افرادی ساخته شده اند که از شما باهوش‌تر نبودند. شما می‌توانید آن را تغییر دهید، بر آن تأثیر بگذارید، شرایط خودتان را بسازید که دیگران بتوانند از آن‌ها استفاده کنند. — استیو جابز

با وجود تعدد فراوان فیلم‌های ابرقهرمانی، آن‌ها واقعاً وجود ندارند. می‌دانم، خبر شوکه‌کننده‌ای است، مگر نه؟

هیچکس، حتی بزرگترین نابغه‌های دنیا، فرا انسان نبوده، نیست و نخواهد بود، کسی که به طور غیرقابل مقایسه‌ای در تمام جنبه‌ها از انسان‌های معمولی بهتر باشد.

وقتی به دستاوردهای افرادی نگاه می‌کنید که دنیای اطراف شما را تغییر می‌دهند، فراموش کردن این حقیقت (که ابرانسان وجود ندارد) آسان است. به هر حال، آن‌ها به نظر بی‌عیب و نقص می‌آیند – فوق‌العاده پربازده، باهوش، زیبا، خلاق، با پشتکار، قوی... و این فهرست همچنان ادامه دارد.

پشت صحنه، همه ما در برخی از جنبه‌های زندگی‌مان، با چالش‌هایی روبرو هستیم.

من نویسنده‌ی چندین کتاب درباره‌ی انضباط فردی و شخصی هستم، اما این به این معنی نیست که هیچوقت با خود کنترلی مبارزه نکرده‌ام. من هم مثل تمام مردم با مشکلات مشابهی روبرو می‌شوم و تنها تفاوت این است که یاد گرفته‌ام بعضی از آن‌ها را کمی مؤثرتر مدیریت کنم. من هم شکست‌های زیادی خورده‌ام، در برابر وسوسه‌های مختلف تاب نیاورده‌ام و به خاطر دلخوشی‌های زودگذر، اهداف بلندمدت خودم را به خطر انداخته‌ام.

این وضعیت مشترک انسان است. افرادی که شما فوق العاده موفق می دانید، خیلی هم از شما متفاوت نیستند. بسیاری از آنها در گذشته اراده ای کمتر از آنچه اکنون نشان می دهید داشته اند و بسیاری دیگر ممکن است در یک جنبه منظم تر باشند، اما در جنبه دیگری کمتر منظم باشند.

تبدیل شدن به فردی با انضباط شخصی در دسترس همه است. برای توسعه‌ی خودکنترلی نیازی به برنده شدن در قرعه کشی ژنتیکی یا ورود به یک باشگاه ندارید - و نه شما و نه هیچ کس دیگری هرگز به تسلط کامل و بی عیب و نقص بر هر جنبه ای از زندگی دست نخواهید یافت. این را بپذیرید و خودتان را نیز بپذیرید.

روز 7: فقر و انضباط شخصی

 


 

Day 6: On Superhumans

Life can be much broader once you discover one simple fact: Everything around you that you call life was made up by people that were no smarter than you and you can change it, you can influence it, you can build your own things that other people can use. —Steve Jobs 6

Despite an enormous selection of movies about superhumans, they don’t really exist. I know, it’s shocking news, right?

Nobody — including the world’s biggest geniuses — was, is, or ever will be a superhuman, infinitely better in all aspects than the average mortal.

It’s easy to forget this fact when you look at the accomplishments of the people who are changing the world around you. After all, they appear to be so perfect — extremely productive, intelligent, beautiful, creative, persistent, strong… and the list goes on.

Behind the scenes, everyone struggles in some areas of their lives.

I’m an author of several books about self-discipline, but it doesn’t mean that I never struggle with self-control. I deal with the same problems as every other person, and the only difference is that I’ve discovered how to handle some of them a bit more effectively. I’ve had my fair share of failures, found myself unable to resist some temptations, and I jeopardized some long-term goals because I succumbed to the allure of instant gratification.

This is the human condition. People whom you consider to be extremely successful aren’t that different from you. Many of them in the past had less willpower than you exhibit now, and many of them might be more disciplined than you in one aspect, but less disciplined in another.

Becoming a self-disciplined person is within everybody’s grasp. You don’t need to have won the genetic lottery or get introduced to a country club to develop self-control — and neither you nor anybody else will ever achieve permanent, flawless self-mastery over every aspect of life. Accept that and accept yourself, as well.

 

لغات انگلیسی مهم این بخش از کتاب که برای آیلتس و مکالمه مفید هستند را بولد کردم.

روز 5 از کتاب 365 روز با انضباط شخصی: اسیر نفس شدن

  • Fazel Ahmadzadeh
  • يكشنبه ۲۹ بهمن ۰۲
  • ۲۱:۵۴

روز 5 از کتاب 365 روز با انضباط شخصی: اسیر نفس شدن

در پنجمین روز از کتاب 365 روز با انضباط شخصی، در مورد " اسیر نفس شدن On Enslavement to Self " میخوانیم.

روز 5 کتاب 365 روز با انضباط شخصی

"قبل از اینکه از بردگی دیگران شکایت کنید، مطمئن شوید که برده خودتان نیستید. به درون خود نگاه کنید؛ شاید در آنجا افکار برده وار، خواسته های برده وار و عادت های برده وارانه در زندگی روزمره و رفتارتان پیدا کنید. آنها را شکست دهید؛ برده خودتان نباشید و هیچ کس نمی تواند شما را برده کند. — جیمز آلن "

سپردن مسئولیت زندگی و انتخاب‌هایمان به دیگران کار آسانی است.

  • تقصیر شما نیست که نمی توانید به رژیم غذایی پایبند باشید، مشکل اینجاست که دوستانتان دائماً شما را وسوسه می کنند که با آنها چیزی بخورید.
  • تقصیر شما نیست که نمی توانید امور مالی خود را کنترل کنید - تقصیر شرکت های شروری است که میلیون ها دلار برای تبلیغات هزینه می کنند و شما را در برابر تغییر بی قدرت می گذارند.
  • اینطور نیست که شما اراده ورزش کردن ندارید - مردم همیشه چیزی از شما می خواهند و شما هیچ وقت زمانی برای توسعه این عادت سالم ندارید.

در واقعیت، چیزی نمی‌تواند دورتر از این حقیقت باشد. در حالی که شرایط بیرونی می‌توانند بر شما تأثیر بگذارند، در نهایت، اینکه آن‌ها زندگی شما را کنترل کنند یا نه به خود شما بستگی دارد. همانطور که جیمز آلن گفت، زمانی که به تسلط بر خود برسید، هیچ کس (و هیچ چیز) قدرت برده کردن شما را نخواهد داشت.

بار دیگر که برای نبودِ خودانضباطی شخصی، یک عامل خارجی را مقصر می‌دانید، کمی عمیق‌تر فکر کنید. آیا فردی که کنار شما شکلات می‌خورد کنترل آنچه به دهان می‌گذارید را به دست گرفته است یا خود شما؟

 

روز 6: در باب کسانی که فراتر از انسان‌اند

 


 

Day 4: On Enslavement to Self

Before complaining that you are a slave to another, be sure that you are not a slave to self. Look within; you will find there, perchance, slavish thoughts, slavish desires, and in your daily life and conduct slavish habits. Conquer these; cease to be a slave to self, and no man will have the power to enslave you. —James Allen 5

It’s easy to delegate the responsibility for our lives and choices to other people.

It’s not your fault that you can’t stick to a diet — it’s because your friends constantly tempt you to grab something to eat with them.

It’s not your fault that you can’t control your finances — it’s those evil corporations that spend millions on advertising and leave you powerless to change.

It’s not that you lack willpower to exercise — people always want something from you and you never have the time to develop this healthy habit.

In reality, nothing could be further from the truth. While external circumstances can affect you, in the end, whether or not they control your life depends on you. Just like James Allen said, when you achieve self-mastery, no one (and no thing) will have the power to enslave you.

The next time you blame an external factor for your lack of self-discipline, think again. Was it the person eating chocolate next to you who controlled what you put in your mouth, or was it you?

 

لغات انگلیسی مهم این بخش از کتاب که برای آیلتس و مکالمه مفید هستند را بولد کردم.

روز 4: ساختن سیستم های ماندگار

  • Fazel Ahmadzadeh
  • شنبه ۲۸ بهمن ۰۲
  • ۰۰:۱۳

روز 4: ساختن (سیستم ها) عادت‌های ماندگار

در چهارمین روز از کتاب 365 روز با انضباط شخصی، در مورد "ساخت عادت های ماندگار" میخوانیم.

دانلود ترجمه کتاب 365 روز با انضباط شخصی

انضباط شخصی برایم ارزش‌مند است، اما ایجاد سیستم‌هایی که انجام کارهای اشتباه را تقریباً غیرممکن می‌کنند، از کنترل نفس قابل اعتمادتر است. – تیم فریس ۴"

بسیاری از مردم فکر می‌کنند که انضباط شخصی داشتن به این معناست که بتوانید ساعت‌ها جلوی یک تکه کیک خوشمزه بنشینید و بدون خوردن آن به آن خیره شوید. آن‌ها تصور می‌کنند مقاومت در برابر وسوسه‌ها مانند شوالیه‌ای است که از پادشاهی خود در برابر مهاجم دفاع می‌کند.

اگر هر هفته به بارهای کثیف بروید، احتمال اینکه مشت بخورید بسیار بیشتر از کسی است که عصرهایش را در خانه با یک کتاب می‌گذراند. به همین ترتیب، بهترین راه برای محافظت از خود در برابر وسوسه‌ها دوری از آنهاست - و برای این کار، آماده سازی ساده و قدیمی از خودکنترلی ارزشمندتر است.

هر چه در خانه‌تان خوراکی‌های ممنوعه بیشتری داشته باشید، احتمال تقلب‌تان در رژیم غذایی هم بیشتر می‌شود. دور کردن آن‌ها از خانه، شما را در برابر هوس خوردن‌های ناگهانی و هجوم چاقی که مانند باری سنگین بر شما فرود می‌آید، محافظت می‌کند. کار ساده‌ای است که به اراده‌ی زیادی نیاز ندارد، به شرطی که در هنگام انجام آن سیر باشید.

اگر سه زنگ هشدار مختلف تنظیم کنید و آنها را دور از تختخواب خود قرار دهید، احتمال خواب ماندن شما کاهش می یابد.

به جای اینکه به نیروی اراده خود برای جلوگیری از تماشای تصاویر خنده‌دار گربه‌ها (به جای گربه هر چیزی میتونید بذارید 😊 ) تکیه کنید، می‌توانید با مسدود کردن وب‌سایت‌های پرت کننده حواس، اتلاف وقت در محل کار را کاهش دهید.

برای مواجهه با موقعیت های دشوار، از قبل موانعی ایجاد کنید؛ پیش از آنکه اراده شما به چالش کشیده شود. سیستم خود کنترلی شما بخش زیادی از کارهای سخت را انجام خواهد داد و این باعث می شود ذخایر خودانضباطی شما برای موقعیت های غیرمنتظره ای که پیش می آید، باقی بماند.

 

روز 5 از کتاب 365 روز با انضباط شخصی: اسیر نفس شدن


Day 4: On Creating Systems

I value self-discipline, but creating systems that make it next to impossible to misbehave is more reliable than self-control. —Tim Ferriss 4

A lot of people think that being self-disciplined means that you can sit in front of a delicious piece of cake and stare at it for hours without eating it. They think of resisting temptations as being like a knight defending his kingdom against the invader.

If you go to seedy bars every week, your chances of getting punched in the face are higher than those of a person spending their evenings at home with a book. Likewise, the best way to protect yourself against temptations is to avoid them — and for that, plain old preparation is more valuable than self-control.

Your chances of cheating on a diet are higher if you have forbidden foods at home. Removing them from your house — a simple act that requires little willpower, as long as you’re satiated while doing so — will protect you when you get hungry and the urge to gorge on them hits you like a ton of bricks.

Your chances of sleeping in are lower if you set three different alarms and place them away from your bed.

You’ll be less likely to waste time at work when you block the most distracting websites instead of relying on your willpower to stop you before loading those funny cat pictures.

Prepare yourself for difficult situations by putting up roadblocks ahead of time, when your resolve isn’t being tested. Your self-control system will do some of the heavy lifting for you, leaving your reserves of self-discipline to be used for the unplanned situations, when they arise.

 

لغات انگلیسی مهم این بخش از کتاب که برای آیلتس و مکالمه مفید هستند را بولد کردم.

روز 3: در مسیر انسانیت

  • Fazel Ahmadzadeh
  • جمعه ۲۷ بهمن ۰۲
  • ۰۱:۵۷

روز 3: در مسیر انسانیت

در سومین روز از کتاب 365 روز با انضباط شخصی، در مورد "در مسیر انسانیت" میخوانیم.

ترجمه روز سوم کتاب 365 روز با انضباط فردی

روز 2: انضباط در تصمیم گیری

 

"اراده، نیرویی است که ما را از حیوانات متمایز می کند. اراده، توانایی مهار غرایز، مقاومت در برابر وسوسه ها و انجام کار درست و مفید برای آینده‌ی طولانی ما است، نه آن کاری که در حال حاضر تمایل به انجامش داریم. در واقع، این نیرو مرکزیت تمدن را تشکیل می دهد. — روی باومایستر"

انسان ها توانایی عمل کردن بر خلاف خواسته های آنی خود به ازای رسیدن به آینده ای بهتر را دارند. اما متاسفانه بسیاری از مردم بر اساس اصل "اگر احساس خوبی می‌دهد، انجامش بده و اگر خوب نیست، انجامش نده" زندگی می کنند.

هر بار که تسلیم وسوسه‌های خود می‌شوید، به نوعی انسانیت خود را کنار می‌گذارید. شما به عنوان یک انسان هوشمند، توانایی - و به جرأت می‌توانم بگویم تعهدی - دارید که تصمیماتی بگیرید که بر اساس تفکر منطقی و نه صرفاً غرایض شما باشد.

به جای تسلیم شدن به ابتدایی ترین قسمت مغزتان (که کمترین کمک را به اهداف بلندمدت شما می کند)، برای اینکه انسان بهتری شوید تلاش کنید و با آغوش باز پذیرای انسانیت خود باشید. غرایز اولیه شاید در لحظه احساس خوبی به شما بدهند، اما به ندرت برای آینده ی شما منفعت دارند، مگر اینکه خطری مستقیم برای بقای شما وجود داشته باشد.

روز 4: ساختن سیستم های ماندگار

 


 

Day 3: On Being a Human

Willpower is what separates us from the animals. It’s the capacity to restrain our impulses, resist temptation — do what’s right and good for us in the long run, not what we want to do right now. It’s central, in fact, to civilization. —Roy Baumeister

Humans have the capacity to act against their urges in exchange for a better future. Unfortunately, many people live by the principle of “if it feels good, do it, and if it doesn’t, don’t do it.”

Caving in to your temptations whenever you feel them emerge is like relinquishing your humanity, in a way. As an intelligent human being, you have an ability — and I daresay an obligation — to make decisions that are based on rational thinking, not on your instincts alone.

Strive to be a better human and embrace your humanity by exercising your “willpower muscle,” instead of succumbing to your most primal (and least helpful for your long-term goals) part of the brain. Your most primal instincts may provide temporary comfort, but seldom are good for the long term, except when there is a direct threat to your survival.

لغات انگلیسی مهم این بخش از کتاب که برای آیلتس و مکالمه مفید هستند را بولد کردم.

روز 2: سرنوشتت را با انتخاب‌هایت بساز

  • Fazel Ahmadzadeh
  • پنجشنبه ۲۶ بهمن ۰۲
  • ۱۲:۱۲

روز 2: سرنوشتت را با انتخاب‌هایت بساز

در دومین روز از کتاب 365 روز با انضباط شخصی، در مورد انضباط در تصمیم گیری میخوانیم.

روز 2 : ترجمه کتاب 365 روز با انضباط شخصی

روز اول قدم گذاشتن در مسیر تلاش بود.

تصمیمات شما در یک چشم به هم زدن گرفته می‌شوند، اما عواقب آنها تا همیشه با شما خواهند بود. – ام جی دمارکو

همبرگر چرب و سنگین یا سالاد سالم؟ چرت زدن و با تاخیر سر کار رسیدن یا ساعت ۵ صبح بیدار شدن و روی کار خودت تمرکز کردن قبل از رفتن به کار اصلی؟ با اولین "نه" جا زدن یا با عزت نفس به تلاش ادامه دادن حتی با وجود شنیدن هزار تا "نه"؟

یک انتخاب اشتباه فقط در یک لحظه اتفاق می‌افتد، اما می‌تواند آینده‌ی شما را به باد بدهد. تصمیماتی که امروز بی‌اهمیت به نظر می‌رسند، می‌توانند تأثیرات بزرگ و ماندگاری بر آینده‌ی شما داشته باشند.

هر انتخابی، الگویی را شکل می‌دهد – و زمانی که چندین بار به طور پیاپی انتخاب اشتباهی انجام می دهید، به عادت همیشگی‌ات تبدیل می‌شود. (Modus Operandi)

گاهی خوردن یک همبرگر شاید به تلاش‌های کلی شما برای لاغری ضرر نزند، ولی یادتان باشد که کم اهمیت جلوه دادن تاثیر تکرار انتخاب‌های اشتباه، می تواند عواقب عمیقی برای کل زندگی‌تان داشته باشد.

هر بار که با انتخاب بین تمرین نظم شخصی و آسان گرفتن بر خود مواجه می‌شوید، به خود یادآوری کنید که انتخابی که امروز می‌کنید، تنها بر لحظه حال تأثیر نمی‌گذارد. یک تصمیم لحظه‌ای می‌تواند (و اغلب هم همینطور می‌شود) پیامدهایی تا سال‌ها یا حتی دهه‌ها در آینده داشته باشد.

روز 3: در مسیر انسانیت


متن انگلیسی کتاب را اینجا بخوانید. لغات مهم برای آیلتس و مکالمه انگلیسی بولد شده اند.

Day 2: On Your Choices

Your choices are made in a moment, but their consequences will transcend a lifetime. —MJ DeMarco 2

Eat this greasy, high-calorie hamburger or prepare a healthy salad? Sleep in and barely get to work on time or wake up at 5 a.m. to work on your side business before going to work at your day job? Stop trying the moment you get rejected or swallow your pride and keep going, despite hearing “no” dozens of times?

It takes only a moment to make the wrong choice and jeopardize your future. What feels like an insignificant decision today can have a great, lasting impact on your future.

Each choice sets a precedent — and when you make the same wrong choice several times in a row, it becomes your standard modus operandi.

While one hamburger every now and then isn’t likely to ruin your overall efforts to lose weight, underestimating the impact of repeatedly making the wrong choice can profoundly affect you over the course of the rest of your life.

Each time you’re faced with a decision between exerting self-discipline and taking it easy, remind yourself that the choice you’re making today doesn’t affect the present moment alone. A momentary decision can (and often will) reverberate for many years or even decades into the future.

روز ۱: قدم گذاشتن در مسیر تلاش- روایتی از سخت کوشی

  • Fazel Ahmadzadeh
  • پنجشنبه ۲۶ بهمن ۰۲
  • ۰۱:۲۵

روز ۱: قدم گذاشتن در مسیر تلاش - روایتی از سخت کوشی

در اولین روز از کتاب 365 روز با انضباط شخصی، در مورد قدم گذاشتن در مسیر تلاش میخوانیم.

ترجمه روز اول کتاب 365 روز با انضباط فردی

ابتدا متن ترجمه شده به فارسی از کتاب را بخوانید و برای مشاهده متن اصلی به انگلیسی، به انتهای صفحه مراجعه کنید.

 

زمانی که با چالش ها روبرو می شوید و سختی ها را به جان می خرید، زندگی آسان است... اما اگر دنبال راه های آسان باشید، دشوار خواهد شد.دیو کیکیش

انضباط شخصی یعنی اینکه زندگی راحت طلبانه رو کنار بذاری و سختی رو به جون بخری. یعنی نه گفتن به خواسته های آنی و وسوسه ها، با هدف رسیدن به موفقیت های بزرگتر و بهتر در آینده.

قطعاً به تعویق انداختن هر گونه ناراحتی و تسلیم شدن به خواسته های خود در هر زمان آسان تر است، اما در نهایت تمام چیزی که از این رویکرد به دست می آورید، لذتی زودگذر در لحظه است که به قیمت آینده شما تمام می شود، آینده ای که می توانست بسیار بهتر باشد.

به کسی فکر کنید که اراده‌ی محکمی ندارد و به محض برخورد با هر مشکلی، عقب می‌کشد. این فرد که بیش از هر چیز، آسایش را اولویت می‌دهد، چقدر می‌تواند به موفقیت‌های قابل توجهی در زندگی برسد؟ چطور کسی که همیشه از سختی و ناخوشایندی دوری کرده و زندگی آسانی داشته، می‌تواند بحرانی را که حتما با آن مواجه می‌شود، مدیریت کند؟ حتی یک مشکل به ظاهر کوچک هم می‌تواند برای چنین فردی به یک مانع غیرقابل عبور تبدیل شود.

حالا این را با کسی مقایسه کنید که عمدا زندگی اش را به چالش می کشد. آنها سختی ها را با آغوش باز پذیرا می شوند و آنها را به عنوان فرصتی برای پیشرفت و تعالی در نظر می گیرند. هر رنجِ خودخواسته‌ای که بر خود تحمیل می‌کنند، باعث استحکام آن‌ها می‌شود و در نتیجه، مشکلات کمتری در زندگی، آن‌ها را از پا درمی‌آورد. آن‌ها به مرور زمان و دقیقاً به دلیل اینکه به دنبال مشکلات می‌گردند، در برابر مسائل و سختی‌ها ایمن‌سازی می‌شوند. زمانی که زندگی ضربه‌ای غیرمنتظره به آن‌ها وارد می‌کند، می‌توانند از پس آن برآیند. چرا؟ چون به لطف تحمل سختی‌های زندگی، همیشه برای دشواری‌ها آماده هستند.

روز دوم: سرنوشتت را با انتخاب‌هایت بساز

 


 

Day 1: On Living the Hard Way

Life’s easy when you live it the hard way... and hard if you try to live it the easy way. —Dave Kekich

Self-discipline means living your life the hard way: resisting temptations and instant gratification, in order to receive bigger and better rewards in the future. It’s certainly easier to avoid all kinds of discomfort and indulge yourself whenever you want, but in the end, all that you get from that approach is fleeting pleasure now at the expense of your future, which otherwise could have been much better.

Consider a weak-willed person who, when faced with a challenge, immediately opts out. How likely is this person to achieve anything substantial in life if their primary value is to feel comfortable? How is this person going to manage a crisis that they must face? Even a relatively insignificant problem can become an insurmountable obstacle for a person who’s been living a sheltered life and always avoided what’s difficult or disagreeable.

Now contrast that with a person who voluntarily makes his or her life harder. They seek out and welcome challenges as opportunities to grow. Each self-imposed affliction strengthens them, so that fewer and fewer difficulties in life overwhelm them. Day by day, they immunize themselves against problems, precisely because they seek them out. When life deals them an unexpected blow, they’re ready to handle it because — thanks to living their lives the hard way — they’re always ready for hardships.

توجه: لغات پیشرفته انگلیسی در متن کتاب بولد شده اند. از این لغات می توانید در مکالمه انگلیسی یا آزمون آیلتس استفاده کنید.

12 فایده داشتن پارتنر زبان انگلیسی

  • Fazel Ahmadzadeh
  • شنبه ۲۸ مرداد ۰۲
  • ۱۳:۴۳

12 فایده داشتن پارتنر زبان انگلیسی

نویسنده مطلب: فاضل احمدزاده

داشتن یک پارتنر که به زبان انگلیسی مسلط باشد، می تواند طیف وسیعی از مزایای ارزشمند را برای زبان آموزان ارائه دهد.

در پست به 12 فایده تمرین زبان با یک پارتنر انگلیسی اینجا اشاره می کنم:

1 - بهبود مهارت اسپیکینگ Speaking: مکالمات منظم با یک فرد بومی یا مسلط به زبان انگلیسی، تمرین کافی برای بهبود مهارت اسپیکینگ، از جمله تلفظ pronunciation، لحن intonation و روان صحبت کردن fluency را فراهم می کند.

2 – صحبت در رابطه با موضوعات واقعی Real-life context: صحبت کردن با یک پارتنر انگلیسی فارق از محیط کلاس یا تمرکز بر روی امتحان، شما را در معرض و اجبار استفاده از زبان انگلیسی، عبارات محاوره ای و عباراتی که معمولاً در مکالمات روزمره Day-to-day Conversation استفاده می شود، قرار می دهد.

3 – تقویت مهارت‌های شنیداری Enhanced Listening: گوش دادن فعال به صحبت‌های پارتنر به شما کمک می‌کند تا گوش خود را روی لهجه‌ها، الگوهای گفتار Speech Patterns و سرعت‌های مختلف گفتار تنظیم کنید و در نهایت درک شنیداری‌تان را بهبود ببخشید.

4 - افزایش دامنه لغات: مکالمات با یک پارتنر ، شما را در معرض طیف وسیع تری از واژگان و عبارات اصطلاحی انگلیسی قرار می دهد و به شما کمک می کند توانایی زبانی خود را گسترش دهید.

5 - افزایش اعتماد به نفس Confidence Boost: تعامل منظم با یک English Partner می تواند اعتماد به نفس شما را در استفاده از زبان انگلیسی در زمینه های مختلف، چه غیر رسمی Casual و چه رسمی، افزایش دهد.

6 – دریافت بازخورد فوری Immediate Feedback: یک پارتنر انگلیسی زبان می تواند بازخورد فوری در مورد استفاده از زبان به شما ارائه دهد و به شما کمک کند اشتباهات و مهارت های ارتباطی خود را اصلاح کنید.

7 - تفاهم فرهنگی Cultural Understanding: تعامل با یک پارتنر از فرهنگ متفاوت، بینش هایی را در مورد تفاوت های ظریف فرهنگی، هنجارهای اجتماعی Social Norms و آداب و رسوم ارائه می دهد که ممکن است به سادگی از کتاب های درسی به راحتی قابل مشاهده نباشد.

8 - انطباق با موقعیت‌های مختلف Adaptation to Different Situations: تعامل با پارتنر انگلیسی شما را در معرض موضوعات و موقعیت‌های مختلف گفتگو قرار می‌دهد و باعث می‌شود راحت‌تر در مورد موضوعات مختلف بحث کنید.

9 - انگیزه و مسئولیت پذیری Motivation and Accountability: یادگیری مشارکتی باعث ایجاد احساس مسئولیت می شود و به شما انگیزه می دهد تا به طور مداوم مهارت های زبان انگلیسی خود را تمرین کرده و بهبود بخشید.

10 – ایجاد دوستی و شبکه سازی Friendship and Networking: ایجاد یک پیوند قوی با یک پارتنر می تواند به دوستی های معنادار meaningful friendships و فرصت های شبکه ای منجر شود و حلقه های اجتماعی و حرفه ای شما را گسترش دهد.

11 - آمادگی برای برقراری ارتباط واقعی Preparation for Real-life Communication: تعامل با یک پارتنر انگلیسی زبان شما را برای سناریوهای زندگی واقعی مانند مصاحبه های شغلی Job interviews، جلسات کاری Business Meetings یا تعاملات اجتماعی آماده می کند.

12 - مزایای شناختی Cognitive Benefits: یادگیری و تمرین یک زبان جدید مهارت های شناختی مانند حل مسئله، تقویت حافظه و انجام چند کار با هم Multitasking را افزایش می دهد.

به طور کلی، داشتن یک پارتنر انگلیسی زبان نه تنها فراگیری زبان را تسریع می کند، بلکه با ارائه فرصت های عملی، جذاب و معتبر برای برقراری ارتباط، تجربه کلی یادگیری زبان شما را نیز غنی می کند.

آموزش انگلیسی تجاری با یک مقاله از فایننشال تایمز

  • Fazel Ahmadzadeh
  • يكشنبه ۱۱ دی ۰۱
  • ۲۲:۰۲

آموزش انگلیسی تجاری با یک مقاله از فایننشال تایمز

فایننشال تایمز یکی از بهترین سایت های خبری حوزه اقتصاد و تجارت است که گزارش های تحلیلی به روزی دارد.

با مطالعه مطالب این سایت، می توان سطح انگلیسی تجاری یا Business English را به سطوح پیشرفته رساند.

لغات انگلیسی استفاده شده در این مقالات به روز و کاربردی هستند و در بعلاوه ترجمه مطلب، سعی می کنم آموزش لغات انگلیسی تجاری مهم را نیز در ادامه بنویسم.

Wealth managers grapple with one of their worst years in a century

مدیران ثروت با یکی از بدترین سال های خود در یک قرن دست و پنجه نرم می کنند.

لغت مهم: Grapple with sth مترادف Wrestle و به معنی سخت تلاش کردن برای فهمیدن یک چیز مشکل

Inflation presents a challenge to preserving wealth in real terms that has not been faced in decades.

تورم چالشی را برای حفظ ثروت در شرایط واقعی ایجاد می کند که در دهه های گذشته با آن مواجه نبوده است.

Wealth managers are grappling with one of their worst years in a century after high inflation and a sell-off in stocks and bonds hammered returns.

مدیران ثروت با یکی از بدترین سال های خود در یک قرن پس از تورم بالا و فروش سهام و اوراق قرضه دست و پنجه نرم می‌کنند.

The threat of stubbornly higher inflation presents a challenge to preserving wealth in real terms that has not been faced in decades, while the pain in markets over the past 12 months has undermined conventional wisdom around balancing portfolios between equities and fixed income.

تهدید تورم بی امان بالاتر، چالشی را برای حفظ ثروت در شرایط واقعی ایجاد می‌کند که در دهه‌های گذشته با آن مواجه نبوده است، در حالی که درد و رنج بازارها در 12 ماه گذشته، خرد متعارف را در مورد متعادل کردن پرتفوی بین سهام و درآمد ثابت تضعیف کرده است.

“This year is one of the most significant years of wealth destruction in nearly 100 years,” said Renaud de Planta, who leads Pictet, the 217-year-old Swiss partnership, which stewards $635bn. 

رناد دی پلانتا، که پیکتت را رهبری میکند، شراکت 217 ساله سوئیسی، گفت: «این سال یکی از مهم‌ترین سال‌های نابودی ثروت در نزدیک به 100 سال گذشته است.

Looking at it rather simply, many private investors could have lost more than a quarter of their real inflation-adjusted wealth,” said de Planta, citing the example of a portfolio split evenly between bonds and stocks.

دی پلانتا با اشاره به مثال تقسیم پرتفوی به طور مساوی بین اوراق قرضه و سهام گفت: «با نگاهی ساده، بسیاری از سرمایه گذاران خصوصی ممکن است بیش از یک چهارم ثروت واقعی خود را که با تورم تعدیل شده از دست بدهند.

Standard portfolios have suffered as both stock and bonds recorded double-digit drops this year. The two asset classes normally move in opposite directions and provide a counterbalance to each other.

پرتفوی های استاندارد آسیب دیده اند زیرا هم سهام و هم اوراق قرضه امسال افت دو رقمی را ثبت کردند. دو کلاس دارایی معمولاً در جهت مخالف حرکت می کنند و تعادلی را برای یکدیگر فراهم می کنند.